گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس ـ رحیم محمدی؛ سال ۱۳۶۷ که فرا رسید، اقدامات دشمنان مردم کشورمان که تا پیش از این با بازیگری صدام و ارتش آن رخ میداد، این بار با رویارویی مستقیم آمریکا در عرصه نظامی با ایران افزایش یافت و این هم از زمانی شروع شد که رزمندگان کشورمان توانستند در عملیات کربلای پنج، علیرغم همه تلاشی که ارتش صدام در مقابل رزمندگان کشورمان انجام داد، باز هم نتوانست از شکست ارتش خود جلوگیری کند و با این پیروزی ما خطر سقوط بصره را احساس کرد.
به عبارت دیگر، اگرچه فشارها از سال ۱۳۶۷ علیه ایران اسلامی دوچندان شد، ولی شروع و آغاز این فشارها را باید از بعد شکست عراق در عملیات کربلای پنج و رسیدن رزمندگان جمهوری اسلامی ایران تا پشت دروازههای بصره دانست.
این پیروزی باعث شد تا رهبران دولتهای غربی از ترس سقوط دولت صدام خود وارد معرکه شده و جبهه جنگ را گسترش دهند و همزمان علاوه بر ارسال سیل سلاحهای متعارف و غیرمتعارف برای عراق، انواع کارشکنیها و تحریمها را علیه ایران تشدید کنند؛ لذا از همین رو بود که در بهار سال ۱۳۶۷ ارتش عراق با کمک مستقیم ارتش آمریکا و نیز استفاده گسترده از سلاحهای ممنوعه شیمیایی توانست شهر بندری فاو را از رزمندگان کشورمان بازپس بگیرد و به دنبال آن در سلسله حملاتی که علیه مواضع جمهوری اسلامی ایران انجام دادند، مجدد در جنوب تا نزدیکیهای خرمشهر پیش آمدند.
همچنین به موازات اینگونه تحرکات، آمریکا نیز ناوگان دریایی خود را روانه خلیج فارس کرد و متعاقب آن در اقدامی غیر انسانی و جنایت آمیز ناو آمریکایی «وینسنس» با شلیک دو فروند موشک، هواپیمای مسافری جمهوری اسلامی ایران را با ۲۹۰ مسافر بر فراز آبهای خلیج فارس ساقط کرد و تمام سرنشینان آن را به شهادت رساند.
علاوه بر این با تشدید جنگ شهرها، بیم استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مردم در شهرها از سوی عراق میرفت و با کاهش قیمت نفت و به دنبال آن کاهش درآمدهای نفتی ایران، قدرت خرید و تجهیز نیروهای مسلح کشورمان به سلاح و مهمات از بازار آزاد کاهش یافت.
البته در کنار این موارد استقبال کم مردم از رفتن به جبههها هم عاملی شد تا امام خمینی (ره) درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خطاب به مسئولان لشکری و کشوری عنوان کنند: «حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحاً اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمیدانند و با قاطعیت میگویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذاردهاند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمیشود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از دهها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکستهای اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتشبس موافقت مینمایم...»
پس همانگونه که امام خمینی (ره) عنوان داشتند دلایل قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران به دلیل بنبست در پیروزیهای رزمندگان در جبهه ها، به صلاح نبودن ادامه جنگ، نداشتن امکان تهیه سلاح از بازارهای جهانی، نامه فرمانده کل سپاه در خصوص ملزومات مورد نیاز جبههها و استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی، بود.
البته در کنار این موضوعات باید به این نکته هم اشاره کرد که بر خلاف نظر امام که گفته بودند «جنگ باید در رأس همۀ امور توجه باشد» اینگونه نبود؛ یعنی تأمین ملزومات جبههها که باید مسئله اصلی مسئولان کشوری باشد، نبود و این شد که در نهایت اعلام شد دولت قادر به تأمین جبههها نیست و امام خمینی (ره) هم با بررسی چهار نامهای که از بخشهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور در رابطه با ادامه جنگ دریافت کردند و بعد از مشورتهایی که صورت گرفت، در نامه خود برای پذیرش قطعنامه مجبور شد از عبارت «جام زهر» استفاده کند.
انتهای پیام/ 231