گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ طبق آمارهای موجود رشد جمعیت در ایران در طول چند سال گذشته تقریبا متوقف شده و در برخی موارد حتی سیر نزولی را به خود دیده است. به موازات متوقف شدن رشد جمعیت، ازدواج جوانان نیز در سیر نزولی قرار گرفته و این روند نگران کننده تا بدانجا پیش رفته که تمامی کارشناسان دلسوز لب به سخن گشوده و نسبت به این ادامه این روند ابراز نگرانی کردهاند.
برخی کارشناسان مهمترین دلیل عدم تمایل جوانان به ازدواج را مسائل اقتصادی و بالا رفتن هزینه های زندگی می دانند. بدون شک مسائل اقتصادی نقش بسیار پر رنگی در اداره امور زندگی دارد و بدون در نظر گرفتن آن نمی توان هیچ آینده ای برای استحکام و دوام زندگی خانوادگی متصور شد اما مسائل اقتصادی بخشی از ماجرا است و همه آن نیست وهیچ گاه نمی تواند به تنهایی باعث توقف ازدواج شود.
بسیاری از کشورهای دنیا وضع اقتصادی اشان بسیار بدتر از ما است اما آمار ازدواجشان هیچ گاه به اندازه ایران پایین نیامده است.
برخی دیگر از کارشناسان رشد و توسعه فضای مجازی و فرهنگ ولنگاری را عامل اصلی سیر نزولی ازدواج جوانان می دانند اما این استدلال هم قانع کننده نیست چون بسیاری از کشورهای دنیا در آزادی مطلق زندگی می کند اما آمار ازدواج آنها هیچ گاه سیر نزولی شدید نداشته است.
به نظر می رسد مهمترین عامل بازدارنده برای رشد ازدواج و جمعیت در ایران قوانین بعضا اشتباهی است که در این زمینه وجود دارد. برخی از قوانین دادگاه خانواده در ایران نه نسبتی با قرآن دارد و نه نسبتی با استانداردهای جهانی.
برخی از مردم که تجربه حضور در دادگاه های خانواده را دارند معتقدند بزرگترین دشمن نهاد خانواده در ایران دادگاه خانواده است و اگر این دادگاه تعطیل شود طلاق های کشور کم خواهد شد.
این صحبت های مردم ممکن است در نگاه اول کمی تند و غیر منصفانه به نظر برسد اما وقتی در اخبار می خوانیم یک دختر در طول چند سال بیش از ده بار ازدواج کرده و از تمام شوهرهایش مهریه گرفته و یا در سطح جامعه هر روز با این خبرتلخ مواجه هستیم که خانمی امروز ازدواج کرده و فردا مهریه اش را به اجر گذاشته متوجه می شویم که حرف مردم درباره دادگاه خانواده چندان هم پر بیراه نیست.
دادگاه خانوده در آمریکا و اروپا
در اروپا و آمریکا که به قول برخی روشنفکران مهد آزادی و تمدن است، خیلی از ارزش های اخلاقی فرو ریخته اما نهاد خانواده همچنان مقدس است و حاکمیت با تمام توان از آن مراقبت می کند.
در آمریکا حاکمیت به مردمش می گوید: شما اگر می خواهید طلاق بگیرید اشکالی ندارد بگیرید و در این زمینه آزاد هستید اما باید هزینه دادگاه را خودتان پرداخت کنید چون من به عنوان حاکمیت دارم مملکتم را با پول مالیات اداره می کنم و نمی توانم پول مالیات مردم را صرف هوسرانی این و آن کنم.
به دلیل همین سخت گیری ها است که می بینیم خیلی ها در اروپا و آمریکا چندین و چند سال با هم زندگی می کنند اما ازدواجشان را ثبت نمی کنند چون وقتی ثبت کنند حاکمیت به این راحتی ها دست از سر آنها برنمی دارد.
حاکمیت در آنجا می گوید هر کس باید هزینه دادگاه طلاقش را خودش پرداخت کند و همچنین بسیار لازم و ضروری است که برای طلاق دلیلی محکمه پسند بیاورد.
آنها در این باره درست می گویند: حساب کنید آن دخترایرانی که درچند سال ده بار ازدواج کرده و ده بار طلاق گرفته چقدر دادگاه و قاضی را صرف هوسرانی خود کرده است؟ اگر این دختر بخواهد بیست بار دیگر ازدواج کند چه باید کرد و چقدر باید مالیات از مردم گرفت و هزینه دادگاه و قاضی را تامین کرد؟
در برخی کشورهای دنیا چند دلیلی اساسی برای طلاق گذاشته اند که اگر آن دلیل ها را داشته باشید می توانید وارد دادگاه شوید و اگر آن دلیل ها را نداشته باشید اصلا و ابدا حق ورود به دادگاه را ندارید، یعنی حاکمیت اصلا اجازه نمی دهد که حتی برای یک ثانیه وقت دادگاه بی خود و بی جهت گرفته شود.
در ایران دادگاه خانواده تقریبا رایگان است
در ایران و به برکت قوانین اشتباهی که در این زمینه وجود دارد دادگاه خانواده تقریبا رایگان است. یک موقع بنزین ارزان بود و برخی خانم ها ماشین هایشان را پر از بنزین می کردند و می رفتند دوردور الان دادگاه خانواده ارزان است و برخی خانوم ها یک تمبر باطل می کنند و با همان تمبر شش ماه در دادگاه می چرخند و با عوامل مختلف دادگاه گپ می زنند. طلاق توافقی به این شکل مسخره که در ایران وجود دارد تقریبا در هیچ کجای دنیا نیست.
قانون مهریه اشتباه است
سوره نساء آیه 4 درباره مهریه می فرماید: وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا . ومهریه زنان را به عنوان هدیه ای الهی با میل و رغبت به خودشان بدهید؛ واگر چیزی از آن را با میل و رضایت خود به شما ببخشند، آن را حلال و گوارا بخورید.
قرآن به صراحت می فرماید که مهریه هدیه ای است که باید از طرف مرد به زن اهداء شود نگفته که دادگاه خودش را وسط زندگی مردم بیاندازد و به زور زندان مهریه بگیرد. قرآن برای حاکمیت و دادگاه هیچ وظیفه ای در این باره تعیین نکرده است. در تمام کشورهای اسلامی دنیا – به غیر از ایران- دادگاه هیچ دخالتی در مورد مهریه نمی کند. اگر مرد مهریه – کادو- داد زن قبول می کند و همسرش می شود اگر هم کادو مهریه نداد که هیچ.
در صدر اسلام مهریه زن از «اموال موجود» مرد پرداخت میشد. مهریه عندالمطالبه و مهریه عندالاستطاعه و .... از برکات مجلس شورای اسلامی ایران است و به غیر از ایران در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
مهریه نوعی هدیه، پیشکش، نحله، اعطای بدون عوض و از روی صداقت به صورت نقدی با تأکید بر معادل و ویژگی معنوی و فرامادی آن است. قرآن مهر زن را «صداق» نامیده است، از آن جهت که پرداخت آن نشان صدق ادعای مرد در عشق و علاقه به همسرش است.
واژه «نحله» به گفتهٔ راغب اصفهانی از «نحل» به معنای زنبورعسل است؛ چون زنبورعسل بدون توقعی عسل خود را میبخشد، واژه «نحله» دلالت دارد که فلسفهٔ مهریه، تقدیمی، پیشکشی، عطیه و هدیه است.
در تمام کشورهای اسلامی مهریه شامل کادو یا هدیه ای است که مرد در مراسم خواستگاری به زن می دهد. در برخی کشورها این هدیه شامل یک انگشتر طلا است یا یک قالی و در برخی کشورها هم پول نقد می دهند مثلا ده میلیون تومان یا بیست میلیون تومان. مهریه 110 سکه طلا یا هزار سکه طلا یا یک میلیارد تومان یا ده میلیارد تومان فقط در ایران اسلامی وجود دارد و در هیچ کدام از کشورهای اسلامی چنین چیزی نیست.
مهریه به عنوان عاملِ «بازدارندهٔ شوهر از تصمیم عجولانه برای طلاق» و تأمین مالی زن پس از طلاق (یا پس از فوت شوهر) در یهودیت پذیرفته شده است ولی در اسلام و قرآن چنین استدلالی برای مهریه آورده نشده است.
قانونی که به عنوان قانون مهریه توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شده و سالها است که در ایران اجراء میشود برخلاف قرآن و استانداردهای جهانی است. در هیچ کدام از کشورهای اسلامی دنیا چنین چیزی وجود ندارد.
قانون ارث نیازمند تغییر است
طبق قانون تصویب شده توسط مجلس شورای اسلامی که سالها است در این مملکت اجرا می شود سهم زن از میراث شوهر یک هشتم است. ظاهرا عدد یک هشتم را از آیه دوازده سوره نساء آورده اند اما در زیر بررسی و اثبات خواهیم کرد که تفسیر دوستان از این آیه قران صد درصد اشتباه بوده است.
آیه دوازه سوره نساء: وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَٰلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ.
نصف میراثی که همسرانتان به جای می گذارند، اگر فرزندی نداشته باشند برای شماست، و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم میراث حقّ شماست، پس از وصیتی که نسبت به مال خود می کنند یا [پس از] دَینی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. و برای زنانتان چنانچه فرزندی نداشته باشید یک چهارم میراثی است که از شما به جای میماند، و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم میراث حقّ آنان است، پس از وصیتی که کرده اید یا [پس از] دینی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. و اگر مرد یا زنی که از او ارث می برند، کلاله [یعنی بی اولاد و بدون پدر و مادر] باشد و دارای برادر و خواهری است، پس برای هر یک از آن دو نفر یک ششم میراث است؛ و اگر بیش از این باشند در یک سوم میراث شریک اند، پس از وصیتی که [نسبت به مال] شده یا پس از دینی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. [همه اینها در صورتی است که با وصیت و اقرار به دین] در وصیتش به وارثان زیان نزند. این سفارشی است از سوی خدا، و خدا دانا و بردبار است.
قرآن می گوید: برای «زنانتان» چنانچه فرزندی نداشته باشید یک چهارم میراثی است که از شما به جای میماند، و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم میراث ... .قران میگوید: برای «زنانتان».... زنانتان یعنی چند زن ....یعنی چهار زن که در آیه سوم همین سوره گفته شده است.... اگر چهار زن بود میراث می شود یک هشتم.
قران یک هشتم از اموال مرد را با این فرض در نظر گرفته که تعداد زن «چهار» باشد بنابراین اگر تعداد زن «یک» باشد می شود نصف اموال مرد. قران زن را شریک اقتصادی مرد می داند و نصف اموالش را برای او. این همان کاری است که کشورهای توسعه یافته می کنند؛ هنگام طلاق اموال موجود را بین زن و مرد نصف می کنند.
قانون اجرت المثل برخلاف قرآن و استانداردهای جهانی است
چیزی به نام اجرت المثل همسر در قرآن وجود ندارد. چیزی به نام اجرت المثل همسر تقریبا در هیچ کدام از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی وجود ندارد. از نظر قران و تقریبا تمامی کشورهای دنیا زن و مرد شریک اقتصادی هم هستند.
انتهای پیام/ 121