چرا نزدیکی ایران و مصر صهیونیست‌ها را برآشفته کرده است؟

همگرایی ایران و مصر، پس از ازسرگیری روابط تهران _ ریاض، ضربه مهلکی را از چندین جبهه به پروژه صهیونیستی - آمریکایی در منطقه وارد آورد و هزینه‌های سنگینی را برای آن به همراه خواهد داشت.
کد خبر: ۵۹۳۴۳۳
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۴ - 31May 2023

چرا نزدیکی ایران و مصر صهیونیست‌ها را برآشفته کرده است؟به گزارش گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، برای نخستین بار طی چندین دهه اخیر، ایران در پاسخ به ابراز تمایل مصر برای از سرگیری روابط با ایران، به صراحت اعلام کرد که از این امر استقبال می‌کند.

حضرت امام خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه (۲۹ می) در گفتگو با سلطان عمان در پاسخ به اظهارات «هیثم بن طارق» در خصوص تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تاکید کرد: «ما از این موضع استقبال می‌کنیم و مشکلی در این زمینه نداریم».

وبگاه «العهد» با انتشار یادداشتی در خصوص اهمیت روابط تهران و قاهره و دلیل هراس و عدم رضایت تل‌آویو و واشنگتن از آن نوشت: بی‌تردید نیازی نبود که دلخوری و ترس رسانه‌های اسرائیلی از توسعه روابط مصر و ایران و گزارش‌های آن‌ها در خصوص تحولی قریب الوقوع منتشر شود تا ما دریابیم که این امر به پروژه صهیونیسم در منطقه ضربه می‌زند. به ویژه که روابط ایران و مصر از اهمیت بالایی برخوردار است و تلاش مستمر برای ادامه قطع این روابط موضوعی است که مستقیماً با ماهیت پروژه آمریکایی و صهیونیستی در منطقه مرتبط است.

پشت پرده قطع روابط ایران و مصر

نگارنده در ادامه می‌نویسد: این قطعی روابط به دو پروژه حاکم در راهبرد صهیونیستی - آمریکایی مربوط می‌شود، یکی پروژه «پرز» برای خاورمیانه جدید و دیگری پروژه هژمونی اوراسیا-آمریکایی که در آن برژینسکی قوس بحران در منطقه ما را از مصر و اطراف آن تا ایران و کشور‌های اطراف آن شناسایی کرد.

نویسنده، تحلیل‌های رسانه‌های صهیونیستی که توسعه روابط میان مصر و ایران را تحولی می‌دانند که به نفع تل‌آویو نیست، دقیق و درست می‌داند. زیرا رسانه‌های صهیونیستی به این موضوع از منظر برچیدن ائتلافی که «اسرائیل» با کشور‌های عربی برای محاصره سیاسی و اقتصادی تهران ایجاد کرده، می‌نگرند.

ارتباط سفر هرتزوگ به آذربایجان با نزدیکی قاهره - تهران

در ادامه این یادداشت آمده است: شاید همین فضای ایجاد شده، دلیل مستقیم سفر رئیس رژیم صهیونیستی به آذربایجان برای جبران از دست دادن این جبهه با فعال کردن یک جبهه دیگر متخاصم با ایران در مرز‌های این کشور باشد که باید به دقت رصد شود، به ویژه که همزمان با تهدیداتی است که ایران در مرزهایش با افغانستان و در مناطق دیگری مانند کردستان که رد پای موساد در آن دیده می‌شود، مواجه شده است.

دلایل دلخوری تل‌آویو از نزدیکی تهران و قاهره

در اینجا باید به اهمیت روابط مصر و ایران، دلایل دلخوری صهیونیست‌ها از ازسرگیری آن و اینکه چرا این امر ضربه‌ای به پروژه صهیونیستی و قبل از آن پروژه آمریکایی محسوب می‌شود، پرداخت.

اهمیت این روابط را باید در دو سطح بررسی کرد که اولی کلی است که مربوط به اهمیت کلی این روابط است و دومی خاص است که به اهمیت آن با توجه به وضعیت منطقه و ماهیت درگیری، موجودیت رژیم صهیونیستی و میدان‌ها و جبهه‌های درگیری با آن مرتبط است.

نخست: در خصوص اهمیت کلی این روابط باید گفت که این روابط میان دو کشور بزرگ است که وزنه منطقه‌ای، جمعیتی و نظامی بزرگی دارند و همکاری کشور‌های بزرگ منطقه به نفع مردم این کشور‌ها و مردم منطقه است، زیرا موجب محافظت از آن‌ها در برابر تهدیدات و همکاری سازنده است که از مرز‌های این کشور‌ها فراتر می‌رود و سایر کشور‌ها را نیز از طریق پروژه‌های مشترک بزرگ شامل می‌شود. پروژه‌هایی که می‌تواند جایگزین پروژه‌های استعماری شود که مردم منطقه را استثمار می‌کند و منابع آن‌ها را غارت می‌کند.

دوم: اهمیت خاص آن در این است که مصر یکی از بزرگترین کشور‌هایی است که دشمن را در محاصره خود قرار داده و دروازه اصلی غزه و مقاومت آن به شمار می‌رود و تاریخ مبارزه آن با صهیونیست‌ها در حافظه آن‌ها حک شده است. در این میان، ایران نیز بزرگترین حامی مقاومت و در رأس محور مقاومت است و به تشخیص مراکز مطالعات امنیت قومی رژیم صهیونیستی، بزرگترین تهدید برای این رژیم به شمار می‌رود.

