به گزارش " دفاع پرس "، امروز نام نویسی کاندیدهای مجلس خبرگان رهبری به نقطه پایان خود می رسد و چشم ها همه منتظر رای نهایی شورای نگهبان برای تایید صلاحیت ها خیره می ماند تا اینکه مشخص شود چه کسانی با توجه به شاخصه های قانونی امکان حضور در این رقابت سرنوشت ساز را دارند.
در حالی که افکار عمومی جامعه کم کم خود را آماده برای انتخاب می کنند برخی از فرصت طلبان که خود را مهره سوخته بازی سیاست می بینند به دنبال احیاء هویت کدخدایی خود بر آمده اند و این بار با مطرح کردن طرح «شورای رهبری» به دنبال ایجاد خط نفوذ در مهمترین رکن نظام اسلامی هستند.
بر اساس نظر این جریان سیاسی می توان قامت رهبری نظام سیاسی کشور را به چند پاره تقسیم کرد تا حکومت به صورت جزیره ای در بخش های مختلف سیاسی، بین الملل، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در دست افراد قرار گیرد.
آن چیزی که از متن تاریخ انقلاب و مذهب شیعه بر می آید و غیر از آن را بر نمی تابد، یکپارچگی و وحدت وتمرکزرهبری جامعه اسلامی وعدم چند پاره شدن تصمیم گیری در بلند پایه ترین بخش حکومت است.
در ابتدای انقلاب مردم به صورت یکپارچه مهر تایید بر رهبری پیر جماران زدند و در گذر زمان و تشکیل مجلس خبرگان رهبری آیت الله منتظری به عنوان جانشین امام انتخاب شد. این انتخاب نیز بر اصل ولایت فقیه تکیه زد هر چند که منتظری در گذر زمان نشان داد که برای این جایگاه از صلاحیت لازم برخوردار نیست تا جایی که در نامه ای که امام برای وی ارسال کردند ایشان را فردی ساده لوح که شایستگی فعالیت در فضای سیاسی را ندارد معرفی می نمایند.
بعد از این موضوع و پس از وفات امام خمینی یکی از مهمترین موضوعاتی که در دستور کار خبرگان قرار گرفت انتخاب شورای رهبری و یا رهبر بود. در بین تمام اعضای خبرگان در رای گیری صورت گرفته تنها 14 نفر به شورایی بودن رهبری رای داند و با این بازخورد عملاً شورایی شدن رهبری بعد از امام راحل به صورت کلی منتفی شد.
یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان در آن ساعات تاریخی که این روزها پیشقراول طرح دوباره ی شورای رهبری است، با فشار اعضای مجلس خبرگان رهبری، بر عدم موافقت حضرت امام خمینی با شورایی بودن رهبری در ج اا صحه گذاشت و بیان کرد که این رویکرد از منظر امام مثبت نبوده است.
با گذر 26 سال از آن روز و هم زمان با پنجمین دوره انتخابات خبرگان رهبری ، همانان که از نارضایتی حضرت امام با شورای رهبری سخن می گفتند، امروز به دنبال احیا شعار شورایی شدن رهبری بر آمده اند تا شاید از این طریق مهمترین بخش نفوذ را در اتمسفر سیاسی کشور وارد کنند و از این طریق به تغییراتی که در فتنه 88 نتوانستند دست یابند، برسند.
هر چند این گروه در زمینه ضرورت های رهبری واحد در جامعه اسلامی خود را به خواب خرگوشی زده اند و از هم اکنون بر طبل تو خالی این نوع از انتخاب می کوبند اما یقینا ساحت مجلس خبرگان که فعالیت سیاسی و جناحی در آن جایگاهی ندارد اجازه نخواهد داد تا فضا برای این نبش قبر قدرت طلبانه باز شود و مردم با انتخابی سر منشا گرفته از بصیرت و آگاهی از مواضع کاندیداها؛ اجازه عرض اندام به شورا طلبان و تجزیه طلبان قدرت را نخواهند داد.
شاید بازخوانی چرایی حذف شورایی شدن رهبری از متن قانون اساسی کشور خالی از لطف نباشد. این بازخوانی که در سال 68 صورت گرفت چند عامل را برای حذف این نوع رهبری در نظر گرفته است:
1- شورا در اسلام سابقه ندارد.
2- تکیه به برخی از روایات از جمله این سخن حضرت علی که فرمودند " شرکت در ملک سبب اضطراب میشود "
3- شوراهایی که تا آن زمان تشکیل شده بودند بازخورد مناسبی نداشتند.
4- کنار هم قرار گرفتن افراد در شورای رهبری زمینه ساز رشد و بالندگی افراد حاضر در این شورا نمی شود چرا که ضعف ها و قدرت های این افراد در مباحث مختلف نمی تواند هم پوشانی ایجاد کند.
5- عدم تمرکز در تصمیم گیری ها
با این اوصاف و بیان اجزای تاریخی چرایی حذف شورایی شدن رهبری از قاموس قانون اساسی کشور ضروری به نظر می رسد، افرادی که به تنور تجزیه خواهی هیزم میریزند از عاقب "منتظری ها" درس بگیرند و نگذارند تشنگی قدرت آنها را از نظام و مردم جدا کند.