به گزارش سایر رسانه های دفاع پرس، حوادث تلخ بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری به رغم هزینههای مادی و معنوی فراوانی که بر نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرد، اما به معیاری برای سنجش جریانها و فعالان سیاسی کشور در قرابت و یا تقابلشان با اصول و آرمانهای امام (ره) و انقلاب اسلامی تبدیل شد. آنچه که آن فتنه را از حوادث تلخ دیگر تاریخ انقلاب، نظیر غائله بنیصدر و یا فتنه منافقین و حتی فتنه تیرماه 78 کوی دانشگاه تهران متمایز میکند، تنها گستردگی و حجم تخریبها و پیامدهای زیانبار اقتصادی و اجتماعی و انسانی آن نبود. بلکه آنچه که به آن اهمیت میبخشید حضور و مدیریت چهرهها و فعالانی در آن بود که در عین سابقه انقلابی از مسئولیتهای مهمی نیز در اداره کشور در سالهای پس از انقلاب برخوردار بودند و مهمتر از آن اینکه به رغم آن سوابق به سرعت مجری سیاستها و راهبردهای دشمنان نظام اسلامی علیه تمامیت اسلام و انقلاب اسلامی شدند که خود مدعی و داعیهدار آن بودند.
سران و عوامل آن فتنه تلخ هنوز نتوانستهاند به این سؤال پاسخ دهند که چرا زمانی که شعارهای عوامل میدانی، اصل انقلاب، مکتب امام و فرهنگ عاشورا را هدف گرفت و آنگاه که شعارهایی داده میشود که: «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و یا «مرگ بر اصل ولایت فقیه» حاضر نشدند با آن مرزبندی کنند تا اینکه روند حوادث به ماجرای تلخ روز 6 دی (عاشورای سال 88) منتهی شد.
سران و عوامل آن حوادث قطعاً نمیتوانند منکر این معنا شوند که زمانی که پس از ماجرای روز قدس و شعار «نه غزه و نه لبنان» هنگامی که کنگره امریکا بودجه 55 میلیون دلاری را برای پنتاگون جهت مدیریت تحرکات کف خیابانهای تهران تصویب کرد و سه ماه به اوباما برای هزینهکرد آن فرصت داد، ماجرا دیگر از رقابت انتخاباتی میان دو طیف سیاسی فراتر رفته و دیگر بهانهای نظیر «صیانت از آرا» و ... پذیرفته شده نبود و اگر در آن زمان عمق این ماجرا سنجیده میشد و نسبت به آن و تداوم آن تحرکات مرزبندی میشد، به طور قطع حوادث تلخ روز عاشورا تکرار نمیشد، تا اینکه منافقین و سلطنتطلبها و مزدوران صهیونیسم جهانی، در بستری که حامیان فتنه ایجاد کرده بودند، بتوانند با جولان دادن در خیابانهای تهران و هتکحرمت مقدسات، از سقوط امالقرای جهان اسلام سخن به میان آورند و البته دلبستگان انقلاب اسلامی را در داخل و مرزهای جغرافیایی انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان نگران سازند.
بهرغم بزرگی و تلخی آن فتنه بزرگ برای ملت ایران، آنچه که برای سران و عاملان آن فتنه ننگ آور بود، این بود که پاسخ هشتماه تقابل با نظام اسلامی را در روز 9دی 88 از ملت ایران گرفتند.
مردمی که طی هشت ماه غائلهآفرینیها و آشوبطلبیهای آنها را تحمل کردند، اما هنگامی که در روند فتنه، فتنهگران به تنازع با فرهنگ عاشورا و ارزشها و باورهای دینی پرداختند، مردم با حضور دهها میلیونی خود در خیابانهای سراسر کشور عملاً فتنه و عوامل آن را رسوا کردند و نشان دادند که انقلاب و ارزشهای آن هنوز زنده و پابرجاست.
9 دی یکبار دیگر هویت و عزت انقلاب اسلامی را به جهانیان نشان داد و به یک رویداد ماندنی در تاریخ انقلاب تبدیل شد. 9 دی تولد مجدد انقلاب بود با همان ویژگیها، احساس تکلیف دینی و ازخودگذشتگی و خلوص در عمل که راز ماندگاری انقلاب است که البته باید همچون خود انقلاب پاس داشته شود.
اما آنچه که پاسداشت حماسه 9دی را در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات 94 ضروری مینمایاند تلاش عوامل و سرپلهای میدانی فتنه برای بازگشت به قدرت و مصادره دستگاههای تصمیمسازی و تصمیمگیری نظام، بدون هرگونه اعتذار و یا جبران خسارتهای وارد به نظام است و این مهم ضرورت هوشیاری نیروهای انقلاب و بازخوانی روند حوادث بعد از انتخابات 88 را بیش از پیش الزامی مینماید، به ویژه آنکه در شرایط کنونی راهبرد دشمنان نیز بر نفوذ و تأثیرگذاری بر ارکان قدرت در ایران در دوران پسابرجام تمرکز یافته است. بر این اساس تأکید بر مؤلفههای زیر ضروری است.
1 ـ ضرورت آگاهی نسل جوان کشور به واقعیتها و ریشههای فتنه 88 و تبعات آن در عرصه سیاسی و اجتماعی.
2 ـ ضرورت هوشیاری نسبت به راهبرد عاملان فتنه 88 در بازگشت به قدرت با چهرههای بزککرده و پنهان شدن در ذیل برخی نامها و عناوین خاص.
3 ـ آمادگی نسبت به جلوگیری از تکرار فتنه در آستانه انتخابات آینده که متأسفانه زمینههای آن در زیر سؤال بردن سلامت انتخابات آینده و ایجاد هیجانهای کاذب اجتماعی از هماکنون پدیدار شده است.
4 ـ توجه به راهبردهای دشمنان نظام در جنگ نرم و نفوذ برای اثرگذاری بر افکار و اراده تودههای اجتماعی و تغییر محاسبات مدیران و دستاندرکاران نظام.
5 ـ بازخوانی و تبیین دقیق مبانی اندیشه امام(ره) و مقابله با خط تحریف مکتب امام(ره) که این روزها کسانی که در دهه 70 در پی فرستادن آن به موزه تاریخ بودند، اکنون داعیهدار آن شدهاند.
منبع: جوان