به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس،حجت الاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در ادامه سلسله مباحث تاریخ اسلام که در هیئت شهدای گمنام حسینیه قهرودیها برگزار شد، با اشاره به اینکه امروز بشریت به درجه ای از فهم و درک رسیده است که نمیتواند حیات خود را به دست دزدان و مستکباران عالم بسپارد و اظهار داشت: منافقین به دلائل مختلف توانایی اداره جهان را ندارند. مسئله این است که اگر ما بخواهیم اداره جامعه را به دست خوبان بسپاریم نفاق به وجود میآید. نمونه منافق صریح مدینه «عبدالله بن عبید» است که سوره منافقین درباره او نازل شد.
وی ادامه داد: یا باید خوبان اداره کار را به دست بگیرندکه اگر خوبان کار را به دست بگیرند نفاق پدید میآید؛ یعنی چه؟! اگر یک روحانی امام جماعت مسجدی شود، باید مواظب نفاق باشد. حتماً کسانی برای سرمایه گذاری در زمینه نفاق سراغ او خواهند آمد و درخواستهای مختلفی از او خواهند داشت. مثلاً برای تایید شخصی برای حضور در یک منصب دولتی، استخدام اشخاص در ادارات و یا کاندید شدن درخواست خواهند کرد که باید مواظبت شود، اما نه اینکه هر کسی درخواستی داشته باشد منافق باشد، اصلاً این طور نیست. امام جماعت و یک معلم مصون نیستند و از نفاق هم مصون نیستند.
استاد حوزه و دانشگاه مردم را منشع تولید قدرت دانست و بیان کرد: وقتی مردم منشع تولید قدرت باشند همه زینفوذها میخواهند نفوذ کنند تا سود ببرند و نفاق تولید میکند. کسی که خودش را ظاهر صلاح نشان دهد؛ بوی قدرت به مشام برسد نفاق تولید میشود، اطراف آدمهای خوب آدمهای به ظاهر خوبی جمع میشوند. چاره چیست. پس باید کار را به ادم های خوب سپرد، با این کار اسلام عزیز میشود به شرط اینکه از نفاق جلوگیری شود، ما در این دوره همین مسئله را میخواهیم. برای جلوگیری از نفاق باید چکار کرد.
پناهیان با اشاره به سوره منافقین گفت: خداوند در سوره منافقین فرمودند: ای پیامبر وقتی منافق به سراغ تو میآید ظاهر او شما را شیفته خواهد کرد، یعنی منافقین برای فریب کاری کم نمیگذارند. برخیها هم منافق نیستند ولی وقتی دور پیامبر جمع میشوند و بوی قدرت به مشامشان میرسد و منافق میشوند. وقتی کسی خودش را عمیقا به خدا گره نزده باشد اعتبارش از دست میرود، اعتبار همیشه سیاسی نیست.
وی تصریح کرد: دهها بار در فتنه سال 88 به من گفتند مواظب سخنانتان باشد تا مخاطبینتان از دست نروند. میگفتند جوانان مخاطبت را از دست میدهی و از دست خواهی داد. نفاق بر اثر حب جاه و مال ایجاد میشود. برخیها حب جاه دارند ولی حب مال ندارند و گاهی هم برعکس است. در دوران پیامبر وقتی میخواستند منطقهای را به اسلام دعوت کنند شخصی خدمت پیامبر رسید و گفت من در این منطقه نفوذ بسیاری دارم میخواهید برای دعوات این مردم من عازم سفر شوم، پیامبر قبول کرد. رفت و مسلمانشان کرد و بدون درگیری مسلمان شدند. حضرت در مسیر دیگری به این شخص گفت شما ریاست این قوم را قبول میکنید، قبول کرد. رسول خدا حکم او را نوشت و حکم دریافت زکات را هم برای او نوشت.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: قافله پیامبر اسلام وقتی در منطقهای به استراحت میپرداخت مردم قومی به شاکیت از حاکم خودشان بر آمدند و شخصی که حکم منطقهای را از رسول خدا دریافت کرده بود متوجه سختی حکومت داری شد و از رسول خدا درخواست کرد تا حکمها را از او بازپس بگیرد. وقتی پیامبر دلیل آن را پرسد گفت نمیتوانم، سخت است. آقا فرمودند یک شخص شایسته را معرفی کنید که او هم قبول کرد.
