وصیت‌نامه شهید مرحمت ابراهیم‌پور:

راه شهیدان اسلام را ادامه دهید

شهید «مرحمت ابراهیم‌پور» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: راه شهیدان اسلام را ادامه بدهید و بعد از کربلا قدس عزیز را از لوث دشمنان پاک کنید.
کد خبر: ۶۲۸۹۱۴
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۳ - 12November 2023

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، «مرحمت ابراهیم‌پور» ششم اسفندماه ۱۳۴۴ در روستای معصوم آباد از توابع شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سیم کش ساختمان بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام نهم اردیبهشت ۱۳۶۲ با سمت بیسم چی در فکه توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و فردای آن روز در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای غریبان زادگاهش به خاک سپردند.

فرازی از وصیت نامه شهید مرحمت ابراهیم‌پور:

بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکا هیچ غلطى نمى‌تواند بکند. (امام خمینى)

ولاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاءعندربهم یرزقون (آل عمران ۱۶۹)

کسانى که در راه خدا به درجه شهادت نائل مى‌شوند گمان نکنید که آنان مرده‌اند بلکه آن‌ها زنده‌اند و در پیش خداوند عالم دارند روزى مى‌خورند.

اکنون که ۱۷ سال از عمرم مى‌گذرد یکى از آرزوهاى دیگر من شهید شدن در راه الله بود که الحمدلله به شهادتگاه آمده‌ام شاید الله از گناهان من بگذرد، چون آنقدر گناه کرده‌ام که به حساب و کتاب نمى‌آید و اگر انشاالله خداوند متعال از گناهان بنده بگذرد و من نیز مانند یاران امام حسین (ع) به شهادت نائل‌گردم از تمامى خواهران و برادرانى که از من بدى دیده‌اند امیدوارم که مرا بخشیده باشند و، چون بدون اطلاع پدر و مادرم با عشق الله به جبهه اعزام شده‌ام از آن‌ها نیز شرمنده هستم، چون خداحافظى نکرده‌ام امیدوارم مرابخشیده باشند؛ و از پدر و مادر گرامیم درخواست مى‌نمایم که پس از شهادت بنده گریه نکنند و اگر چه دلشان مى‌سوزد به على اکبر - جناب قاسم - حسین - عباس به یاران وفادارحسین (ع) گریه کنند. مادر گرامیم بعد از شهادت من معجر سیاه به سرت نبند گمان کن روز شهادت من همان روزى است که من عروسى مى‌کنم وقتى که جنازه مرا دفن کردند آن روز از همه روز‌ها شاد باش، چون آن روز است که من باخداوند خویش ملاقات خواهم کرد.

مى‌دانم هر مادرى آرزو دارد که ازدواج پسرش را ببیند براى ما ایرانیان فرق نمى‌کند چه ازدواج باشد چه شهادت البته که شهادت از همه چیز برایمان شیرین‌تر است به خداوند بزرگ شکر کن که امانتى که از وى گرفته بودى سالم به او پس داده‌اى و وصیت من درباره جنازه خود چنین مى‌باشد که اگر قطعه‌هایى از بدنم را پیدا کردید در قبرستان غریبان در نزدیکى قبر شهید جهانبخش عباسزاده دفن کنید. چون من او را چنان دوست داشتم که او را برادر خودم مى‌دانستم و مى‌دانم‌ که بهترین راه را انتخاب کرده بود.

من نیز راه او را ادامه داده و از برادران سپاهى یک درخواست بلکه به آن‌ها نیز وصیت مى‌کنم که همیشه در صحنه‌ باشند و امام را در صحنه تنها نگذارند و راه شهیدان اسلام را ادامه بدهند و بعد از کربلا قدس عزیز را از لوث دشمنان پاک کنید و وقتى که به زیارت کربلا رفتند ما را نیز دعا کنند و به امام‌ حسین (ع) از قول ما بگوئید که یاران تو به فریاد تو آمده بودند ولى مثل گل تازه دشمن آن‌ها را پرپر کرد.

در آخر از خداوند مهربان به پدر و مادرم و به برادر و خواهرم صبر و بردبارى خواهان هستم و مخصوصا به پدران و مادران شهیدپرور ایران که باید صبر را از دست ندهند و همیشه در راه الله جان بر کف باشند و در پشت جبهه و در خود جبهه هر چطور باشد به رزمندگان غیور اسلام کمک کنند و از برادران و خواهران معذرت مى‌خواهم که جمله سازیم خوب نبود که امیدوارم از این جهت نیز مرا بخشیده باشند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها