یادداشت/ اکبر صفرزاده

چگونگی وضعیت صداوسیما در اقتصاد بدون نفت

در طول چند دهه گذشته صداوسیما همگام با فرمایشات رهبر معظم انقلاب بار‌ها و بار‌ها در مورد اقتصاد بدون نفت برنامه‌های متنوع و تاثیرگذاری را روی آنتن برده، اما خودش هیچ‌گاه برای تبیین و اجرایی کردن این موضوع در ساختار مدیریتی و مالی‌اش گامی موثر و جدی برنداشته است.
کد خبر: ۶۳۳۰۲۵
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۲:۳۰ - 25November 2023

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ اکبر صفرزاده؛ رهبر معظم انقلاب در تاریخ یکم فروردین ۱۴۰۲ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی فرمودند: عیب مهمّ دیگر اقتصاد ما وابستگی به صادرات نفت خام است. ما نفت خام را صادر می‌کنیم، در حالی که اختیار نفت خام در دست ما نیست. آن کسی که نفت ما را وارد می‌کند ــ آن وقتی که اروپایی‌ها نفت ما را می‌خریدند و وارد می‌کردند ــ او از این واردات نفت سود بیشتری می‌بُرد از ما که نفت متعلّق به ما بود و آن را از چاه‌های نفت بیرون آورده بودیم و به او فروخته بودیم. مالیاتی که او می‌گرفت و استفاده‌ای که او می‌کرد، از صاحبان نفت بیشتر بود؛ الان هم همان جور است. ما بایستی بند ناف اقتصاد را از صادرات نفت خام ببُریم و بیشتر به فعّالیّت‌های غیر نفتی [بپردازیم]؛ که خب خوشبختانه آن‌طوری که در گزارش‌ها وجود دارد، حرکت به سمت افزایش صادرات غیر نفتی و فعّالیّت‌های اقتصادی غیر نفتی شروع شده و کار‌های خوبی دارد انجام می‌گیرد.

در طول چند دهه گذشته مقام معظم رهبری بیش از شصت بار در مورد اقتصاد بدون نفت صحبت و تاکید کرده‌اند که این مهم باید در اولویت دولتمردان ایران قرار گیرد و به سرانجام برسد.

در طول چند دهه گذشته صداوسیما همگام با فرمایشات رهبر انقلاب بار‌ها و بار‌ها در مورد اقتصاد بدون نفت برنامه‌های متنوع و تاثیر گذاری را روی آنتن برده، اما خودش هیچ گاه برای تبیین و اجرایی کردن این موضوع در ساختار مدیریتی و مالی اش گامی موثر و جدی برنداشته است. متاسفانه ساختار مدیریت و مالی سازمان صداوسیما همان است که چهل سال پیش بوده و حرکت این سازمان به سمت اقتصاد بدون نفت یا کند بوده و کم شتاب یا تقریبا صفر.

صداوسیمای ایران در طول سه دهه گذشته می‌توانست با تکیه بر رهنمود‌های رهبر انقلاب، اقتصاد بدون نفت را در ساختار‌های مالی و مدیریتی‌اش به گونه‌ای تبیین کند که امروزه یکی از قوی‌ترین و مستقل‌ترین نهاد‌های مالی ایران باشد و با افتخار به دولت و مجلس اعلام کند که وضعیت مالی اش به آن حد از رضایت رسیده که دیگر نیازی به بودجه مجلس و دولت ندارد، اما متاسفانه صداوسیمایی که ما امروزه با آن مواجه هستیم اصلا و ابدا اینگونه نیست و متاسفانه هر سال بودجه بیشتری را از دولت و مجلس طلب می‌کند. طبق گفته برخی مسئولان صداوسیما تعداد پرسنل این سازمان حدودا ۳۵ هزار نفر است.

صداوسیما برای رسیدن به استقلال مالی مطلوب می‌توانست حداقل پنجاه شبکه با محتوی آموزشی و سرگرمی ایجاد و این شبکه‌ها را در چهارچوب قانون و تحت نظارت حاکمیت به بخش خصوصی واگذار کند. درآمد سالانه حاصل از این واگذاری‌ها آن قدر زیاد می‌بود که صداوسیما دیگر هیچ نیازی به بودجه دولت نداشت.
در طول چند دهه گذشته بخش اعظم بودجه صدا و سیما به جای آنکه صرف تقویت زیر ساخت‌ها و ایجاد شبکه‌های جدید و پوشش سیگنالی تمام مناطق ایران شود صرف سریال سازی و پرداخت حقوق به کارمندان بیشمار آن شده است.

صداوسیمایی که می‌توانست با کمک بخش خصوصی پنجاه شبکه فعال و پویا و پر مخاطب داشته باشد در حال حاضر حدودا بیست شبکه غیر جذاب دارد که اکثر برنامه‌های آن تکراری و غیر قابل دیدن است.

عملکرد ضعیف صداو=سیما باعث شده بسیاری از مردم جذب شبکه‌های ماهواره‌ای شوند. متاسفانه چند شبکه ماهواره‌ای با پنجاه نفر کارمند لشگر سی وپنج هزار نفری صدا و سیمای ایران را شکست داده است.

وظیفه حاکمیت نظارت، هدایت و حمایت است. صداوسیما چند دهه گذشته به جای حمایت از بخش خصوصی و تلاش برای واگذاری امر «سرگرمی سازی» به بخش خصوصی خودش را درگیر ساخت سریال سازی کرده است. سریال‌هایی که بسیاری از آن‌ها را بخش خصوصی می‌توانست خیلی بهتر از صداوسیما بسازد.

فیلمی که صداوسیما در مورد عیسی مسیح (ع) تولید کرد هیچ‌گاه توفیق صادرات نیافت، مورد توجه تماشاگران سینما قرار نگرفت و بدتر اینکه کاملا رایگان از تلویزیون پخش شد، ولی پربیننده نشد. فیلمی که مل گیبسون با موضوع حضرت مسیح (ع) ساخت ۶۲۲ میلیون دلار سود کرد. در اولین هفتهٔ انتشار آن بر روی دی‌وی‌دی و سیستم ویدئوی خانگی نزدیک به ۹ میلیون نسخه از آن به فروش رفت که با این رقم بالاتر از فیلم‌های محبوبی، چون «ارباب حلقه‌ها» قرار گرفت.

وظیف حاکمیت سریال‌سازی و سرگرمی‌سازی برای مردم نیست. سریال‌سازی و سرگرمی سازی یک صنعت است که باید توسط بخش خصوصی انجام شود. صداوسیما برای پیشبرد وظایف حاکمیتی خود نیازمند سه الی چهار شبکه خبری تحلیلی سیاسی اجتماعی بسیار قوی است که اتفاق این سه چهار شبکه باید از بودجه ملت و دولت استفاده کند و صددرصد دولتی باشد.

این سه یا چهار شبکه وظیفه خواهند داشت با تولید فیلم‌های مستند، برگزاری میزگرد‌های تخصصی، نقد قوانین مجلس، نقد کمبود‌های جامعه، نقد رفتار مدیران کشور، پوشش همه جانبه و بدون کم و کاست تمام اخبار کشور، ارائه راهکار برای پیشرفت کشور و... ایران را به آن درجه از رشد و تعالی و توسعه برسانند که قوانین آن بی نقص‌ترین قانون‌های دنیا و مدیران آن تمیزترین و پاک دست‌ترین و توانمند‌ترین مدیران دنیا باشند.

در کنار این چهار شبکه که باید با بودجه دولت و ملت اداره شوند نیازمند چهل الی پنجاه شبکه سرگرمی آموزشی هستیم که می‌توان این شبکه‌ها را با حمایت، نظارت و هدایت حاکمیت به بخش خصوصی واگذار کرد.

هیچ نیازی نیست که حاکمیت وارد امر سرگرمی و سرگرمی سازی شود. به عنوان مثال سریال «ارباب حلقه ها» را تلویزیون دولتی پخش کند یا یک شبکه خصوصی با نظارت دولت؛ چه فرقی می‌کند؟ دولت این سریال را با دویست کارمند حقوق‌بگیر پخش می‌کند، بخش خصوصی بدون بودجه دولتی این کار را می‌کند با تکیه بر تبلیغات و درآمد‌های خودش!

وقتی صداوسیما مهمترین وظیفه حاکمیتی خود که همان نقد و اصلاح قوانین و مدیران است را رها می‌کند و سرگرم فیلم‌سازی می‌شود نتیجه این می‌شود که امروزه اعلام می‌کنند چند هزار قانون اضافه داریم، چند هزار قانون اشتباه، چند ده قانون برخلاف قرآن، چند ده قانون برخلاف استاندار‌های جهانی و... .

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار