به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اولین تیپهای خود را پس از عملیات ثامن الائمه (ع) و در اوایل پاییز سال ۱۳۶۰ تشکیل داد. کربلا، امام حسین (ع) و عاشورا، سه تیپ اولیه سپاه بودند که به ترتیب به فرماندهی سردار مرتضی قربانی، شهید حاج حسین خرازی و سردار محمدعلی (عزیز) جعفری تشکیل شدند.
سپس نوبت به دیگر تیپهای سپاه رسید که چند تای دیگر آنها در همان پاییز سال ۶۰ پا گرفتند و تا پایان دفاع مقدس تقریبا تمامی استانها صاحب حداقل یک تیپ یا لشکر بودند. در این مجال نگاهی به نحوه تشکیل و فرماندهی سه تیپ اولیه سپاه میاندازیم.
لشکر ۲۵ کربلا
لشکر کربلا از ابتدای تشکیل تا انتهای دفاع مقدس یک فرمانده داشت و او هم مرتضی قربانی بود. یک اصفهانی که گذشته از چند ماه اول تشکیل تیپ کربلا، از تابستان سال ۱۳۶۱ فرماندهای یگانی را برعهده داشت که از دو استان مازندران و گیلان نیرو میگرفت! خود حاج مرتضی میگوید: «چند روز بعد از شکست حصر آبادان قرار شد سپاه تیپهای اولیهاش را تشکیل بدهد. در پادگاه گلف اهواز بودیم که حکم فرماندهی تیپ را تحویل گرفتم. حکم که چه عرض کنم، یک برگه کاغذ بود با تعهدی که به لحاظ شرعی بار سنگینی را روی دوشمان میگذاشت. به آسمان نگاه کردم و گفتم: خدایا این یک برگه کاغذ است توی دست من. اگر رضای توست پس یاریام کن».
در ماههای اول، نیروهای هر تیپی از نقاط مختلف ایران بودند. چنانچه تیپ کربلا گردانهایی از قم، اصفهان، تهران و دیگر نقاط کشورمان داشت، اما مدتی بعد قرار میشود هر تیپی به استان یا منطقهای از کشور واگذار شود و تیپ ۲۵ کربلا هم به استانهای مازندران و گیلان واگذار شد.
سردار قربانی در همین خصوص میگوید: «اوایل فرماندهی و ارکان تیپ کربلا از بچههای اصفهان بودند. با احتساب این تیپ، استان اصفهان سه یگان عمدهی کربلا، امام حسین (ع) و هشت نجف را داشت. با تقسیم بندی سپاه برحسب مناطق، تیپ کربلا به منطقه سه کشوری که شامل استانهای مازندران و گیلان بود واگذار شد. (گلستان آن موقع جزو استان مازندران بود). در عملیات رمضان (تیر سال ۶۱) پشتیبانی تیپ کربلا را دادند به استانهای شمالی. من همچنان فرمانده این تیپ بودم و تا پایان دفاع مقدس در همین مسئولیت انجام وظیفه کردم.»
تیپ کربلا به محض تشکیلش در سه عملیات بزرگ طریق القدس، فتح المبین و الی بیت المقدس شرکت کرد. فتح خرمشهر یک تکان اساسی برای این تیپ بود! چرا که آنها صرفا در محور شلمچه ۴۰۰ شهید دادند که در یک مورد، ۴۵ نفر از بچههای زواره اصفهان یکجا به شهادت رسیدند.
با فراز و فرودهای بسیار، تیپ کربلا که بعد از عملیات محرم (اواخر پاییز ۶۱) تبدیل به لشکر شده بود، تقریبا در تمام عملیات بزرگ و تاثیرگذار دفاع مقدس شرکت کرد و غالبا به عنوان لشکر خط شکن به نبردهای بزرگ و سنگین ورود میکرد. اوج این حضور را باید در عملیات والفجر ۸ یا همان فتح فاو بدانیم که نیروهای این لشکر به عنوان اولین رزمندههای ایرانی قدم به شهر فاو گذاشتند و پرچم گنبد امام رضا (ع) را بر مناره مسجد فاو به اهتزاز درآوردند.
