به گزارش گروه سایر رسانه های دفاعپرس، در روزهای اخیر و در پی اوج گیری تنش و درگیریها میان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و رژیم اشغالگر قدس، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد قریب الوقوع بودنِ حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه مطرح میشود. صهیونیستها در مدت اخیر، جریان آب، گاز، برق و همچنین هرگونه واردات مواد غذایی به نوار غزه را قطع کرده اند و حملات هوایی سنگین و گستردهای را نیز به منطقه مذکور، ترتیب داده و سازماندهی کرده اند.
مقامهای ارشد این رژیم نظیر بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر) و یوآف گالانت (وزیر جنگ صهیونیست ها) نیز به کرات از اراده جدی اسرائیل جهت آنچه نابودسازی کامل حماس و جریان مقاومت فلسطین در نتیجه حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه میخوانند، خبر داده اند. با این حال، اگر از ژستهای غلوگونه صهیونیستها بگذریم، بایستی توجه داشته باشیم که حمله زمینی ارتش رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه، با چالشهای عدیدهای رو به رو است که به طور خاص توجه به ۳ نکته در این رابطه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
اولا، بایستی توجه داشت که سناریوی حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه، سناریوی مطلوب نَه صهیونیستها، بلکه جریان مقامت اسلامی فلسطین است. دلیل اصلی این موضوع نیز این است که مقاومت فلسطین سال هاست که خود را آماده حمله زمینی اشغالگران صهیونیست به نوار غزه میکند و در عین حال، زیرساختهای قابل توجهی را به ویژه در قالب تونلهای زیرزمینی خود طراحی کرده که عملا بخشهای مختلف نوار غزه را به یکدیگر متصل میسازند و در صورت حمله صهیونیست ها، میتوانند امکانات قابل توجهی را جهت وارد کردن ضربات جدی به اشغالگران صهیونیست فراهم سازند.
از این رو، اجرایی کردن عملیات حمله زمینی به نوار غزه، یک سناریوی خونین برای رژیم صهیونیستی است که میتواند حامل هزینههای سیاسی و امنیتی فراوانی برای این رژیم باشد. در این راستا باید توجه داشت که نوار غزه منطقهای است که صهیونیستها مجبورند در آن، متر به متر و خانه به خانه با رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین بجنگند. معادلهای که خود حامل چالشهایی جدی برای صهیونیستها است.
جدای از اینها باید توجه داشته باشیم که حمله زمینی ارتش اسرائیل به نوار غزه، خط قرمز جدی محور مقاومت در منطقه نیز است که همین مساله خود میتواند هزینههای سنگینی را به اشغالگران صهیونیست تحمیل کند.
دوم اینکه حتی اگر بپذیریم که مثلا رژیم صهیونیستی کنترل شمال نوار غزه را در قالب یک کارزار نظامی به دست گیرد (این رژیم در مدت اخیر اقدامات تبلیغاتی زیادی را جهت محقق کردن این هدف در دستورکار قرار داده است)، بایستی توجه داشت که عملا هیچ برنامهای حتی در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت، در قالب معادله راهبردی مقابله با جریان مقاومت فسلطین روی میز ندارد. به بیان ساده تر، اینطور نیست که صهیونیستها بتوانند به راحتی و در قالب یک حمله ضربتی، کل نوار غزه را به نفع خود پاکسازی کنند. زیرا تمامی ۲.۳ میلیون نفر از اهالی این منطقه حامی مقاومت و مخالف با اشغالگری صهیونیستها هستند.
البته که همین جمعیت، بر اساس آنچه بسیاری از محافل اطلاعاتی غربی و البته نهادهای اطلاعاتی صهیونیستها گفته اند، امکانات و ظرفیتهای قابل توجهی را در اختیار جریان مقاومت اسلامی فلسطین قرار میدهد تا خود را از حیث نیروی انسانی تقویت و احیا کند. معادلهای که عملا گزاره تسلط کامل صهیونیستها به نوار غزه را به یک امر بعید تبدیل میکند؛ و در نهایت سوم اینکه کارزار نظامی گسترده صهیونیستها علیه نوار غزه در قالب یک حمله زمینی، میتواند تلفات جانی قابل توجهی را به مردم غیرنظامی نوار غزه نیز تحمیل کند که این مساله بدون تردید سطح فشارهای بین المللی علیه رژیم اشغالگر قدس را به نحو قابل توجهی افزایش خواهد داد.
مسالهای که با توجه به وضعیت بیثبات امنیتی در عمق اراضی اشغالی و تقویت هستهای بحران زای امنیتی علیه این رژیم در مناطق پیرامونی آن، میتواند سطح بحرانها برای رژیم اشغالگر قدس را به نحو قابل توجهی افزایش دهد و عملا کنترل شرایط را از دست آن خارج سازد و خود زمینه سازِ سناریوهای به مراتب خطرناکتر برای صهیونیستها شود.
منبع: سایت الف
انتهای پیام/ ۱۳۴