به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سردار شهید حسین همدانی از فرمانده هان دوران جنگ تحمیلی بود که پس از پایان دفاع مقدس نیز عرصه جهاد را ترک نکرد و در آخرین سالهای عمر دنیایی خود به سوریه رفت تا با تروریستهای تکفیری مبارزه کند و اجازه ندهد کوچکترین بی احترامی به ساحت حرم سیده زینب(س) توسط طرفداران اسلام آمریکایی بیفتند.
سرانجام این سردار رشید اسلام در حلب به شهادت رسید و در سپس در زادگاهش شهر همدان به خاک سپرده شد. آنچه خواهید خواند خاطراتی است از سردار همدانی به روایت عباس گلرو معاون سابق سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق که میگوید:
*آشنایی با سردار همدانی
سال 1390 اولین دیدار من با سردار همدانی در دمشق بود. قبلا درباره این عزیز و نقش تعیین کننده ایشان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی به خصوص دوره جنگ تحمیلی و پس از آن در ایجاد ثبات و برقراری امنیت در کشور در برهه های حساس، شنیده بودم اما شناخت شخصی و نزدیک نداشتم تا اینکه در سوریه توفیق دوستی، برادری و همکاری با او نصیبم شد. در آن مقطع سردار همدانی در چارچوب همکاری مشترک نظامی و دفاعی ایران و سوریه و برای کمک به مردم و دولت در مبارزه با گروههای تروریستی، در قالب مستشاری وارد سوریه شده بود.
*نگاه اولم به سردار
در نگاه اول، جذب اخلاق و معنویت عالی شهید همدانی شدم. در منتهای صمیمیت، مهربانی و آرامش بود. جذبه وصف ناپذیری داشت. دوست داشتم تمام وقت در کنارش باشم. به مصداق «أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ الْمومن عِبادَةٌ»، نگاه به چهره نورانی و ملکوتی سردار برای ما آرامش بخش بود. در حین عظمت، بسیار ساده و بدون تشریفات رفت و آمد می کرد. گاهی میدیدم که خودشان رانندگی می کردند. بارها به مناطق دشوار و خطرناک رفته بود که در مسیر حرکتشان گروههای تروریستی کمین زده بودند به نحوی که هر لحظه احتمال خطر وجود داشت. یک بار تعریف می کرد که از یک ایست و بازرسی گروههای مسلح تروریستی، در جاده ای خارج از شهر عبور کرده بودند به نحوی که امکان شناسایی وجود داشت اما با تدبیر و هوشمندی ایشان، از آنجا به سلامت رد شده بودند.
گرچه فضای کاری ما در عرصه دیپلماسی بود اما ارتباط و همکاری بسیار نزدیکی با هم داشتیم. رابطه ایشان با مجموعه همکاران سفارت بسیار صمیمانه بود. به قدری به این شهید بزرگوار ارادت پیدا کرده بودم که اگر یک روز او را نمی دیدم دلتنگش می شدم. همیشه با خنده به من می گفت که باید تو را جایی بفرستیم که شهید بشوی.
*فعالیت سردار همدانی در سوریه
شهید همدانی با آمدنش به سوریه در چهار عرصه فعالیت میکرد. اول عرصه نظامی و جهاد علیه گروههای تروریستی بود، یه نحوی که او در سوریه بسیج مردمی تحت عنوان کمیته های دفاع مردمی یا «اللجان الشعبیه» را که متشکل از نیروهای داوطلب مردمی بود پایه گذاری کرد. آمریکاییها آن مقطع نسبت به شکل گیری این تشکیلات نظامی مردمی واکنش نشان دادند.
وزیر دفاع وقت آمریکا و برخی نمایندگان کنگره در یک جلسه خاص، موضوع شکل گیری بسیج مردمی در سوریه را مورد بحث و مناقشه قرار داده بودند و وزیردفاع آمریکا از اینکه نیروی مردمی دیگری شبیه حزب الله لبنان در سوریه در حال شکل گیری است ابراز نگرانی کرده بود. جالب است بدانید که دوستان سوری ما در ابتدا قناعتی به توانمندی و قدرت معجره گر این نیروی مردمی نداشتند. چون ارتش سوریه را به قدری قدرتمند می دانستند که ضرورتی به ایجاد چنین تشکیلات نظامی نمی دیدند.
در نتیجه پیگیری سردار همدانی این تشکیلات مردمی شکل گرفت و با قدرت سازماندهی شد به نحوی که به عنوان یک بازوی توانمند در کنار ارتش سوریه قرار گرفت و نقش تعیین کننده در مقابله با گروههای تروریستی و آزادسازی مناطق مختلف داشت و در حال حاضر این بسیج مردمی در تغییر معادله میدانی در سوریه در همبستگی با ارتش ، توانمندی بالای خود را نشان داده است. این نیروی مردمی شامل همه طوایف سوریه است و بدنه آن را بخشهای مختلف جامعه سوریه و مردم این کشور تشکیل می دهند.
*سردار همدانی برای پایان دادن به بحران سوریه اهتمام جدی داشت
دومین عرصه فعالیت این سردار شهید در زمینه سیاسی بود. شهید همدانی در حین کار مستشاری نظامی، به موضوع راه حل سیاسی و خاتمه دادن به بحران سوریه نیز اهتمام و توجه جدی داشت. شناخت ایشان نسبت به ماهیت بحران در سوریه، دقیق و عمیق بود. در همان ابتدا که بسیاری فکر میکردند تحولات سوریه یک انقلاب مردمی در راستای انقلابهای عربی یا اصطلاحا بهار عربی است، سردار همدانی معتقد بود که ماهیت بحران سوریه متفاوت از خیزشهای مردمی در کشورهای دیگر نظیر تونس، مصر، بحرین و یمن است.