پناهیان با اشاره به اینکه عبیدالله بن زیاد به دلیل کاردانی در امور محاسبه از امیرالمومنین علی علیه السلام حکم داشت و خاطر نشان کرد: اگر آدمهای خوب مسئولیتهایی را بپذیرند اشخاص به ظاهر خوبی هم دور آنها جمع میشوند. برخیها به مولا اعتراض کردند که شما با این کار اعتبار حکومت پیامبر را از بین میبرید که ایشان فرمودند نباید اعتبار از بین برود. زندگی اجتماعی باید بگذرد، بعضی ها آدمهای خوبی بودند و بعدا بد شدند. مالک اشتر برخی مواقع به برخی انتصابات اعتراض داشتند که آقا فرمودند چه کسی را جایگزین کنیم، مالک ساکت شد.
وی با بیان این که درست کردن عرصه سیاست کار دشواری است عنوان کرد: نفاق یعنی دو رویی و این مسله بیشتر پای مال و قدرت پدید میآید. آنهای که به خاطر مال منافق میشوند زودتر از منافقیت جاه رسوا میشوند. به خاطر حکم مقام خوش خدمتی میکنند تا مقامشان را از دست ندهند. اینجا خدا آنها را بر دو راهی حق و باطل میگذارد و میبینیم به طرف کسی میرود که میتواند با او لابی کند برای حفظ مقام خودش و حق را تنها میگذارد. اینجاست که باید انتخاب کند و ولایت را تنها میگذارد، در قرآن هم آمده است منافقین همیشه ولایت را تنها میگذارند برای کار خودش هم دلی هم میآورند. نفاق همیشه سر قدرت است، باید چگونه برخورد کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: نمونههای نفاق در خانه پیامبران هم وجود داشته اس. امام صادق علیه السلام فرمودند خداوند از بین مال اهل بیت همیشه کسی را قرار بزرگ میکند و بعد خرابش میکند که موجب ریزش میشود، تا مردم منحرف شود. در قسمت دوم این روایت می فرماید هر کدام از این ها از بین برود خداوند کسی دیگری را جایگزین می کند. یعنی نفاق دائمی است. این طبق روایت است و نمی توانیم کاری با آن بکنیم. هر کدام از بین برود خدا کس دیگری را جایگزین می کند تا مردم را امتحان کند و از اعتبار اهل بیت هم استفاده می شود.
پناهیان گفت: نمی شود از نفاق جلوگیری کرد ولی اگر پدید آیا می شود بیائیم از علم غیب اولیا خدا استفاده کنیم، نه نمی شود. رسول خدا روز غدیر خم فرمودند من می دانم چه کسانی به کعبه رفته اند و پیمان بسته اند تا کار را با هم خراب کنند ولی نمی گویم چه کسانی هستند. می توانست نشان دهد ولی نگفت. واقعاً اوج دین داری در نحوه برخورد با نفاق است، از مرحله شناسی تا سعه صدر، تا مرحله افشاگری، تا مرحله جدا کردن خط، تا مرحله تضعیف و مرحله تقویت مومنان خالص پیچیدهترین عملیات که خدا مومنان را برای آن آماده میکند است.
وی با بیان داستان تاریخی از مسئله نفاق گفت: می خواهم پیچیدگی مسئله را بیان کنم و به همین خاطر روایتی می گویم. ذکر سوره منافقیت آیا متعلق به عبدالله بن عبید صدر اسلام است، نه. مال ما بچه شیعه ها هم هست. هر جا قدرت حاکم شود نفاق هم هست، قدرت نرم و چسبناک است. نفاق مسلمان و مسحیی، سنی و شیعه ندارد. امام صادق فرمودند: خدا آیه ای درباره منافقین نازل نکرده است مگر اینکه این آیه درباره مدعیان تشیع هم هست. یک آیه ای در قرآن نیست که بگویم این آیه ربطی به ما شیعه ها ندارد.
منبع:سازمان بسیج مداحان