گروه سایر رسانههای دفاعپرس - محسن سلگی؛ محسن حسام مظاهری اخیرا در نقد جشن غدیر، ضمن شبیه سازی جشن مذکور با راهپیمایی اربعین و مراسم سلام فرمانده، ادعاهایی طرح کرده که حاوی دو محور و اتهام زیر است: یکی یکسان سازی و دیگری، سازمان سازی.
ابتدا باید از او پرسید نظرش در خصوص جشنهای ملی (هویتی) چین و هند و برخی کشورهای دیگر و دخالت دولت در آن چیست؟ ضمن این که جشن غدیر، مصداق مردمی سازی است و رفته رفته مردمیتر شده است. به بیان دیگر هرچند دولت آغازگر آن بوده، اما با این جشن اولاً دولت هم مردمیتر شده و ثانیاً خود جشن به نحو مضاعف مردمی سازی و مردمساز شده است؛ تا حدی که امروز به روشنی میبینیم از موکب داری تا برنامه حرکتی مردم، هرچه بیشتر محصول حرکت و مدیریت خودجوش مردم است.
وانگهی در ایده انقلاب اسلامی بنا بر این بود که دولت و ملت یکی بشوند؛ شبیه دو روی یک سکه؛ بنابراین دوگانه دولت و ملت یا مردم و حکومت، یک دوتایی یا دوگون است که در ایده انقلاب اسلامی، سازگار و حتی منطبق اند.
بازهم پرسش سادهای را مطرح میکنیم: آیا جشنهای ملی در کشورهای دیگر هم مصداق یکسان سازی است؟ در حالی که در همان سطح خود-ولو غیر الهی- مصداق وحدتی است که کثرت از آن میزاید و کثرتی است که زاینده وحدت است. به ویژه در سپهر انقلاب دینی و الهی یا انقلاب اسلامی، مستظهر به فلسفه صدرایی، کثرات تجلی وحدت هستند. بر این اساس، نه تنها فردیت فرد در جامعه هضم و محو نمیشود، که خود جامعه نیز دارای فردیت (تمایز و تشخص) است و هویت مستقل - نه جدا - دارد. لازم به اشارت است که اندیشه امام راحل و کسانی، چون علامه طباطبائی (ره) و دیگران، مولد و مؤید این نگاه است.
در آن سو محتمل است کسانی، چون حسام مظاهری، گرفتار ایده دولت لیبرال (دولت حداقلی که در غرب هم معمولاً در حد ایده و روی کاغذ است نه واقعیت) و نگاه به جامعه به مثابه جمع جبری هستند. در حالی که در نگاه انقلاب اسلامی، جامعه یک موجودیت شخص وار و دارای هویت و روح است.
بر این اساس، در ایده رهبران فکری انقلاب اسلامی، اوج فردیت در جمعیت است؛ به نحوی که فرد در جمعیت و جماعت به «منحصربهفرد» بدل میشود.
مراسم راهپیمایی اربعین، سلام فرمانده و غدیر اوج این یکانگی فرد و جمع بوده و هم افزایی آن دو است. ضمن اینکه در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی حتی جمعیت هم جمع جبری افراد نیست تا چه رسد به جماعت و جامعه. افزون بر اینها، نظریه نظام انقلابی که توسط رهبر الهی و مردمی انقلاب اسلامی مطرح شده، همواره ترکیب سازمان دهی و خودجوشی است.
همچنین، جشن غدیر، تجربه بی نظیر وحدت ملی بعد از تجربه انقلاب اسلامی در خیابانهای ایران است.
فراموش نکرده ایم که بخشی از جریان تجدیدنظرطلب مدام القا میکردند که امر ملی مرده است و تجلی زودگذر و سطحی آن بیش از مقاطعی مانند شادی و گردهمایی مردم پس از فوتبال ملی نیست.
تسری الگوی ملی به الگوی تمدنی و فراملی
میبایست جشن غدیر برای چهارصد میلیون شیعه الگوسازی شود؛ این جشن؛ شادی بیش از گل و شادی گلهاست؛ آن هم شادی کیهان شناختی و وجودی که باید زمان آیینی آن را بیشتر کرد تا بدل به یک مسنک شده و تکامل پیدا کند.
این جشن، شادی عقل و عقل شادان است. شادی وحدت و احساس تعلق و اوجی از فردیت و لحظهای است که تکثر پرواز میکند و جهان و خیابان را ازآنِ خود میکند؛ اوجی از کثرت و همزمان اوجی از وحدت است.
مراسم عاشورا نیز چنین است که در عین غم فردی، اما از حیث جمعی، شادی است؛ وحدت شادی و غم. غم جمعی آن با ملاقات و میقات قیامت گون با خدا، به شادی مانا و امنیت و آرامش و آزادی اصیل از حیث فردی میرسد.
دینسان، عاشورا هم عاشورای دولت و ملت است. چنین است که اربعین و غدیر هر دو مصداق حضور جهانتاریخیِ خدا (مربوب بودن جهان تحت رب) و مصداق یگانگی دولت و ملت و تمدن و بشریت است.
سخن آخر
فرد در جشن غدیر بیشتر احساس تفاوت میکند یا در تنهایی؟ (تنهایی به منزله انزوا) در تنهایی و احساس بی تعلقی و بی کسی، او معمولاً احساس بی تفاوتی میکند و اینکه دیگران هم به او بی تفاوت هستند. در حالی که در جماعت - که ترکیب و اوج جمعیت و فردیت است- او متفاوت میشود؛ سرشار از انرژی، شادی، همدلی و آرامش و امنیت و حتی آزادی میگردد. وانگهی اینکه شبه یکدست سازی یا یکسان سازی را لیبرالها متوجه مظاهر جمع اسلامی میکنند، در واقع تسری فکر اردوگاهی و اردوگاه سازی آنها از جامعه-مشخصا جامعه ایرانی- است که محصول بدبینی آنها به جامعه و دولت و نیز تلقیِ تقلیل یافته از فرد و فردیت است. به بیان دیگر و ساده تر، مگر افراد حاضر در جشن غدیر تمام وقت خود را قرار است در این جشن بگذارند؟ این جشن همچون تجربه وحدت عرفانی، یک لحظه و وقته خاص است؛ همچون تجربه وحدت عرفانی یا عاشقانه که عاشق یا عارف در آن در لحظهای همه چیز را شبیه معشوق میبیند و در عین حال هیچ چیز را شبیه او نمیداند.
جشن غدیر چنین اوج و بزنگاه و قله کم نظیری است که تکین و تکان دهنده بوده و فردای فردیت را میتواند متحول کند؛ چنانکه فرد بتواند تکین و منحصر به فرد باشد یا دست کم در این راه، سهلتر گام بردارد، بی آنکه از «دیگری» و مسئولیت اخلاقی در قبال دیگران عدول یا تنزل کند.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