به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، وقتی قرار باشد کارها را برای خدا انجام دهی، دیگر سفارش مسئول بالاتر برایت اهمیتی ندارد. ناصر کاظمی از همانهایی بود که توصیه این و آن برای پارتی بازی کوچکترین اهمیتی برایش نداشت. چه آن وقتی که فرماندار پاوه بود، چه وقتی که فرمانده جبهه کردستان بود. همین خلوص نیت و اخلاص ناصر باعث شد ضدانقلاب وجودش را برنتابد و سرانجام ۶ شهریور سال ۶۱ در جاده پیرانشهر ـ سردشت شهیدش کردند.
بنیصدر برای سخنرانی به پاوه آمده بود. سالروز شهادت پاسدارانی بود که در بیمارستان پاوه به شهادت رسیده بودند. بنیصدر به وسیله هلیکوپتر به آنجا آمد. هنگام فرود، هلیکوپتر به زمین برخورد کرد، ولی کسی صدمه ندید. در این حادثه، عینک بنیصدر گم شد. بنیصدر بدون عینک سخنرانی کرد و پس از این که سخنرانی تمام شد، از پاوه رفت.
بعدها یک نفر از افراد فاسد، بیکار و معتاد آن منطقه، عینک را پیدا میکند و به تهران میآید و به دفتر بنیصدر میرود و عینک را تحویل میدهد.
او یک نامه از بنیصدر گرفته و به شهرداری میآید. ناصر کاظمی فرماندار بود و این فرد را میشناخت. نامه را دید، ناراحت شد و او را از ساختمان شهرداری بیرون کرد. وقتی کاغذ را گرفتیم و خواندیم، دیدیم که خط خود بنیصدر است. نوشته بود: «به ایشان که فرد زحمتکش و مومنی میباشد، یک کار مناسب و خوب در شهرداری بدهید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