ایشان پیشنهاد داد تا ابعاد سیاسی بحران سوریه را بررسی کنیم و راه حلی بیابیم. تاکیدش این بود که باید راهبرد ما درباره تحولات سوریه مشخص شود و در همین قالب رویکرد سیاسی را دنبال کنیم. در یکی از جلسات که در همین ارتباط داشتیم سردار همدانی فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص سوریه و نقش مقاومتی این کشور و ضرورت حمایت از سوریه را بیان و تاکید کرد که برای پایان دادن به بحران و ایجاد آرامش و امنیت برای مردم سوریه، باید از همه ظرفیتها استفاده کرد.
*حاج حسین به جامعه مأیوس سوری حیات بخشید
عرصه سوم فعالیت های این شهید عزیز در حوزه اجتماعی (جهاد سازندگی) بود. حیات بخشی به جامعه مأیوس و ایجاد شرایط عادی زندگی در مناطق امن و یا مناطق آزاد شده در سوریه بود. در این راستا پروژه جهاد سازندگی را طراحی نمود. در این زمینه از همه اقشار جامعه سوریه به خصوص جوانان استفاده می کرد. از بنده خواست تا در این زمینه همکاری کنم. در جلسه ای به تفصیل اهمیت این موضوع را با هم بررسی کردیم. تاکیدش این بود که باید برای بازسازی و خدمات دهی به مردم در مناطق مختلف، مجموعه های مردمی به خصوص جوانان سوری را فعال کنیم تا هم مناطق آسیب دیده ساخته شود و هم شور و نشاط اجتماعی در فضای جامعه حاکم گردد.
*کمکهای مردمی به سوریه
یکی دیگر از خدمات شهید همدانی تلاش برای سازماندهی ارسال کمکهای مردمی برای مردم سوریه بود که در قالب طرح همیاری و پشتیبانی دنبال می کرد. این ایده را زمانی که دمشق بود مطرح کرد و در مقطعی که برای مدتی به تهران بازگشته بود، به شکل برنامه ریزی شده ای دنبال می کرد. بعد از اینکه از سوریه بازگشته بود، دیداری با او داشتم. دیدم که این طرح را تهیه کرده است. امروز کمکهای خودجوش مردمی در قالب حمایت از جبهه مقاومت، در همین قالب و چارچوب جریان دارد.
*هدیه ای که از سردار گرفتم
روزهای آخر ماموریتم در دمشق، سردار همدانی کتابی تحت عنوان « به روایت همت» را به بنده هدیه داد. این کتاب برگزیده ای از مجموعه مصاحبه ها و سخنرانی شهید محمد ابراهیم همت است. سردار همدانی بر نگارش این کتاب مدیریت و نظارت داشته است. ضمن آنکه ایشان بعنوان یکی از قهرمانان جنگ، در روایتهای این کتاب حضور دارد. کتاب از انتشارات صاعقه است.
*صدقه مقام معظم رهبری برای سلامتی همدانی
شهید همدانی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و شهید زنده ای از تبار شهدای بزرگ دفاع مقدس همچون همت و باکری بود. وجود این عزیز برای نظام اسلامی در مقطع پس از جنگ، بسیار ارزشمند بود. در یکی از دیدارهای شهید همدانی با مقام معظم رهبری، حضرت آقا به او فرموده بودند در طول مدتی که در سوریه مأموریت داشتند برای سلامتی ایشان دعا می کردند و صدقه می دادند.
*آخرین تماس با حاج حسین
مدتها بود سردار همدانی را ندیده بودم و دلتنگشان بودم. یکشنبه 12 مهرماه 1394 با ایشان تماس گرفتم. گفتند تازه از دمشق آمده اند و طی یکی دو روز دیگر برمی گردند. با توجه به حادثه منا و مفقود شدن آقای رکن آبادی سفیر سابق کشورمان در لبنان که با ایشان رفاقت داشت، جویای آخرین وضعیتشان شد. قرار گذاشتیم به منزل آقای رکن آبادی برویم. روز دوشنبه ایشان تماس گرفتند و گفتند وارد جلسه ای می شوند و بعد از جلسه تماس می گیرند. از صحبتهایش احساس کردم که برای رفتن به سوریه عجله دارد. دیدار ما به دلیل مشغله کاری سردار، متأسفانه میسر نشد. روز بعد به دمشق رفت. صبح جمعه 17 مهرماه بود که یکی از دوستان پیام داد که سردار همدانی هم به همرزمان شهیدش پیوست.
*شناخته شدن بعد از نبودن
نکته ای که در پایان می خواهم عرض کنم این است که این عزیزان بعد از شهادتشان بعنوان یک گنجینه معنوی ارزشمند بخصوص برای جوانان، تازه شناخته می شوند و به دست می آیند. آنها اثرات معنوی کار خود را در خدمت به اسلام و مردم به جای گذاشته اند و حالا نوبت ماست که از مشی زندگی آنها برای خدمت صادقانه و خالصانه به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهره مند شویم.
منبع: فارس