لشکر امام حسین (ع)
حاج حسین خرازی نه تنها موسس که شناسنامه لشکر ۱۴ امام حسین (ع) است. ریشههای تشکیل تیپ امام حسین (ع) را با باید در گردان ضربتی جستجو کنیم که حاج حسین پیش از شروع دفاع مقدس در کردستان ایجاد کرده بود. حسن فتاحی از همرزمان شهید خرازی در این رابطه میگوید: «وقتی جنگ شروع شد، اخبار پیشروی سریع دشمن در جبهه جنوب روی روحیه ما تاثیر واقعا بدی گذاشته بود. بچهها اصرار داشتند هرچه زودتر به خوزستان برویم. خود حاج حسین هم احتمالا در قلبش راضی به این رفتن بود، اما خب مسئولیت داشت و نمیتوانست همین طوری کردستان را رها کند. نیروها آنقدر فشار آوردند که برگشتیم به اصفهان. حتی ما را به دو روز روزه گرفتن تنبیه کردند، اما باز روی حرفمان بودیم. نهایتا اجازه دادند به جنوب برویم. حاجی سریع گردان ضربتش را برداشت و به دارخوین رفتیم. آنجا خط دفاعی محمدیه را تشکیل دادیم و رفته رفته دیگر بچهها به ما ملحق شدند و تیپ امام حسین (ع) به عنوان اولین تیپ سپاه در کنار دو تیپ دیگر تشکیل شد».
رزمندگانی که حول محور شهید خرازی بودند، پیش از آنکه تیپ اصلی اصفهان را تشکیل بدهند، درعملیات ثامن الائمه (ع) و شکست حصر آبادان عملکرد قابل قبولی داشتند. بعد از این عملیات، تیپ امام حسین (ع) تشکیل شد و به ترتیب در طریق القدس، فتح المبین، الی بیت المقدس، والفجرمقدماتی، خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵، والفجر ۱۰، تک دشمن در فاو و شملچه و... تقریبا در تمام عملیات مهم و تاثیرگذار دفاع مقدس حضور چشمگیری داشت.
اما فرماندهی لشکر ۱۴ از ابتدای تشکیل آن تا آخرین روزهای سال ۶۵ برعهده خود حاج حسین خرازی بود. تنها در یک مدت کوتاه، قبل از عملیات والفجرمقدماتی، زمانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واحد رزم خود را ارتقاء داد و چند سپاه عملیاتی را تشکیل داد، شهید خرازی موقتا فرماندهی یکی از این سپاهها را برعهده گرفت. در همین مدت کوتاه اشخاص دیگری، چون سردار محمد ابوشهاب فرمانده لشکر ۱۴ شدند. بعد مجددا سازمان رزم سپاه به لشکر محوری بازگشت و حاج حسین نیز به سمت قبلی خود یعنی فرماندهی لشکر ۱۴ بازگشت.
شهید خرازی در هشتم اسفند سال ۶۵ حین عملیات کربلای ۵ در منطقه شملچه به شهادت رسید. پس از او مدتی سردار ابوشهاب سرپرست لشکر شد و نهایتا سردار زاهدی فرماندهی این لشکر را تا پایان دفاع مقدس برعهده داشت.
اگر بخواهیم از میان شاهکارهایی که لشکر ۱۴ در طول دفاع مقدس خلق کرد تنها به یک مورد اشاره کنیم، پرداختن به عملیات خیبر و فتح دژ طلائیه توسط گردانهای لشکر ۱۴ میتواند انتخاب مناسبی باشد. در همان محشر طلائیه بود که دست حاج حسین افتاد و تا مرز شهادت پیش رفت. همین طور عملیات کربلای ۳ یک مورد خاص و کم نظیر در تمام عملیاتهای دفاع مقدس است که توسط گردان یونس غواصان لشکر ۱۴ انجام گرفت. حضور یگانهای سپاه در یک عملیات تمام آبی، وجه منحصر به فرد عملیات کربلای ۳ است که عمده افتخار آن به نام لشکر ۱۴ امام حسین (ع) ثبت شد.
لشکر عاشورا
مثل لشکر امام حسین (ع)، در لشکر عاشورا نیز یک نام درخشندگی خاص دارد؛ "شهید مهدی باکری" که در زمان نسبتا طولانی فرماندهی این لشکر را برعهده داشت. اما نکته حائز اهمیت این است که شهید باکری موسس لشکر عاشورا نبود. ریشههای تاسیس لشکر عاشورا را باید در خط دفاعی سوسنگرد بعد از محاصره اول آن جستجو کنیم. یعنی تقریبا در ماه اول شروع جنگ تحمیلی.
سردار امین شریعتی که پیش و پس از شهید باکری فرماندهی لشکر عاشورا را برعهده گرفت در این خصوص میگوید: «بعد از محاصره سوسنگرد، نیروها از اهواز به سمت این شهر حرکت کردند که ما هم به اتفاق شهید دقایقی به سوسنگرد رفتیم. در ماجرای محاصره دوم این شهر، رزمندگان آذربایجانی به فرماندهی شهید تجلایی حماسهها آفریدند و مانع سقوط کامل این شهر شدند. از همان جا بود که هسته تشکیل تیپ عاشورا رقم خورد تا اینکه بعد از عملیات ثامن الائمه) ع (فرمانده وقت سپاه دستور داد سه تیپ تشکیل شود. تیپ عاشورا هم جزو این سه تیپ به فرماندهی سردار عزیز جعفری تشکیل شد».
بعد از عملیات طریق القدس سردار شریعتی فرمانده تیپ عاشورا میشود. یعنی دوره فرماندهی عزیز جعفری در این تیپ نهایتا از مهر تا آذر سال ۶۰ بود. سپس شریعتی فرمانده تیپ میشود و تا پیش از عملیات رمضان (تابستان سال ۱۳۶۱) در این سمت میماند. بعد فرماندهی تیپ عاشورا به شهید مهدی باکری واگذار شد که سومین فرمانده آن بود. آقا مهدی از تابستان ۶۱ تا اواخر اسنفد ۶۳ فرمانده تیپ عاشورا بود. چند ماه بعد از حضور او تیپ عاشورا به لشکر ارتقا یافت و در دو عملیات خیبر و بدر نقش تعیین کنندهای ایفا کرد. پس از شهادت باکری در ۲۵ اسفند سال ۶۳ و در حین عملیات بدر، مجددا مهدی شریعتی فرمانده تیپ عاشورا شد و تا پایان دفاع مقدس در این سمت خدمت کرد.
چنانچه در ماجرای تیپ کربلا نیز توضیح داده شد، نیروهای تیپ عاشورا در ابتدای تشکیل از خوزستان، فارس، آذربایجان و تهران بودند. ولی، چون هسته اصلی تیپ همان رزمندگان آذربایجانی حاضر در حماسه سوسنگرد بودند، بعدها خود به خود کل نیروها از بچههای آذربایجان شرقی و غربی تأمین شدند و پشتیبانی این تیپ نیز به خطه آذربایجان تعلق گرفت.
بزر گترین حماسه لشکر عاشورا بعد از حماسه دجله (خیبر و بدر)، حماسه اسکله چهار چراغ و کارخانه نمک در عملیات فاو بود. درعملیات والفجر ۸ اگر اسکله چهارچراغ سقوط نمیکرد لشکر ۵ نصر که در جناح راست و لشکر ۲۵ کربلا در جناح چپ این لشکر در خطر میافتادند و تمامی یگانها مجبور به عقبنشینی میشدند. اما با تصرف اسکله چهارچراغ توسط غواصهای لشکر عاشورا، دیگر لشکرها توانستند نیروهای پشتیبانی خود را وارد عمل کنند.
انتهای پیام/ 112