دانایی اگر به بینش صحیح - ولو مخالف و منتقد ما - بینجامد؛ این امکان را مهیا میکند تا بسیاری از آسیبهایی که در جامعه دیده شد؛ کمرنگ شده و فضا به سمت عقلانی شدن گفتارها و رفتارها تغییر کند.
بدیهی است که در غیر اینصورت، خشونت کلامی و رفتاری، جای منطق و تفهم را خواهد گرفت. شاید دانستن مطالب زیر، برای این نسل حریص به افزایش دانستهها هم جالب باشد:
کودتای مرداد ۱۳۳۲ از حکومت پهلوی یک سیستم «دستنشانده» ساخت که مدل مطلوبی از یک شریک راهبردی برای غرب بود؛ شریکی که به لطف درآمدهای نفتی، بهتر میتوانست هزینههای امنیتی مقابله با کمونیسم را پرداخت کند.
دستگاه امنیتی ساواک در شکل و شمایل نهایی خود، ابزاری موثر و مخوف در سرکوب مخالفان به حساب میآمد و در مسیر تحکیم پایههای سلطنت دستنشانده، محدودیتی بر سر راه آن قرار نداشت. انزجار و تنفری که انقلابیون بعد از بهمن ۵۷ نسبت به ساواک بروز دادند؛ نشانگر جنایات و قلدریهای این دستگاه اطلاعاتی و امنیتی بود که اصولاً میبایست در خدمت مردم کشورش عمل میکرد و نه سرکوب آنها به نفع طبقه متکبر حاکم.
انقلاب خیلی چیزها و خیلی از افراد را متحول کرد و چه بسا اشخاص آزاده و خوشطینتی که در همان ساواک همکار موساد و سیا حضور داشتند و، چون دست و دامن و دل ایشان به فساد و جنایات دستنشاندگان غرب آلوده نبود، با همهگیری موج انقلاب اسلامی؛ همانند بدنه اصلی ارتش به مردم پیوستند.
اما در این میان، نفرات مهمی در ساواک حضور داشتهاند که آمریکا و انگلیس آنان را در سالیان متمادی، هدایت و تربیت کرده تا در روز مبادا بکارگیری کنند. این دسته، مهرههای ارزشمندی بودند که نباید به راحتی میسوختند.
اگر چه بخش بزرگی از آن نسل، دیگر وجود یا کارایی چندانی ندارند؛ اما بقایایی از همانان باقیمانده که کماکان و تا آخرین نفس؛ باید دین خود به آمریکا و انگلیس را ادا و بدهی خود را تسویه کنند. همین وضعیت برای پیمانکار حرفهای اطلاعات، جاسوسی، خرابکاری و براندازی فارسیزبان؛ یعنی سازمان منافقین نیز وجود دارد.
بقایای این دو گروه که روزگاری با هم گلاویز و در حد کُشت درگیر بودهاند؛ حال در زیر سایه سرویسهای اطلاعاتی سهقلو در کنار هم تعریف میشوند.
موساد، سیا و MI۶ در مقابله با مردم و نظام اسلامی ایران، آنقدر حسابگر هستند که پول و سرمایه خود را برای بیمصرفها و ناکارآمدها هدر نمیدهند، ولی همانگونه که مرشد فرمود محاسباتشان غلط از آب در آمده و به لطف خدا نقشههایشان برای محو ایران اسلامی مستقل و مقتدر نقش برآب شده است.
این وظیفه بر دوش نخبگان، خبرگان و زبدگان جامعه اطلاعاتی کشور سنگینی میکند که با بیان و ابزارهای مناسب: مسئله اشتباه محاسبه دشمنان را بهطور گویا، مستدل، بهدور از توهم و احساسات کاذب برای عموم مردم تبین کنند، بهنحوی که موجب سوءاستفاده خصم نیز نشود.
یقین کنیم و ایمان داشته باشیم که خدای سال ۱۴۰۲، همان خدای کوبنده کودتای نقاب و عملیات مرصاد است!