گروه بینالملل دفاعپرس: در فرهنگ عامه در سراسر جهان به پیروان دین حضرت موسی (ع) یهودی گفته میشود. این در حالی است که این پیامبر بزرگ الهی که نامش در مصحف شریف قرآن ۱۳۶ بار ذکر شده است، از نسل لاوی، از پسران حضرت یعقوب (ع) بوده، و از نسل یهودا نبوده است. در کتاب تورات حضرت موسی (ع) بخشی به نام لاویان آمده که مفصلا به این موضوع پرداخته است. پرسشی که ذهن مخاطب را درگیر میسازد آن است که پس چرا پیروان حضرت موسی کلیم الله (ع) یهودی (منسوب به یهودا) خوانده میشوند؟
پیش از هر چیز، باید ذکر کرد که بررسی ریشههای قوم بنی اسرائیل در قالب نوشته و یادداشتهای تاریخی موجب خواهد شد که مخاطبین با تشخیص تفاوتها، بتوانند به اصل و کنه قضایا معرفت یابند. یهودا چنانچه گفته شد از فرزندان حضرت یعقوب نبی (ع) بود که چندان هم خوشنام نبوده است. یهودا در زبان عبری به معنای شخصی است که یهوه (یعنی خداوند) را میپرستد. به روایتی وقتی شمعون پیشنهاد قتل یوسف را داد، یهودا مخالفت کرد و تصمیم گرفت او را به چاه بیاندازند، ولی نزد پدرشان ادعا کنند که گرگ او را دریده است. در تاریخ قوم بنی اسرائیل، حضرت موسی (ع) که صاحب کتاب، شریعت و از پیامبران الوالعزم شد، چنانچه ذکر شد از نسل لاوی بود. قوم بنی اسرائیل چهل سال نهایتا پس از خروج از مصر، به سرزمین موعود (کنعان) رسیدند و تشکیل دولت دادند. بر اساس اختلافات عقیدتی دولت بزرگ اسرائیل آن زمان که به دست انبیای الله اداره میشد، به دو دولت اسرائیل و یهود تقسیم شد. باقیماندهی دولت یهود در تاریخ معتقدند که دولت اسرائیل کهن نیست و نابود شده است و اثری از آنها باقی نمانده است. دین، نژاد و ملیت سه مفهوم مهمی هستند که با بنی اسرائیل در تاریخ گره خورده است. از این جهت که موسی کلیم الله (ع) برای هدایت و نجات قوم بنی اسرائیل مبعوث شدند، پس این دین صرفا برای این قوم و نژاد است و نمیتواند همانند اسلام ناب محمدی جهانشمول باشد. تنها کسانی که در نتیجهی ازدواج بین زن کلیمی و مرد غیرکلیمی به دنیا آمدهاند، با اصالت کلیمی به شمار میآیند و برعکس آن (مرد کلیمی و زن غیرکلیمی) صادق نیست.
در فرهنگ عامهی بسیاری از کشورهای جهان من جمله ایران جهت ایجاد تمایز بین یهود (در بعد قومی و نژادی) و کلیمیان (در مفهوم دینی و مذهبی) تفاوت فاحشی وجود دارد. در اروپا وقتی میخواهند بعد دینی شخصیتی را معرفی کنند از زبان این قوم که مشترک بین همهی اسباط است و کتاب مقدس نیز به همین زبان نوشته شده است اشاره دارند و اصطلاحا به جای یهودی از واژهی عبری یا عبرانی (Hebrew) استفاده میکنند. در ایران نیز طی قرنها از واژهی کلیمی برای اطلاق مذهبی این افراد استفاده میشد. واژهی کلیمی برگرفته از کلیم الله، از آیهی شریفهی ۱۶۴ سورهی مبارکه نساء برگرفته شده است. قرآن کریم در این آیه میفرماید: وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا و رسولانی هم که شرح حال آنها را از پیش بر تو حکایت کردیم و آنهایی را که حکایت ننمودیم (به همه خدا وحی فرستاد) و خدا با موسی (در طور) آشکار و روشن سخن گفت.
یکی از منابع مهمی که در آن واژهی یهود از اسرائیل به طور جداگانه استفاده شد، همانا قرآن مجید است. به عبارتی دیگر، قرآن توانست وجه میان دین، قوم و ملیت بنی اسرائیل را در زمان نزول جدا سازد و مانع تحریف تاریخ شود. در سورهی مائده آ یه ۶۴ در باب یهود این چنین آمده است: وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ و یهود گفتند دست خدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى]آنچه گفتند از رحمت خدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مى بخشد.
همچنین قرآن کریم در سورهی بقره آیهی ۲۴۶ دربارهی قوم بنی اسرائیل میفرماید: أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ آیا از [حال] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرى از خود گفتند پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم.
آنچه از فرمایش قرآن قابل استنباط است وجود تفاوت بین یهود که باقیماندهی دولت یهودا و بنی اسرائیل در حد و اندازهی قومی آن است. چنانچه ذکر شد قرآن یکی از مهمترین اسنادی است که در آن بین یهود در معنایی که ذکر شد و اسرائیل (در بعد قومیتی آن) تفاوت قائل شده است؛ این در حالی است که صهیونیسم افراطی بینالملل هنوز تلاش دارد تا با نمایش یهود در قالب دینی الهی آن را موجه جلوه دهد.
گزارش از علی عبدالصمدی
انتهای پیام/