به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، جنبش دانشجویی در طی دهههای 1320 و 1330 با گرایش بیشتر به ایدئولوژی و رهبران کمونیست و ملیگرا فعالیت سیاسی میکرد و بخش کوچکی نیز دارای تمایلات مذهبی بود که محور فعالیتهای آن بر روی موضوعات فرهنگی دفاع علمی از دین اسلام در برابر اندیشههای مارکسیستی و ایدههای غربی مخالف با دخالت دین در سیاست تمرکز داشت و در این راه از راهنماییهای فکری افرادی نظیر آیتالله طالقانی، آیتالله مطهری، علامه طباطبایی و... استفاده میکرد.
فعالیت فرهنگی دانشجویان مذهبی در قالب انجمنهای اسلامی صورت میگرفت و تا زمان تأسیس نهضت آزادی به لحاظ حرکتهای سیاسی این طیف، بیشتر با طیف دانشجویی جبهه ملی هماهنگ بود و بعد از تأسیس نهضت آزادی، دانشجویان مذهبی فعالیتهای سیاسی خود را با نهضت آزادی هماهنگ کردند، اما واقعیت این بود که فعالیت سیاسی نهضت آزادی عمدتاً محدود به سطح دانشگاهها و مراکز آموزشی بود و از طرفی بهرغم وجود افرادی نظیر آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان، دانشجویان به یک رهبر برجسته مذهبی و سیاسی که قادر به بسیج سیاسی مردم باشد و به عنوان یک الگوی کلان مبارزه سیاسی عمل کند، نیاز داشتند.
با آغاز نهضت امام خمینی از نیمه دوم سال 1341 در جریان مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی و برقراری ارتباط دانشجویان با وی، احساس رشد و شادابی در طیف مذهبی جنبش دانشجویی تقویت شد؛ زیرا از آن به بعد با یک الگوی سیاسی در جایگاه مرجعیت مواجه بودند و خلأ رهبری برجسته را نداشتند.
آذر 1341 که اعتراضهای امام خمینی و سایر مراجع تقلید و نهضت آزادی نسبت به مسئله انجمنهای ایالتی ولایتی اوج گرفت، جنبش دانشجویی با یک مرجع مبارز آشنا شد.
در این زمان بخشی از دانشجویان مذهبی برای دیدار با امام خمینی به قم رفتند و از سخنان ایشان بهرهمند شدند و با سایر مراجع و روحانیون نیز ملاقات کردند.
در جریان اعتراض به طرح انقلاب سفید شاه، پیوند دانشجویان با امام خمینی بیشتر شد. سیدحمید روحانی در کتاب «بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی » به این موضوع اشاره میکند که...طبقه دانشگاهی و بعضی از احزاب و گروههای سیاسی با روحانیت همصدا شده و قانونشکنی دولت عَلَم را محکوم ساختند و دانشجویان دانشگاه تهران با تشکیل میتینگ بزرگی به قم شتافته، در صحن مطهر مسجد اعظم و منازل علمای قم به تظاهرات پرداختند و پشتیبانی خود را از خواستههای علمای اسلامی اعلام داشتند...
در جریان قیام 15 خرداد 1342 با دستگیری امام خمینی تظاهرات و اعتراضهای مردم اوج گرفت. دانشجویان نیز اعتراض خود را با پیوستن به مردم و هم مستقلاً اعلام کردند و در تظاهرات، فعالانه شرکت داشتند.
دانشجویان در پشتیبانی از امام خمینی با راهاندازی تظاهراتی که از مسجد هدایت آغاز شده بود به «شعار خمینی پیروز است» به سوی بازار حرکت کردند و سپس وارد میدان مولوی شدند و ازآنجا به میدان شاه رفتند و یکی از دانشجویان، سخنانی درباره ادامه نهضت و مبارزه تا پیروزی ایراد کرد و پشتیبانی دانشجویان و طبقه تحصیلکرده را از نهضت قائد بزرگ اعلام داشت. بعد از آن وارد مدرسه حاج ابوالفتح شدند و در مجلس عزا که از طرف روحانیون تهران در آن مکان برپا بود شرکت کردند.
در آنجا نیز دانشجویی طی نطقی قانونشکنیهای رژیم شاه را محکوم کرد و نهضت اسلامی را ستود و پشتیبانی دانشگاهیان را از امام خمینی و مبارزه ضداستعماری ایشان اعلام داشت. پس از آن، تظاهرات باشکوهی به منظور ابراز وحدت و همبستگی بازار و دانشگاه به طرف دانشگاه برگزار شد.
با پیوستن هزاران دانشجوی دانشگاه تهران به دهها هزار توده انقلابی تظاهرات عظیمی شکل گرفت که با سرکوب رژیم مواجه شد. در ادامه سرکوبها، در شب 16 خرداد نیروهای رژیم شاه به کوی دانشگاه در امیرآباد حمله کردند و صدها دانشجو را که سرگرم شنیدن نطق عاشورای امام خمینی بودند بازداشت و روانه زندان کردند. دانشگاه تهران، صبح پنجشنبه 16 خرداد بسته شد و دانشجویان به وسیله کماندوهای پلیس از هم پراکنده شدند.
بعد از قیام 15 خرداد 1342 و دستگیری امام خمینی، به تدریج بر محبوبیت و مقبولیت ایشان در بین دانشجویان افزوده شد. در حقیقت امام خمینی در این زمان در مقام مرجعیت با طرح مواضع رادیکال برضدّ شاه، آمریکا و اسرائیل و نیز مبارزه با خفقان و استبداد رژیم و تأکید بر هویت اسلامی، پاسخگوی نسل جوان پرسشگر و مذهبی بود و به تدریج دیدگاه دانشگاهیان را نسبت به روحانیت تغییر داد؛ زیرا در طی دهه 1330 بخش عظیمی از روحانیون از سیاست دوری گزیده بودند و وظیفه خود را موعظه و ایراد سخنرانی مذهبی میپنداشتند و آن بخشی که به سیاست علاقه داشتند اولاً از نظر تعداد خیلی کم بودند و ثانیاً با توجه به خفقان حاکم، عموماً کار مبارزه را در تقویت اندیشه دینی خلاصه میکردند، اما اکنون امام خمینی با ورود به سیاست در خط مقدم مبارزه قرار گرفته و با طرح مشکلات جامعه، بدون هیچ ملاحظهای، خواهان تغییرات اساسی در رفتار و سیاستهای شاه شده بود.
بعد از آزادی امام خمینی در 18 فروردین 1343، در سخنانی با حضور دانشجویان دانشگاه تهران در تاریخ 21/3/43، ضمن تشریح وضعیت اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی، وابستگی، عدم استقلال کشور، نبود آزادیها و تصویر بدلی که از اسلام ارائه شده است و با طرح این نکته که دانشجویان «از زندانی بودن آقای طالقانی و مهندس [مهدی بازرگان] افسرده نباشند»، بلکه این موارد را لازمه مبارزه بدانند، و از دانشجویان خواست که در «دانشگاه پرچم اسلامی را بالا ببرند»، تبلیغات مذهبی بکنند و تظاهر به نماز خواندن کنند و وحدت مذهبی خود را حفظ کنند.
وی در این سخنان ضمن اعلام مخالفت با برنامه انقلاب سفید شاه، اعلام کرد «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد.» در سخنرانیهای بعدی نیز امام خمینی همچنان به وابستگی رژیم شاه، عدم اجرای قانون اساسی، نبود آزادیهای سیاسی، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و تبلیغات و فشارهای ضدّاسلامی و ضدّروحانی اشاره کرد.
از همه مهمتر سخنان امام خمینی در روز 4 آبان 1343 دراعتراض به تصویب لایحه کاپیتولاسیون و نقض استقلال کشور بود. در این سخنرانی امام خمینی صراحتاً وابستگی شاه به آمریکا و نقض استقلال کشور را مطرح کرد و ملت را به اعتراض نسبت به سیاستهای رژیم شاه فراخواند. متعاقب این سخنرانی با صدور اعلامیهای از توطئه رژیم، بیش از پیش، پرده برداشت.
این اعلامیه در سطحی وسیع چاپ و در کلیه شهرستانها توزیع شد. بیش از چهل هزار نسخه از این اعلامیه، فقط در تهران توسط پانصد تن از جوانان بازاری و دانشگاهی پخش شد. شیوه توزیع اعلامیهها به گونهای بود که ساواک را به وحشت انداخت ولی قادر به جلوگیری از آن نشد. در چنین وضعی که نارضایتی مردم اوج میگرفت، نیروهای امنیتی شاه، امام خمینی را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند.
در پیام مذکور، امام خمینی خطاب به دانشجویان اظهار داشت:«برجوانان دانشگاهی است که با حرارت با طرح مفتضح [ کاپیتولاسیون ] مخالفت کنند. با آرامش و با شعارهای حساس مخالفت دانشگاه را به ملتهای دنیا برسانند. بر دانشجویان ممالک خارجه است که در این امر حیاتی که آبروی مذهب و ملت را در خطر انداخته ساکت ننشینند.»
بعد از تبعید امام خمینی رابطه مستقیم طیف مذهبی جنبش دانشجویی با وی قطع شد و ارتباطات از طریق ارسال نامه و پیامها و گاهی به صورت اعزام نمایندگان دانشجویان برقرار میشد.
در هر حال آغاز نهضت امام خمینی آثار چشمگیری بر جنبش دانشجویی داشت:
اولاً، با طرح اندیشههای روشن خود، شکاف کاذب بین روحانی و دانشگاهی را کاهش داد و با ارائه دیدگاههای اصولی خود برای حفظ استقلال کشور در برابر قدرتهای خارجی، اعم از شوروی، آمریکا و انگلیس و با تأکید بر اجرای قانون اساسی و افشای سیاستهای استبدادی و خودکامه و ضدّاسلامی رژیم شاه و نیز طرح مشکلات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی و تلاش برای حفظ هویت و فرهنگ اسلامی جامعه ایران، زمینه ارتباط مناسب با دانشجویان و عامه مردم را فراهم کرد.
ثانیاً، بیان صریح مشکلات مردم و اتّخاذ مواضع روشن و مشخص در مقابل رژیم شاه از طرف یک مرجع تقلید باعث شد که دامنه جنبش از نخبگان سیاسی و دانشجویان به تودههای مردم کشانده شود و زمینه بسیج عمومی فراهم آید.
ثالثاً، طرح دیدگاههای سیاسی اصولی با مبانی مذهبی از طرف امام خمینی در مقابله با رژیم شاه باعث شد که زمینه نهضت اسلامی که قبلاً در دانشگاهها بر محور فعالیتهای فرهنگی رشد کرده بود، تقویت شده و خلأ رهبری سیاسی این نهضت در سطح کلان پر شود.
امام خمینی در طی دوران قبل از انقلاب اسلامی مجموعاً 128 پیام برای دانشجویان داخل و خارج از کشور صادر کرد. بیش از 80 درصد این پیامها در سال 1356 ـ 1357 ارسال شده است. در این پیامها امام خمینی، دانشگاه را پایه اصلی تحوّلات و ترقی کشور و تأثیرگذار در مسائل سیاسی جامعه و روند مبارزه دانسته است. از اینرو توجه ویژهای به قشر دانشجو داشته است تا از وجود دانشجویان آگاه و فعال برای پیروزی نهضت اسلامی و پیشبرد و ترقی کشور استفاده شود.
تلاش برای افزایش آگاهی دینی و سیاسی دانشجویان، وحدت و همدلی میان آنان و روحانیون مبارز، استفاده کامل از تواناییهای جنبش دانشجویی برای مبارزه با استبداد و استعمار و کمک به ملتهای مظلوم و تحت ستم نظیر فلسطین، استفاده از ابزارهای ارتباط جمعی توسط دانشجویان خارج از کشور، استفاده از شخصیتهای بینالمللی و تریبون سازمانهای بینالمللی برای افشای ماهیت رژیم شاه و اعمال فشار بر آن، استفاده از نسل جوان دانشجو برای آگاهی سایر اقشار اجتماعی جامعه و نیز افکار عمومی جهانیان در جهت اعمال فشار به رژیم شاه، دوری از مطالب التقاطی، تلاش در جهت کسب آگاهی دقیق از معرفت دینی، حفظ ایمان و تعهد به همراه آموزشهای علمی، حفظ وحدت دانشجویان در مبارزه با رژیم شاه، حمایت و تشویق دانشجویان به ادامه مبارزه و ارائه رهنمودهای مبارزاتی به آنان از مهمترین محورهای پیامهای ارسالی و مکاتبات امام خمینی با دانشجویان بود.
منبع: مرکز اسناد انقلاب