گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، یکی از موضوعاتی که همیشه دغدغه مسوولان و هنرمندان و کارشناسان مختلف بوده بحث عدالت در حوزه فرهنگ است و سینما به عنوان یکی از هنرهای پرنفوذ، پرمخاطب، پرجذبه و البته گرانقیمت شاه بیت این مثنوی بوده است.
واقعیت این است که عدالت در حوزه سینما، شعار چندین دولت مختلف هم، بوده است، اما هیچکدام نتوانستهاند آن را محقق کنند و همه چیز در سطح شعارهای خوش آب و رنگ و پرهیاهو مانده است. از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم یکی از شعارهای مهمی که در حوزه سینما مطرح شد گسترش عدالت فرهنگی بود. چگونگی تحقق این شعار و میزان اراده مسوولان یکی از معیارهای تعیین وزن اجرایی شدن این موضوع در سطح کلان بود.
محمد خزاعی از انجا که خودش دغدغه سینما را دارد هنگامی ریاست سازمان سینمایی را پذیرفت یکی از شعارهایی که مطرح کرد همین گسترش عدالت فرهنگی بود. اوحتما میدانست که اجرای چنین شعاری تا چه اندازه، سخت، دور از دسترس و با موانع بسیار پیدا و ناپیدا بود.
تا چند سال گذشته همه تمرکز سینما برروی پایتخت بود. این پایتخت بود که سلیقه اش را به همه کشور تعمیم میداد. این شیوه فیلمسازی باعث شده بود که تنها یک قالب فیلمسازی به همه کشور صادر شود. به عبارتی استانها تنها مصرف کننده بودند وجایگاهی در تولید آثار سینمایی نداشتند.
حداقل اینکه به شکل مستمر جایی برای تولیدات استانی و فیلمسازان شهرستانی دیده نشده بود و همین موضوع در چهار دهه گذشته، دغدغهها، مشکلات، نیازها و فرهنگ شهرستانها کمتر در سینمای ما نمود داشته است. در حالیکه بخش عمده جمعیت کشور در خارج از مرکز زندگی میکنند و سینمای ایران برای آنها آوردهای درخور و چشمگیری نداشته است. تغییر این مدل از فیلمسازی حتی درحجم کم هم احتمالا ملاحظات و شرایط خاص خود را دارد. چرا که سلیقه مخاطب عام در طول این سالها به نوعی از فیلمسازی عادت کرده که تغییر آن به این سادگیها ممکن نباشد.
مدلی که محمد خزاعی در این حوزه برای تحقق شعار گسترش عدالت فرهنگی پیشنهاد داد، کار درخوری بود؛ و آن آشنایی میدانی با اندازه تواناییها و ظرفیتهای نیروهای استانها در حوزه سینما بود. سفرهای استانی ریاست سازمان سینمایی با این هدف انجام شد و درنهایت منجر به این شد که بخش بزرگی از نیرهای استانها در معرض دید مسوولان سینمایی کشور قرار بگیرند.
این تعامل و آشنایی باعث شناخت دوطرفه – مدیران سینما و هنرمندان استان ها- از ظرفیتهای یکدیگر است و اینکه امکان همکاری در کدام زمینهها و بخشها بیشتر وجود دارد. گذشته از این سفرهای استانی باعث شده بسترهای گسترده سرمایه گذاری از سوی نهادها و ارگانهای مختلف فعال شود.
سینمای ایران اگر میخواهد مخاطب مراکز استانی و شهرستانی را به جرگه مخاطبان پروپا قرص خود اضافه کند نیاز مبرمی دارد که ساز و کار تازهای پیشبینی کند؛ که در دوسال گذشته با هدف شناسایی میدانی و گفتوگوی مستقیم با قاطبه سینماگران استانها بیش از بیست سفر استانی با حضور رئیس سازمان سینمایی و مدیران هدف صورت گرفته است. ارتقای جایگاه اجتماعی سینما در سطح ملی و استانها، تلاش برای سمزدایی محتوایی از سینما و مضامین و اهتمام به ظرفیتهای محتوایی آئینی، بومی و خرده فرهنگها، آسیب شناسی حضوری و میدانی هرچه بیشتر تحقق شعار عدالت فرهنگی را در دسترس قرار داده است.
شاید کمترین دستاورد سفرهای استانی ایجاد نشاط، همدلی و انگیزه بین نیروهای فعال حوزه سینما در استانهای مختلف است. ایجاد امید و انگیزه در بین فعالان سینمای استانها اولین گام برای تحقق گسترش عدالت فرهنگی است.
انتهای پیام/ 121