فتح خرمشهر؛ فتح خون/ یادداشت/ خسرو هداوندخانی

حقایقی از تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر که گفته نمی‌شود

پس از آزادسازی خرمشهر و تظاهر صدام برای آتش بس، واقعیت امر این بود که رژیم بعثی صدام به طور مرموزانه‌ای در جهت اجرای ناقص یکی از شروط جمهوری اسلامی یعنی خروج از مناطق اشغالی ایران و عدم اعتنا و تصمیم به پذیرش دیگر شروط ایران حرکت می‌کرد.
کد خبر: ۵۹۰۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۴:۱۰ - 23May 2023

چرا جنگ بعد از فتح خرمشهر ادامه یافت؟گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ خسرو هداوندخانی؛ یکی از سؤالات و ابهاماتی که همواره در ذهن افکار عمومی جامعه و برخی از علاقه‌مندان و محققان دفاع مقدس وجود داشته و شاید تاکنون به پاسخ قانع‌کننده‌ای در خصوص آن دست نیافته‌اند، این است که چرا ما جنگ را بعد از فتح خرمشهر ادامه دادیم؟

مگر پیشنهاد صلح و آتش‌بس از سوی رژیم بعثی صدام و سازمان ملل متحد به ایران داده نشد؟ مگر صدام حسین طی یک بیانیه‌ رسمی، خروج نیرو‌های خود از خاک ایران و قرار گرفتن در پشت مرز‌های بین‌المللی را اعلام نکرد؟ مگر هدف ما صرفاً دفاع مشروع از خاک کشور خود و بیرون راندن دشمن نبود؟ پس چرا بعد از فتح خرمشهر نقشه ورود به خاک عراق در چارچوب عملیات رمضان را پی‌ریزی کردیم؟ و...

پاسخ به این سؤالات و ابهامات، مستلزم بررسی خواسته‌ها، دیدگاه‌ها و منویات جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان طرف پیروز در جنگ و از طرفی واکنش‌ها و اقدامات رژیم بعثی عراق، سازمان ملل متحد و در کل، قدرت‌های بزرگ به‌عنوان حامیان رژیم صدام حسین است.

آنچه مسلم است، این است که بعد از پیروزی ایران در عملیات «الی بیت‌المقدس» و آزادسازی خرمشهر و در واقع بازپس‌گیری برگ برنده صدام حسین در جنگ با ایران، موقعیت رژیم صدام در منطقه و در مواجهه با ایران، به‌شدت متزلزل شد و توازن قدرت به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگینی می‌کرد و این، خود حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی رژیم بعثی عراق و در رأس آن آمریکایی‌ها را که با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از ترویج آرمان‌ها و دیدگاه‌های انقلابی‌اش به منطقه و سراسر جهان، صدام را برای حمله به ایران مجهز کرده بودند، به‌شدت نگران و مضطرب کرده بود.

بعد از فتح خرمشهر، ایران به‌عنوان طرف پیروز جنگ، این حق را برای خود محفوظ می‌دانست که شرایط خود را برای پذیرش آتش‌بس و صلح که از جانب صدام و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن پیشنهاد شده بود؛ اعلام و بر روی آن‌ها پافشاری کند؛ اما خواسته‌ها و شروط ایران برای پذیرش آتش‌بس و صلح چه بود؟ شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ شامل خروج بی‌قید و شرط نیرو‌های بعثی از سرزمین‌های اشغالی، شناسائی و مجازات متجاوز و پرداخت غرامت جنگی بود. پیگیری این خواسته‌ها برای ایران حیاتی بود و حتی کسانی که مایل به ادامه جنگ تا سرنگونی صدام نبودند و تا اندازه‌ای عملی‌تر فکر می‌کردند نیز به چیزی کمتر از این خواسته‌ها نمی‌توانستند راضی شوند.

واقعیت امر این بود که رژیم بعثی صدام به طور مرموزانه‌ای در جهت اجرای ناقص یکی از شروط جمهوری اسلامی یعنی خروج از مناطق اشغالی ایران و عدم اعتنا و تصمیم به پذیرش دیگر شروط ایران حرکت می‌کرد.

عقب نشینی نیرو‌های عراق از مناطق اشغالی

۱۹ خرداد ۱۳۶۱، جلسه شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام حسین تشکیل و تصمیم به عقب‌نشینی از خاک ایران گرفته شد و آن را با صدور اعلامیه‌ای در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ اعلام کردند.

صدام حسین بعد از ظهر ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ خطاب به ملت عراق سخنانی ایراد کرد که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش شد. وی در ابتدای سخنان خود، شروع جنگ توسط ارتش کشورش را نوعی جدید از یک جنگ دفاعی قلمداد کرد و گفت: «ما از همان آغاز گفتیم، جنگی که ناگزیر از ورود به آن شویم جنگی دفاعی است، اما جنگی جدید است؛ چون ما در برابر تجاوز بیکار ننشسته و به دشمن متجاوز، اجازه اشغال زمین‌ها و ویرانی شهرهایمان و به ذلت کشیدن ملتمان را ندادیم.»

وی سپس با ادعای اینکه ایران قبل از شروع رسمی جنگ، در حال فراهم آوردن مقدمات تجاوز به عراق بود، اضافه کرد: «نیرو‌های مسلح و دلیر عراق ماموریت این حمله دفاعی را ظرف شش روز به پایان رساند و شهر‌ها و مناطق استراتژیک مهمی در داخل ایران را تحت کنترل خود درآوردند. شما با دشمنی بزرگ‌تر از خود جنگیدید و ارتش آن را شکست دادید و آن‌ها را تا داخل سرزمین‌های خود در اطراف شهر‌های دزفول، شوش و اهواز تعقیب کردید.»

رئیس جمهور عراق با معرفی ایران و رژیم صهیونیستی به‌عنوان دشمنان امت عرب گفت: «بر ما ملت عراق واجب بود تا از دژ جبهه شرقی امت عرب حمایت کنیم؛ کما اینکه نیاکان ما در طول سالیان دراز گذشته، به پاسداری از سرزمین خود در برابر حمله ایرانیان پرداختند. شورای فرماندهی انقلاب تصمیم به ادامه پایبندی‌اش به مضمون بیانیه مزبور گرفته و عقب‌نشینی نیرو‌های خود را از زمین‌ها و شهر‌های ایرانی، از امروز به مدت حداکثر ۱۰روز آغاز کرده و به پایان خواهد رساند.»

بدین ترتیب صدام حسین در این سخنرانی گستاخانه و البته خنده‌آور خود در اجرای سیاست فرار به جلو وقایع مربوط به جنگ با ایران را وارونه جلوه داده و ضمن متجاوز خواندن ایران، حمله به کشور ما را در چارچوب سیاست دفاعی جدید خود عنوان می‌کند!

تلاش صدام برای ترسیم مرز‌های جدید بین‌المللی با ایران

عراقی‌ها با مانوری سیاسی - تبلیغاتی، عقب‌نشینی از خاک ایران را برای به دست‌گیری ابتکار عمل در دو عرصه سیاسی و نظامی دنبال کردند. در عرصه سیاسی، عراق با عقب نشینی و ادعای صلح‌طلبی، به محدود کردن پیشروی نیرو‌های ایران در داخل خاک عراق نظر داشت و با این اقدام، امکان حمایت بین‌المللی از عراق و فشار به ایران را افزایش داد.

در عرصه نظامی، عراق با تمرکز قوا در مناطق حساس برای مقابله با تهاجم احتمالی ایران و نفوذ به داخل عراق آمادگی یافت؛ در حالی که عراق مدعی عقب نشینی از خاک ایران بود، ولی شواهد و قرائن، بیان کننده استقرار نیرو‌های بعثی در مناطق میانی در ارتفاعات استراتژیک و پاسگاه‌های مرزی بیات، واوی، ربوت، پیچ انگیزه، سمیده، فکه (در ایلام) بود. همچنین بعثی‌ها ۱۴ حلقه از ۱۸ حلقه چاه نفت منطقه بیات (موسیان) را در اختیار داشتند.

«طه یاسین رمضان» معاون اول صدام به مفهوم جدید مرز طبیعی اشاره می‌کند و می‌گوید: «نیرو‌های عراقی که در داخل خاک ایران هستند، تنها به مناطقی که عراق آن‌ها را مرز طبیعی خود می‌داند، عقب‌نشینی خواهند کرد.»

در واقع صدام با این عقب‌نشینی تاکتیکی و ناقص، به‌دنبال ترسیم مرز‌های جدید بین‌المللی با ایران پس از تصرف نقاطی از خاک ایران بود.

صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل به نفع رژیم بعثی

بعد از پیروزی ایران در عملیات فتح خرمشهر و عقب‌نشینی ناقص رژیم بعثی عراق به پشت مرز‌های بین‌المللی خود با ایران، عراقی‌ها و متحدین منطقه‌ای و بین‌المللی آن و به‌ویژه آمریکایی‌ها که نگران موقعیت برتر ایران در این جنگ بوده و منافع خود را در منطقه در خطر می‌دیدند، سعی کردند از طرق مختلف دیپلماتیک و سیاسی این تغییر توازن قدرت در منطقه به نفع ایران را بر هم زده و با اعمال فشار بر ایران این توازن را به تعادل رسانیده و برتری ایران را مهار کنند.

«هیگ» وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که آمریکا در برابر هرگونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ ایران و عراق باشد، بی‌تفاوت نخواهد بود. بدین ترتیب اقدامات و تلاش‌های سازمان ملل، آمریکایی‌ها و رژیم‌های وابسته به آن در منطقه در تاریخ ۱۳۶۱/۰۴/۲۱ (۱۲ ژوئیه ۱۹۸۳) منجر به صدور قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا شد.

قطعنامه ۵۱۴ در بند اول خواستار آتش‌بس و خاتمه فوری همه عملیات‌های نظامی و در بند دوم خواستار عقب‌نشینی نیرو‌ها به مرز‌های شناخته شده بین‌المللی و در بند سوم، اعزام گروهی از ناظران سازمان ملل متحد به‌منظور تائید و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی پیش‌بینی شده بود.

در بند چهارم به کوشش‌های میانجی‌گرایانه به نحوی هماهنگ از طریق دبیرکل سازمان ملل برای دستیابی به راه حل عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول هر دو طرف تاکید شد و در بند پنجم از همه دولت‌های دیگر درخواست شد از اقداماتی که به ادامه اختلافات یاری می‌رساند خودداری کنند.

ایران به‌دنبال یک صلح پایدار در منطقه بود، در حالی که قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت هیچ نگاه جدی به صلح و لوازم آن نداشت. در بند‌های شش‌گانه این قطعنامه، هیچ اشاره‌ای به تعیین متجاوز، تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت نشده بود و تنها به آتش‌بس اکتفا شد که به ابهامات موجود در راه صلح می‌افزود.

گذشته از آن، این قطعنامه از نظر سیاسی برای تأمین نظر عراق، با پیشنهاد اردن و حمایت آمریکا تصویب شد. قبل از این و زمانی که بخش بزرگی از خاک ایران در اشغال عراق بود، شورای امنیت هیچ‌گاه فراتر از آتش‌بس حرفی نزده بود، اما در این قطعنامه خواستار عقب‌نشینی به مرز‌های بین‌المللی شده بود که درخواستی بی‌معنی بود و با پیروزی‌های ایران در چهار عملیات بزرگ آزادسازی مناطق اشغالی، بخش عمده این موضوع قبلا حاصل شده بود.

در واقع صدور این قطعنامه نشان داد که هیچ اراده بین‌المللی برای احقاق حق جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از طرفین جنگ که مورد تجاوز واقع شده و اکنون به‌عنوان طرف پیروز جنگ خواستار تحقق خواسته‌ها و حقوق مشروع خود باشد، وجود ندارد.

چشم‌پوشی بر روی منافع و حقوق مشروع ایران در چارچوب این قطعنامه به‌قدری روشن بود که رسانه‌های بیگانه نیز بر آن اذعان داشتند؛ چنانکه روزنامه تایمز در تحلیلی از این قطعنامه نوشت «قطعنامه شورای امنیت به‌منزله تائید مواضع عراق در جنگ به‌شمار می‌رود و هرچند این قطعنامه به اتفاق آرا به تصویب رسیده است؛ لیکن واضح است که چنین قطعنامه‌ای در صورت برآورده نساختن خواسته‌های ایران، عدم موافقت را در پی خواهد داشت.

وزارت خارجه جمهوری اسلامی به قطعنامه ۵۱۴ واکنش نشان داد و با صدور بیانیه‌ای، قطعنامه را به‌منزله حمایت علنی شورای امنیت از تجاوز عراق علیه ایران و تلاش هماهنگ و سازمان یافته‌ی ابرقدرت‌ها برای جلوگیری از حقوق طبیعی ایران و کوشش برای حفظ حکومت صدام از سقوط حتمی ارزیابی کرد.

در واقع هرچقدر این قطعنامه برای ایران بدون سود و فایده بود، برای رژیم بعثی ارزشمند و حیاتی بود چرا که بعد از ۲۲ ماه از تجاوزش به ایران، اکنون بدون این که مسئولیتی متوجه او به عنوان آغازگر جنگ باشد، بدون پرداخت غرامت و خسارت به مرز‌های بین‌المللی خود بازمی‌گشت.

تصمیم ایران به ادامه جنگ

بدین ترتیب وقتی جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه رسید که از طریق مجاری قانونی بین‌المللی و در رأس آن سازمان ملل متحد که تحت نفوذ و خواسته‌های قدرت‌های بزرگ و در رأس آن آمریکا بود، نمی‌تواند حقوق حقه و مشروع خود را در جنگ تحمیل شده بر خود به‌ دست آورد، چاره کار را در این دید که با به‌کارگیری قدرت نظامی خود و ورود به خاک عراق و تصرف قسمت‌هایی از آن، از این حربه به عنوان امتیازی برای وادار کردن صدام به مذاکرات سیاسی و قبول خواسته‌های مشروع ایران استفاده کند. با این هدف، عملیات رمضان بعد از فتح خرمشهر طراحی و در تیر ۱۳۶۱ انجام شد.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها