گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ مریم مجتهدزاده، رئیس سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس؛ با استقرار نظام نوبنیاد اسلامی و مجاهدتهای پیامبر اکرم (ص) در ایجاد وگسترش حکومت اسلامی، فضیلتهای تمدن عظیمی که در پرتو دین مبین اسلام شکل گرفت؛ بیش از پیش معلوم گردید و به تدریج در سده سوم و چهارم هجری زمینه فراگیر شدن آن فراهم شد. نسلهای متمادی نیز به طرق گوناگون گاه از تمدن اسلامی در حفظ و بارورساختن جامعه انسانی بهره گرفتند و گاه با یادآوری آن به عنوان یک معیار درست فقط به قیاس و تمثیل از آن بسنده کردند.
قرن حاضر نیز با مشعوف شدن از معماری رهبر و موهبتی بی بدیل همچون امام خمینی (ره) فضای گستردهای را پیش روی خود یافت و جلوهای که ایشان از اسلام به جهانیان عرضه کردند، مدخل بسیاری از حرکتهای آزادی خواهانه و معرفتی معاصر گردید.
گفتمان تمدن اسلامی درخصوص بسیاری از بخشها و خاستگاههای حرکت جامعه بشری به اندازهای بدیع و نوآور ظاهر شد که جهت گیری متفاوت سیاسی و اجتماعی بسیاری در خصوص این گفتمان شکل گرفت. زنان نیز با بهره مندی از نیروی عظیم تمدن اسلامی آغازگر حرکت نوینی در مسیر تحول آفرینی شدند.
در طول قرنهای متمادی آغاز تمدن اسلامی، زنان اندیشمند و مجاهد بسیاری با پیروی از سنت و سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام)، اصالت جریان دین گرایی و معنویت خواهی را پاس داشتند و با معرفی و بارور ساختن تمدن اسلامی به عنوان کاملترین شالوده تعالی حیات بشری نهضتها و حرکتهای بنیادینی را در جوامع انسانی پایه ریزی کردند. بررسی تاریخ معاصر به عنوان بخشی از این تلاشها و رستن ها، آغاز حرکت بی نظیری را نشان میدهد که به رهبری امام خمینی (ره) و با حضور زنان آگاه شکل گرفت و با ایجاد حکومت اسلامی سامانههای بسیاری را با الهام از الگوی تمدن اسلامی ایجاد کرد.
ابتکار رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در دین و فقه شناسی، بسیاری از براهین عقلی و کلامی و شایستهها و بایستههای حیات حضور زن مسلمان در عرصه مبارزه و جهاد، بسیاری از عناصر و مؤلفههای تمدن اسلامی را چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملی نمایان ساخت، نوع شیوه بندی و ساماندهی حضرت امام (ره) در پی ریزی پایههای معرفتی و کارکردی جامعه زنان، به دلیل حفظ هویت انسانی و پاسداشت انسانیت، جامعه جهانی را مشعوف خویش کرد و خود الگوی بسیاری از نهضتها و جریانهای معاصر با محوریت حضور زنان شد.
بررسی حوزههای عمل و اثر تمدن اسلامی در شکل و نحوه حضور زنان به خصوص در برهه پیروزی انقلاب اسلامی، میکوشیم در هر بخش نگاهی اجمالی به ماهیت و هویت تمدن اسلامی در هویت بخشی به زن مسلمان داشته باشیم و خیزش عظیم انقلاب اسلامی ایران را نیز از این منظر مورد بررسی قرار دهیم.
انقلاب اسلامی؛ دفاع مقدس و احیای دوباره تمدن اسلامی در حوزه زنان
اگر بخواهیم بارویکردی مفهوم شناسانه، برخی از عناصر و مولفههای تمدن اسلامی را با شاخص نوع و نحوه حضور زنان بررسی نماییم، باید به چند عامل تعیین کننده توجه کنیم:
تمدن اسلامی در دوران معاصر شوق انگیزی و برانگیختگی جدی را در ساحت عقل و منطق زن مسلمان به ارمغان آورد تا این زبان واحد علمی و دینی برای همگان بدیع و قابل استفاده باشد.
بسیاری از نهادهای سیاسی و اجتماعی مرتبط با زنان تحت تأثیر این تمدن تصحیح و ترمیم شد و تمدن اسلامی، روش شناسی دانش سیاسی و اجتماعی را در بستر حرکت زنان مسلمان نهادینه ساخت تا ابتنای به هویت اسلامی و انقلابی به عنوان یک موهبت عظیم معرفی و شناسانده شود. تمدن اسلامی در قرن بیستم با پاسخگویی زمان شناسانه و خرد ورزانه به مسائل مستحدث و هم چنین پژوهش و پردازش مفاهیم نظری و عملی موضوعات مرتبط با زنان به شکلی پویا و پایا، به کلان راهبرد دنیای معاصر در رشد و تعالی زن مسلمان تبدیل شد. به طور کلی این تمدن حیات بخش، آغازگر نهضتهای عظیمی شد که پاسخهای شایستهای را در مسیر نهضت تولید علم، هنجارهای سیاسی، بسیاری از نظامهای ارزش گذاری اجتماعی و حتی اقبالها و انگیزشهای انسانی در حوزه زنان، فراهم آورد.
تحول زنان در پرتو انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
زنان در پیشبرد مقاصد سیاسی- اجتماعی جمهوری اسلامی و رشد و تکامل جامعه اسلامی نقش اساسی و ویژه دارند. نه تنها خودفعالانه در صحنه حضور داشته، بلکه به فعال کردن دیگر اقشار ملت، تشجیع کردن مردان و تشویق آنها و نیز تربیت صحیح جوانان برومند برای اداره مملکت و تحقق اهداف سیاسی- اجتماعی جامعه اسلامی مشغولند. در راه تحقق این اهداف باید به حفظ روحیه انقلابی و نیز فداکاری و روحیه سازندگی در خانواده اهتمام داشته باشند.
از سوی دیگر طبیعت و ماهیت نقش زنان در اجتماع از ویژگی و حساسیت خاص برخوردار است، به طوری که زنان متعهد اساس ملت مسلمان هستند. این ویژگی به چنین علتهایی بستگی دارد: حضور فعالانه آنها در صحنههای سیاسی- اجتماعی علاوه بر فعال بودن خودشان، زمینه سازی برای فعال کردن مردان به دلیل حساس بودن مرد نسبت به زن، تربیت فرزندان و جوانان برای پاسداری از ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه اسلامی و ایثار آنها در این راه، حضور زن در عملکرد روحی، ذهنیت و عملکرد فکری جامعه به طور کلی آنچنان که این حضور به رشد یا انحطاط جامعه منجر خواهد شد.
از آن جهت که نقش زن در جامعه، اساسی و بنیادین است، لزوم حضور فعالانه او در مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی باید تضمین کننده اهداف جامعه اسلامی باشد. پس نقش اساسی زنان مسلمان ایران در صحنههای سیاسی- اجتماعی موجب استمرار انقلاب اسلامی و پیشبرد اهداف خواهد بود. حفظ و تکامل ساختارهای سیاسی- اجتماعی و مناسبات اجتماعی مربوط به آن در جریان انقلاب با ایفای نقش اول زنان نسبت به سایر قشرها تحقق یافت.
بسیج فراگیر و حضور فعال زنان در انقلاب به عنوان یک قشر تاثیرگذار دو بعد عمده داشت، نخست اعتراض به دیدگاه منفى موجود نسبت به شخصیت زن، دوم درخواست وضع مطلوب که آن را در کلام امام خمینى (ره) به عنوان تبلور اندیشه ناب اسلامى به عینه مشهود مىدیدند.
همین نگرش مثبت، زمینه ساز تغییر کارکرد زنان از نقش حاشیهاى و پیرامونى در جامعه به نقش کلیدى مرکزى و در متن بود. امام اجازه تصویر شىءگونه را از زن به هیچ فردى نمىداد و بر نقش مکمل زن و مرد در بناى جامعه تأکید مىنمود.
از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، در نظام اسلامى زن مىتواند به عنوان یک انسان در ایجاد یک جامعه اسلامى مشارکتى مؤثر داشته باشد، اما تأکید مىنمود اسلام مىخواهد حیثیت و احترام زن حفظ شود، شخصیت خود را به دست آورد و از این وضعیت بیرون آید، اسلام زن را تا حدى ارتقاء مىدهد که بتواند مقام انسانى را در جامعه باز یابد و از حد شىء بودن بیرون آید و متناسب با چنین رشدى است که مىتواند در ساختمان حکومت اسلامى، مسئولیتهایى را به عهده گیرد.
امام ارتقاء و انحطاط هر جامعهاى را به شخصیت و نقش زنان مرتبط مىداند. زن مربى جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا مىشوند. مربى انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. امام در جاى دیگر متذکر مىگردند: در ۲ برهه از تاریخ به زنان ستم شد یکى در جاهلیت قبل از ظهور اسلام و دیگرى در قرن معاصر. در هر دو قرن زنانها مظلوم بودند، آن وقت اسلام آنها را از فساد بیرون آورد و در این زمان امیدواریم که اسلام باز دست آنها را بگیرد و از غرقاب ذلتها و مظلومیتها نجات دهد.
در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى آن معمار بزرگ نظام اسلامى تصریح فرمودند: اسلام به هر دوى آنها (زن و مرد) حق تعیین سرنوشت را داده است، یعنى اینکه باید از همه آزادىها بهرهمند باشند. آزادى انتخاب کردن، انتخاب شدن، آزادى آموزش خویشتن و کار کردن و مبادرت به هر نوع فعالیتهاى اقتصادى.
به طور قطع میتوان گفت انقلاب اسلامی ایران که به رهبری حضرت امام خمینی رحمة الله علیه به پیروزی رسید دارای برکات و دستاوردهای مهمی است از جمله آن دستاوردها که این انقلاب را از دیگر انقلابها متمایز میکند، دفاع از جایگاه و حقوق زن در نظام اسلامی است. مهمترین تحولات زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از:
تحول روحی و فکری
یکی از تحولاتی که در پرتو انقلاب اسلامی به وجود آمد «تحول روحی و فکری» زنان بود که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آنان نه تنها به عنوان کالا و ابزاری برای شهوترانی و... مورد سوء استفاده قرار میگرفتند، بلکه از جهت فکری نیز در اسارت بیگانگان در آمده بودند؛ از این رو پس از پیروزی انقلاب اسلامی ما همواره شاهد بروز استعدادهای ناب و نخبه از طبقه زنان میباشیم. امام خمینی (ره) در این باره میفرمایند: «یک تحول روحی یک تحول فکری با اراده مصمم از بچههای کوچک تا مردهای بزرگ از دخترهای کوچک تا خانمهای بزرگ همه اقشار با هم قیام کردند و استقامت کردند «ان تقوموا لله؛ قیام برای خدا جمعاً و فرداً».
تحول الهی
همانطور که از آیات قرآن و روایات به دست میآید اگر انسان به مرحلهای از رشد و کمال الهی دست پیدا کند خداوند متعال همه چیز را در مقابلش خوار و ذلیل میگرداند به گونهای که هیچ ترس و بیمی از ظواهر مادی طاغوت و طاغوتیان نخواهد داشت.
اگر بخواهیم برای این مطلب مصداق روشنی بیاییم باید به زنان فداکار و شجاعی اشاره کرد که در راهپیماییها و تظاهرات بر ضد نظام طاغوتی مقابل توپ و تانک قرار میگرفتند در این باره رهبر کبیر انقلاب میفرمایند: «این یک تحولی بود که بشر نمیتوانست این تحول را درست کند، این تحول الهی بود یعنی مقلب القلوب این کار را کرد قلبها را از آن وحشت بیرون آورد، از آن وحشتی که از این رژیمها همه داشتند از آن وحشت بیرون آورد، و به جای آن تصمیم و شجاعت به ایشان داد به طوری که زنها، بچهها و مردها، همه به مبارزه برخاستند. چه زمانی سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید، مقابل توپ و تانک بایستد، این یک تحول روحی بود که خدای تبارک و تعالی در این ملت تحول را ایجاد کرد و مادامی که ما این تحول را حفظ بکنیم و نهضت را به همان طوری که تا حالا آمده است حفظش بکنیم، برای ما پیروزی هست».
تحول اجتماعی در قالب خدمات و ...
یکی از ایرادات اساسی که دشمنان به ویژه غربیها به مبانی و آموزههای اسلامی داشته و دارند آن است که میگویند اسلام زنان را همیشه در پس خانه و اتاق پنهان داشته و او را از حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم کرده است. در این باره نیز رهبرکبیر انقلاب میفرمایند: «این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد مثلاً دیگر زنها باید بروند توی خانهها بنشینند و قفلی هم درش بزنند که بیرون نیایند این چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت میدهند، صدر اسلام زنها توی لشکرها هم بودند، توی میدانهای جنگ هم میرفتند». علاوه بر آن هماکنون که یک ربع قرن از پیروزی انقلاب اسلامی سپری شده و از آن میگذرد نه تنها این پندار خام و بیاساس اثبات نشده است بلکه درست عکس آن نیز اتفاق افتاده است به گونهای که زنان در دوران جنگ و پس از آن، دوشادوش مردان مشغول خدمترسانی و پاسخگویی به نیازهای مردم بودند در این راستا نیز حضرت امام رحمة الله علیه میفرمایند: «خواهرهای ما که اشتغال به مسائل دیگر داشتند الان همدوش با برادرها و مقدم بر آنها به سرنوشت ملت و به سرنوشت کشور خودشان فکر میکنند، طرح میدهند، فکر میکنند، انتقاد میکنند. این تحول تحولی است که خدای تبارک و تعالی که مقلبالقلوب است این تحول را ایجاد کرد».
تاثیر تمدنی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بر زنان مسلمان
همگان میدانیم که تلقی منفی از زن در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم سالها کوشش و تلاش دستگاههای تبلیغاتی استعمار نتوانست دوام آورد و انقلاب اسلامی زنان را آنچنان به صحنه کشانید که از سوی خبرگزاریها و ناظرین و تحلیلگران، انقلاب اسلامی به انقلاب چادرها لقب گرفت و زنان نه فقط در تظاهرات براندازی رژیم شاه که در همه مراحل تصویب، تأیید و تثبیت نظام جمهوری اسلامی آراءشان معتبر و کارساز شد و علیرغم عقبماندگی ناشی از سیاستها و برداشتهای گذشته که مانع از رشد و شکوفایی درخور استعداد و قابلیت زنان شده بود، با سرعتی زیاد به جبران گذشته پرداخته و در راه اخذ و اکتساب و شأن و جایگاه مناسب، گامهای مؤثری را برداشتند.
امروزه در جمهوری اسلامی ایران، زن مسلمان آزاد است و با اتکا بر قدرت، شایستگی و هوشمندی خود در کنار مسئولیتهای خانوادگی، با حفظ شرافت، کرامت، عفاف و نجابت، در عرصه فعالیتهای مختلف اجتماعی مانند آموزش و پرورش، آموزش عالی، آموزش بهداشت و درمان، فعالیت در قوه قضائیه و مجریه و ... در کمیت و کیفیتی چشمگیر حضور دارد و با حضور شایسته خود در جامعه ثابت میکند که اسلام هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نیست.
امروزه زن مسلمان آگاه، زن روز را از روی الگوهای دینی خود میسازد. انقلاب اسلامی با رویکردهای مثبت خود به زن و نیازهای ضروری و اساسی زن اثبات نموده که فرهنگ مادی در جهت پاسخگویی به نیازهای زنان به بنبست جدی رسیده و با چالشهای عظیمی مواجه گردیده و تنها انقلاب اسلامی است که میتواند شیوه جدید ارزشی را در این میان ارائه نماید.
الگوپذیری اصیل و حقیقی
برای عامه زنان پس از انقلاب اسلامی به خوبی ثابت شده است که فقط الگوهای مذهبی هستند که انسانسازند و هرگز الگوهای سنتی و مدرن نمیتوانند او را به سعادت برسانند. در قرن اخیر استعمارگران برای تحقق سریع آمال و اهداف شیطانی و شوم خود بیش از هر زمان دیگر در تلاشند تا با تبلیغات متنوع و جذاب و استفاده از شیوههای مختلف مانند مجلات و روزنامهها، رادیو و تلویزیون، ویدئو و ماهواره در الگوهای تربیتی جوامع، تغییرات اساسی ایجاد کنند و یا در صورت امکان و فراهم بودن شرایط با حذف کامل الگوهای موجود در جوامع، الگوهای جدیدی را ارائه کنند.
وظیفه اصیل زنان مسلمان در رفع نیازمندیهای محوری خود، در این قرن ایجاب میکند که برای حفظ شخصیت حقیقی خود، الگویی اصیل و واقعی ارائه کنند و خود با تأسی به الگوهای مورد نظر، الگوی بزرگ، والا و شایستهای برای زنان آزاده و حقجوی متعهد و ترقی در جهان کنونی شوند.
در طول تاریخ بشری، مکاتب، تفکرات و اندیشههای متفاوت، الگوهای تربیتی متنوعی را به جوامع معرفی کردهاند، اما هیچ یک نتوانستهاند مانند مکاتب الهی، الگوهای مناسبی که مناسب و موافق و هماهنگ با فطرت و سرشت انسان باشد به افراد معرفی کنند.
در الگوهای تربیتی غیر الهی معمولاً به بسیاری از جنبههای شخصیت زن توجه نشده است، یا در جهت افراط پیش رفتهاند و یا در جهت تفریط. در حالی که در الگوهای تربیتی الهی، نه افراط حاکم است و نه تفریط بلکه به همه جنبههای شخصیت انسان به طور کامل و تام توجه شده است. در این عصر، زن مسلمان با شخصیت حضرت فاطمه (س) احیا شد، زیرا او در حیات خود در تمامی عرصه ها حضرت فاطمه (س) را که نمونه انسان والا و برتر است، به عنوان الگو پذیرفت.
برخورداری از مزایای احراز موقعیتهای اجتماعی
امروزه به خوبی پیداست که بسیاری از موقعیتهای اجتماعی، حاصل صلاحیتها و مهارتهاست و به طور مسلم بسیاری از صلاحیتها و مهارتها اکتسابی است و تا کسی آن صلاحیت و مهارتها را کسب نکند نمیتواند به طور مرسوم موقعیتهای اجتماعی مربوط به آنها را احراز کند و با توجه به جنبه مقدمداشتن کسب صلاحیتها برای کسب موقعیتها و برخورداریهای ناشی از آن، زنان نیز همچون مردان در کسب صلاحیتها از موضوعاتی نظیر رشد، اطلاع از مسائل روز و آموزش برخوردار بوده و میتوانند از موقعیتهای اجتماعی برخوردار گردند.
بی اعتبار کردن کار زن در درون خانواده یا بیتوجهی به نقش مشارکت عظیمی که او میتواند در امور اجتماعی داشته باشد، ظلمی اساسی به او و ستمی ریشهای به روند تعالی نظام محسوب میشود.
در یک جمعبندی ساده، حقوق گوناگون زنان عبارتند از:
ـ حق تعیین سرنوشت.
ـ اختیارات فکری و دینی.
ـ حق مشارکت سیاسی.
ـ حق انتخاب شغل.
ـ حق تصرف در اموال.
ـ حق وکالت طلاق و حقوق خانوادگی.
بنابراین زن، دارای اختیار و دارایی و احترام است و میتواند موقعیتهای سیاسی و اجتماعی را احراز کند و از مزایای دارایی و احترام و اقتدار مربوط به آن برخوردار شود و به طور عام نیز اختیار استفاده از مکتسبات خود را دارد. تمامی وظایفی را که زن در خانواده بر عهده دارد، به گونهای با نیازها و زمینههای فطری ـ طبیعی او همخوانی دارد، و برای حفظ تعادل نظام حکومتی لازم است در برنامه ریزیهای کلان به این امور توجه کافی مبذول شود چرا که بی اعتبار کردن کار زن در درون خانواده، یا بی توجهی به نقش مشارکت عظیمی که او میتواند در امور اجتماعی داشته باشد، ظلمی اساسی به او، و ستمی ریشهای به روند تعالی نظام محسوب میشود. امروزه متأسفانه در برنامهریزیهای اجتماعی آن گونه که شایسته است، توجه دقیقی به تمامی ابعاد وظایف و تواناییهای زنان نشده است، و شاید به این سبب است که نقش اساسی او ـ هم به وسیله خود، هم به وسیله کل اجتماع ـ هنوز ناشناخته مانده است و فشارهای بینالمللی با متشنج کردن افکار عمومی، سعی در پنهان کردن و ناشناخته ماندن این نقش را دارند، تا بتوانند هر زمان که نیاز دیدند، بهره برداریهای لازم را بنمایند.
دین که سیمای زن را در حجاب عفاف و جلباب طهارت معرفی میکند میادین جمال و صحاری جلال را برابر او میگذارد تا جنبههای مختلف هستیی او را بالنده و شئون وجودی او را جلوه گر سازد.
بنابراین اسلام بدون شک نه تنها حق حضور اجتماعی را برای زنان محفوظ میداند بلکه بر حضور مؤثر آنان تأکید و تصریح دارد.
مهم آن است که این حضور قدرتمند و قانونمند و منطبق بر فرهنگ اصیل و انسان ساز اسلامی باشد تا موجبات رشد شخصیت و کمال جامعه زنان و بالتبع جامعه انسانی را فراهم آورد و حرکت مدبرانه جهان آفرینش را بر مدار هستی همراهی کند و با هماهنگ ساختن خویش با هدف خلقت به کرامت حقیقی انسانی دست یابد و آن گونه گردد که باید.
توجه به کمالات معنوی
در بین همه اموری که به انسان و جنبههای انسانی مرتبط است، مسئله زن همواره با پیچیدگی و غموض بیشتر همراه بوده است. حقیقتی که در طول تاریخ فراز و نشیبهای فراوانی را تحمل کرده و از زنده به گور شدن تا فدایی کردن را همه به خود دیده است. زن غیر از حقیقت انسانی، چهرههای مختلف دیگری را نیز دارد که بایستی آن جلوههای مختلف کشف و آن صورتهای گوناگون هویدا شود تا آن گونه که هست شناخته و معرفی شود. بدون شک قلمهای روان و زبانهای گویایی به حرکت در آمده تا بتوانند چهره اعجابانگیز زن را ترسیم نموده و او را از هالههای ابهامی که به دور او تنیده شده رهایی بخشند؛ لیکن چه بسا نه تنها گردش آن قلمها و چرخش آن زبانها رفع حجابی نکرده بلکه وضع غطایی نموده که بر آن تیرگی افزوده و بر آن ظلمت افروخته است.
برخی که غبار غفلت بر عقل و غمام شهوات بر قلب دارند با اندیشهای برگرفته از جهل فکری و برخاسته از وهم در صدد ارائه چهرهای از زن هستند که نه تنها کمالات شایسته او را تأمین نمیکند بلکه بذر تباهی و تخم فساد را در متن حیات اجتماعی ریخته که از آن چیزی جز شجره خبیثه رذیلت به بار نمیآید.
همان گونه که افکار انجمادی و آرای ارتجاعی موجب آن میشود که زن نه تنها به حد کمال خود نرسد، بلکه بسیاری از کمالات را که جامعه در مسیر تعالی و رشد بدان نیازمند است از دست بدهد. ارتباط با ادعیه و خلوت و راز و نیاز عامل مهمی در جهت ارتقای کمالات معنوی انسان است. مهمترین سرمایه زن، انعطافپذیری و مناجات با خدای متعال است. اگر معیارهای این رفتار برای زنان عرضه بشود و بفهمند و بدان عمل کنند، خواهند دید که خداوند متعال معیار را در چیزی میداند که در آن معیار زن و مرد سهیمند.
بر این اساس اگر زن به کمال نهایی راه یافت توان تعدیل قوا را نیز خواهد یافت و در طراز مردان، مراحل سلوک الهی را خواهد پیمود.
انتهای پیام/ 141