نویسنده با استناد به این دو موضوع، تاکید می‌کند: «هر درجه از هماهنگی بین مصر و ایران به منزله کابوسی برای رژیم صهیونیستی است. این امر یک کابوس پیش‌رونده از پایین‌ترین سطوح هماهنگی که به شکستن انزوا و محاصره مقاومت منجر می‌شود تا بالاترین سطوح هماهنگی است که آرزوی نیرو‌های مقاومت است و دوست دارند که مصر به گزینه مقاومت بازگردد و به رسمیت شناختن دشمن، را ملغی کند.

نویسنده در عین حال، به یک پارادوکس تاریخی اشاره می‌کند و آن این است که مصر و ایران تاکنون هرگز در پروژه مقاومت با یکدیگر همراه نبوده‌اند. زمانی که دو کشور تحت هدایت یک نظام طرفدار غرب بودند، روابط میان آن‌ها دوستانه و عادی بود. اما زمانی که یکی از این دو نظام به مقاومت پیوست، میان نظام ناصری در مصر و نظام شاه در ایران جدایی افتاد. سپس همه‌چیز معکوس شد و همین جدایی میان بین میان حامی کمپ دیوید در مصر و نظام مقاومت انقلاب اسلامی ادامه یافت.

دلایل نزدیکی قاهره به تهران

نویسنده در ادامه تصریح می‌کند که نزدیکی کنونی میان تهران و قاهره و تغییر موازنه‌ها در روابط تاریخی دو طرف، به دو چیز باز می‌گردد.

۱- پایداری مقاومت و خنثی کردن پروژه «اسرائیل بزرگ» و تحمیل خود به عنوان یک رقم وزین. امری که به آرام‌سازی فضا و یقین یافتن به بیهودگی دشمنی با ایران و جایگزینی دشمن صهیونیستی با ایران و نیز عبث بودن حرکت در مسیر تشکیل «ناتوی عربی» و محور‌های منزوی کننده محور مقاومت منجر شد.

۲- درگیری بین‌المللی و تحولات آن با خارج شدن روسیه و به دست گرفتن سلاح برای ایجاد یک سیستم چندقطبی، که باعث ایجاد وحشت آمریکا و تغییر در اولویت‌های آن شد و موجب شد که آمریکا خود را وقف خنثی کردن این اقدام روسیه کند و در نتیجه از میزان نفوذ آن در منطقه کاسته شود و به نوعی خلأ ایجاد شود. به این ترتیب بود که متحدان آن در منطقه تلاش کردند که کارت‌های خود را جمع کنند و در موقعیتی راهبردی در سایه غیاب چتر آمریکا سرمایه‌گذاری کنند.

اهمیت نزدیکی قاهره و تهران بیش از نزدیکی ریاض و تهران است

به باور نویسنده، روابط مصر و ایران به دلیل اهمیت خاص مربوط به جبهه‌های درگیری مستقیم با دشمن از نظر جغرافیایی و تاریخی، حتی از ازسرگیری روابط عربستان سعودی و ایران مهم‌تر است.

وی توضیح می‌دهد که شاید نزدیکی ایران و عربستان برای دشمن دردناک باشد، زیرا پروژه انزوای مقاومت را خنثی می‌کند و پروژه ناتوی عربی سنی را که دشمن برای تحریف درگیری و ایجاد اختلاف و فتنه راه‌اندازی کرده بود، به شکست بکشاند، اما بازگشت روابط ایران و مصر، ضربه مهلک‌تری به دشمن وارد می‌کند.

در ادامه این یادداشت آمده است: «زیرا این ازسرگیری روابط، نقصان‌های احتمالی در روابط ایران و عربستان را جبران می‌کند و علاوه بر آن، موجب تغییر در موضع مصر در قبال محور مقاومت می‌شود. ما نمی‌گوییم که مصر به محور مقاومت می‌پیوندد، زیرا هنوز این امر مطرح نیست، اما دست‌کم موجب بی‌طرفی مصر و بسته شدن راه بر روی مطالبات و خواسته‌های صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها می‌شود، زیرا پیشتر، مصر متحد دشمن در مقابل مقاومت به شمار می‌رفت».

نویسنده در خاتمه تصریح می‌کند: ازسرگیری روابط مصر و ایران، ضربات متعددی را در جبهه‌های مختلف به پروژه پرز مبنی بر ائتلاف کشور‌های عربی با صهیونیست‌ها بر پایه اقتصاد و انزوای مقاومت با ادعای مسبب گسترش جنگ بودن آن و بستن راه بر روی رفاه ملت‌ها وارد می‌کند. همچنین ضربه‌ای برای راهبرد آمریکاست که بر نظریه برژینسکی و قوس بحران‌هایی که از مصر و شرق آفریقا تا ایران امتداد می‌یابد، مبتنی است و بر ضرورت ایجاد آشوب و عدم اتحاد آن‌ها که تهدیدی برای هژمونی آمریکا به شمار می‌آید، تاکید دارد.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها