«محمدرضا سرشار» داستاننویس پیشکسوت، منتقد ادبی و راوی قصههای ظهر جمعه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، در پاسخ به اینکه از چه زمانی میتوان ادبیات کهن را به کودکان آموزش داد، اظهار داشت: در گذشته هر دانشآموزی که وارد مکتب میشد با بوستان و گلستان سعدی مانوس بود و ادبیات کهن ایرانی را میشناخت لذا آموزش او با این ادبیات همزمان با ورود به مکتب که از همان شش یا هفت سالگی بود، همراه میشد.
وی استفاده از نسخههای بازنویسی شده کتابهای کهن را برای آموزش به کودکان و نوجوانان مناسب دانست و تاکید کرد: مجموعه کتابهای «قصههای خوب برای بچههای خوب» آثار مرحوم آذر یزدی و کتابهای محمد میرکیانی از آثار موفق بازنویسی شده ادبیات کهن ایرانی است که برای خوانش مخاطب کودک و نوجوان مناسب است.
این داستاننویس پیشکسوت و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: مرحوم مهدی آذر یزدی یزدی به متون کهن آشنایی خوبی داشت و بازنویسی ایشان در کتابهای «قصههای خوب برای بچههای خوب» برای آشنایی کودکان و نوجوانان موثر است؛ این کتابها باید در خانوادهها برای بچهها خوانده شود تا علاقهمندی مناسبی در این زمینه صورت گیرد؛ البته مجموعههای فرهنگی و رسانه نیز در این میان نقش مهمی برای آشنا کردن مردم با این آثار دارند.
برنامه قدیمی «قصه ظهر جمعه» سرشار
سرشار در پاسخ به سوال دیگری پیرامون دوره زمانی مناسب برای خوانش شاهنامه برای کودکان گفت: شاهنامهخوانی برای کودکان به نظرم باید از دوره نوجوانی با نسخههای به نثر در آمده که مناسبسازی شده است، انجام شود. به لحاظ فهم و درک به نظرم دوره نوجوانی دوره مناسبی برای آشنایی با شاهنامه است؛ در گذشته توصیه میشد شاهنامه و دیگر کتب متون کهن را از نوجوانی باید خواند و معتقد بودند معانی این کتب را شاید تا ۸۰ سالگی متوجه نشویم.
بیشتر بخوانید؛
«سرشار» عامل متشکلسازی نیروهای مومن ادبیات
وی وجود عنصر حماسه را مهمترین علت اهمیت ادبیات کهن ایرانی و شاهنامه دانست و تاکید کرد: نوجوان امروز نسبت به گذشته از هوش بالاتری برخوردار است که همین مسئله را باید مورد توجه قرار داد و نسبت به آموزش متون کهن جدیت بیشتری داشت. ادبیات کهن ما علاوه بر تاثیرات متعدد فرهنگی و حفظ زبان فارسی و فرهنگ اصیل ایرانیان، آثار مختلفی در طول تاریخ ایران داشته است.
راوی «قصههای ظهر جمعه» به ذکر خاطراتی پرداخت و با بیان اینکه بنده اولین کسی بودم که در سطح ایران داستان روانشناختینو را درس میدادم، افزود: همزمان با تدریس روانشناختی نو در جمع هنرآموزان حوزه هنری این موضوع را در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران نیز تدریس میدادم که موجب تربیت داستاننویسانی همانند محمدرضا بایرامی، حمید درخشانی، جلال توکلی شد؛ گاهی برخی از نویسندگان جوان ۲ صفحه داستان مینوشتند و من در پاسخ ۴ صفحه نقد برایشان مینوشتم.
سرشار درخصوص هسته شعر حوزه هنری در سالهای ابتدایی تاسیس گفت: ما علیرغم اینکه در عرصه داستان حوزه هنری میزبان جوانان بودیم و آنها را آموزش دادیم اما در حوزه شعر با کسانی همراه بودیم که حضور افراد کهن سالتری مثل نصرالله مردانی، سیمیندخت وحیدی و حمید سبزواری را شاهد بودیم که حقیقتاً موجب شدند شعر انقلاب بالا برود.
این داستاننویس پیشکسوت و منتقد ادبی اتفاقاتی که منجر به تعطیلی واحد ادبیات حوزه هنری شده بود را روایت کرد و با بیان اینکه برخی گفته بودند سرشار به ما خنجر زد چون واحد ادبیات حوزه هنری تعطیل و لغو شده است، گفت: معتقدم در حوزه نوشتن و قلم یک نویسنده میتواند دنیا و آخرت را در کنار هم جمع کند البته مقدار کمی از کارهای من به نیت خدا بوده است ولی حتماً خداوند برکت میدهد و میپذیرد لذا بهشت و افراد اهل بهشت مقاماتی دارند؛ از بهشتی صفر تا بهشتی صد که من شخصاً اگر آخرین فرد بهشتی باشیم راضی هستم.
انتهای پیام/ 121