به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تاریخ ۲ بار تکرار میشود و بار دوم میتواند تراژیکتر باشد! برای کسانی که در چند هفته گذشته تحرکات آمریکا در واکنش به درگیریهای تازه در غزه بویژه عملیات زمینی شب گذشته اسرائیل در این منطقه را دنبال میکنند، تنها کمدین صحنه، «جو بایدن» رئیسجمهور ایالات متحده است که از یک طرف توان مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی، دیپلماسی و رسانهای واشنگتن را برای کمک به متحد عصبی و سردرگمش در خاورمیانه به خدمت گرفته و به تلآویو کمک میکند با رد خونِ کوکان و زنان در غزه، فضاحت غافلگیری دربرابر حماس را پاک کند و از طرف دیگر با ادعای حمایت از کمکهای انسانی به غیرنظامیان در این منطقه، میخواهد ماسک بشردوستی را روی صورت خود نگه دارد.
آنچه در دو سال گذشته در اوکراین روی داد، تناقضهای آمریکا را علنی کرد، اما آنچه در دو هفته گذشته به ویژه از جمعه شب تاکنون رخ داده، پایین افتادن تمام ماسکها بود!
شاید در واکنش به این تصویر دوگانه بود که نشریه «نیشن» در تازهترین گزارش خود تأکید کرد: «تماشای اینکه رئیسجمهور بایدن به بنیامین نتانیاهو هشدار میدهد که به درسهای ۱۱ سپتامبر توجه کند و در عین حال به اسرائیل برای مجازات دستهجمعی غزه کارت سفید میدهد تا به نام انتقام، مسیر خونریزی غیرنظامیان را دنبال کند، نمایشی کسلکننده است».
میانجیگریهای ادعایی بایدن برای نجات جان ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفری که در باریکه غزه گرفتار شدهاند تنها چند کامیون محموله مواد غذایی بوده؛ آن هم در شرایطی که رژیم اسرائیل فقط سهشنبه گذشته ۴۰۰ بار به غزه حمله کرد!
واشنگتن به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که دیشب با تاکید بر ضرورت ایجاد آتش بس در غزه و پایان کشتار مردم مظلوم فلسطین با رای بیش از ۱۲۰ کشور به تصویب رسید نیز رای منفی داد تا حلقه دیگری به زنجیر رفتار دوگانه اش بیفزاید.
رئیسجمهور ایالات متحده امریکا در حالی از اتخاذ بهترین شیوهها برای کاهش آسیب غیرنظامیان صحبت میکند که نزدیک ۲۵۰۰ کودکی که میبایست از شنیدن این سخنرانیهای بشردوستانه خوشحال شوند، زیر موشکباران چند هفته اخیر مدفون شدهاند. این آمار منهای ۵۰۰۰ زن و غیرنظامی بیگناهی است که با پوستهایی سوخته و بدنهایی زخمی و تکهپاره زیر آوار زنده به گور شدند.
پس ازحمله زمینی گسترده و ناموفق رژیم صهیونیستی به غزه که جمعه شب با زمینه سازی و حمایت همه جانبه امریکا انجام شد، اکنون این سؤال مطرح است که چرا بایدن با پشتیبانی همه جانبه از رژیم صهیونیستی توصیه خود مبنی بر ضرورت اجتناب اسرائیل از تکرار اشتباه امریکا پس از ۱۱سپتامبر را زیر پا میگذارد؟
تناقض آمریکاییها به آنچه گذشت، محدود نیست؛ زیرا سخنان «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، چراغ سبز به رژیم اسرائیل برای حمله زمینی به غزه و تداوم کشتارها بود. او با بیان اینکه «جنگ همین است؛ بیرحمانه است، پرآشوب است و زشت است» تأکید کرد، رئیسجمهور ایالات متحده نیز معتقد است که نزاع نظامی هزینههایی، چون جان کودکان، زنان و غیرنظامیان دارد و با این سخنان آشکار نشان داد جو بایدن در سال ۲۰۲۳، همان جایی ایستاده که جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۳ یعنی دقیقا ۲۰ سال پیش ایستاده بود.
بایدن؛ بوش سوم؟!
بوش دوم آن زمان خواستار ۸۷ میلیارد دلار برای آغاز جنگ بر علیه عراق شده بود و حال بایدن ۷۴ میلیارد دلار هزینه تسلیحات اضافی برای اسرائیل و اوکراین میخواهد تا جنگی را آغاز کند که هیچ کس نمیداند تاریخ اتمامش چه زمانی است یا حتی نتیجهاش چه خواهد بود؛ چراکه گویا بایدن هم مانند بوش فکر میکند خشونت امریکایی برای پیروزشدن کافی است؛ بیآنکه تعریف دقیقی از پیروزی ارائه کند. با چنین پسزمینهای مشخص میشود تلاش آمریکاییها برای تعویق حمله زمینی به غزه نه از سر خیرخواهی و جلوگیری از کشتار بیشتر غیر نظامیان بلکه برای تجهیز بیشتر رژیم صهیونیستی به منظور جنایت بیشتر بوده است.
دستگاه عظیم تبلیغاتی و رسانهای ایالات متحده در چند هفته گذشته سعی داشته اینگونه القاء کند که سه ملاحظه باعث شده جو بایدن همتای خود در تلاویو را به خویشتنداری بیشتر دعوت کند؛ موضوع اسرای اسرائیلی که در بازداشت حماس هستند، اطمینان از موفقیت در نبرد زمینی و تلاش برای نجات حداکثری غیرنظامیان، اما واقعیت سه هفته گذشته و البته اعترافهای صریح و بدون پردهپوشی امریکاییها نشان داد، کودکان، زنان و سایر غیرنظامیان غزه آخرین موضوعی است که ممکن است برای ایالات متحده مهم باشد.
قحطی؛ بزرگترین سلاح علیه غزه
تحلیلگران و ناظران معتقدند در کنار تقبیح رفتار مزورانه رژیم اسرائیل و امریکا در خصوص حمله زمینی به غزه، باید بر کشتاری تمرکز کرد که همین حالا در غزه حمام خون راه انداخته است. علاوه بر بیش از ۷۰۰۰ شهید و دو برابر همین تعداد زخمی و مجروح، تمام ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار ساکن غزه با یک سلاح کشتارجمعی به نام «قحطی» روبرو هستند که به صورت برنامه ریزی شده و با هدف تضعیف روحیه و قدرت مقاومت در برابر دشمن به آنها تحمیل شده است.
رژیم اسرائیل با محاصره کامل این باریکه ساحلی، جلوی ارسال نیازهای ابتدایی مردم منطقه را گرفته است؛ آب و برق هم قطع است و ذخیره سوخت و انرژی نیز رو به اتمام است. چنین شرایطی چندبرابر یک بمب، قدرت کشتار دارد و این برای رژیمی که به گفته خودش تمرکزش بر آسیب هرچه بیشتر است، به عنوان ابزاری کارآمد و کمهزینه برای افزایش ضریب موفقیت در نبرد زمینی عمل میکند. این همان نسخهای است که آمریکا برای غزه تجویز کرده و با وتوی پیشنویس «آتشبس موقت» در شورای امنیت، رای منفی به قطعنامه مجمع عمومی، تأیید روایت ساختگی اسرائیلیها از حمله به بیمارستان المعمدانی، زیر سؤال بردن آمار شهدای غزه و ... از آن حمایت میکند. در این میان تنها نگرانی آمریکا و رژیم اسرائیل این است که کشتار مردم غزه علاوه بر آنها، تماشاگران دیگری نیز دارد که نمیتوانند عکسالعملشان را پیشبینی کنند؛ از جمله حزبالله لبنان، انصارالله یمن و گروههای مقاومت در عراق·
هراس آمریکا و رژیم صهیونیستی از گروههای مقاومت
اگرچه در روزهای گذشته در امتداد مرز شمالی سرزمینهای اشغالی با لبنان، درگیریهای پراکندهای گزارش شده است و تلاویو نیز دستور داده مناطق نزدیک به مرزهای لبنان هرچه زودتر تخلیه شود، اما این تکانهها دربرابر آنچه احتمال و البته بیم آن میرود و شب گذشته گوشهای از آن از سوی انصارالله یمن و گروههای مقاومت در عراق نشان داده شد، چیزی نیست. با این همه، مرز اراضی اشغالی با لبنان، نخستین نقطهای است که رژیم اسرائیل و آمریکا نگران هستند که به یک جبهه جدید دیگر تبدیل شود.
آمریکا با همین استدلال دو ناو ضربتی را به شرق مدیترانه گسیل کرد، اما تحلیل «هارتص» از سکوت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان با این جمله همراه شد که «لحظه ظهور نصرالله در صفحه تلویزیون روز قیامت در اسرائیل است»؛ تحلیلی که نشان میدهد ناوهای امریکایی نمیتواند مقابل حزب الله به اسرائیلیها اطمینان خاطر بدهد.
چراغهای قرمز چشمکزن در سراسر خاورمیانه
ناظران بینالمللی معتقدند تا شب گذشته آتش درگیریها عمدتا به غزه و اراضی اشغالی محدود بوده است، اما تحرکات در مرز لبنان همچنین درگیریهای پراکنده نیروها و پایگاههای آمریکایی در عراق و سایر کشورهای منطقه و همچنین عملیات موشکی و پهپادی انصارالله یمن بر علیه اسراییل نشان میدهد چراغهای چشمکزن در خاورمیانه به رنگ قرمز درآمدهاند.
تا اینجای کار یکسوی درگیریها رژیم اسرائیل و امریکا قرار دارد. اگرچه ایالات متحده عنوان میکند حامی تلاویو است نه بازوی جنگی، اما شواهد حاکی از این است که ایالات متحده به یک جنگ منطقهای در خاورمیانه نزدیک شده است؛ کارزاری که مانند جنگ افغانستان یا عراق نیست که هر دو با ماهها برنامهریزی و آمادهسازی انجام شد و سپس ایالات متحده و متحدانش زمان، مکان و مقیاس حمله را تعیین کردند! سوی دیگر این میدان مقاومت فلسطین مردم غزه و گروههای مقاومت در خارج از جغرافیای سرزمینهای اشغالی هستند. ناظران بینالمللی هشدار دادهاند با توجه به حمایت همهجانبه امریکا از رژیم اسرائیل، نمیتوان در طولانیمدت طرفهای دیگر را از پیوستن به میدان دفاع از مردم غزه بازداشت و هرلحظه امکان دارد محور مقاومت در لبنان، کرانه باختری، عراق، یمن، سوریه هم وارد میدان شوند.
اکنون به دلیل پیچیده شدن رو به تزاید میدان نبرد و افزایش احتمالات برای بروز رخدادهای پیش بینی نشده، از یک سو رژیم صهیونیستی با حمایت همه جانبه آمریکا برای دست زدن به اقدامی برای بازیابی هویت از دست رفتهاش، تکاپو میکند و عملیات زمینی شب گذشته برای ورود به غزه را با این استدلال انجام داده و از سوی دیگر ایستادگی پولادین مقاومت فلسطین با پشتوانه دستاوردهای کم نظیر عملیات طوفان الاقصی و ناکام گذاردن صهیونیستها در عملیات زمینی شب گذشته، ابتکار عمل را از دست صهیونیستها خارج کرده تا فقط بتوانند با کشتار زنان و کودکان موقعیت جهانی خود را روز به روز متزلزلتر کنند.
در جنگ ارادهها که تعیینکننده نتیجه نهایی نبرد است، زمان، چون سلاحی مخرب به عاملی برای شکست روحی-روانی و البته نظامی صهیونیستهایی تبدیل شده است. اسرائیل اکنون در مارپیچ شکست قرار گرفته و گزینههای پیش رویش مه هر روز محدودتر نیز میشود به بخت بسیار نزدیکتر است تا موفقیت.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/ ۱۳۴