وصیت‌نامه شهید غلامرضا ذاکری؛

شهادت در جهاد فى سبیل‌الله بالاترین مقام است

شهید «غلامرضا ذاکری» در وصیت‌نامه اش آورده است: شهادت در جهاد فى سبیل‌الله بالاترین مقام است.
کد خبر: ۶۴۰۴۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۳ - 28December 2023

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، «غلامرضا ذاکری» یکم اردیبهشت ۱۳۴۷ در روستای آتشگاه از توابع شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت و سرانجام بیست و یکم آذر ۱۳۶۶ با سمت خدمه توپ در نوسود بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

فرازی از وصیت‌نامه شهید غلامرضا ذاکری

بسم الله الرحمن الرحیم

اى آن که هر چه هستى تو هستى

«ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

آفریدگارا، در پیشگاه با عظمتت شکرگزارم که اگر چه دوران طفولیتم در عصر ظلم و بیداد بوده ولى قبل از آن که به خود بیایم خود را غرق عنایات خداوندى تو یافتم. بدین معنى قبل از فرارسیدن سن من به حد شرعى (۱۵ ساله) در آغوش گرم انقلاب پرشکوه اسلامى، والله والله اسلام عزیز، عزیزتر از تمام هستى ام و گرامى‌تر از تمام آرزو و آرمانم را دریافتم.

اى به وجود آورنده نیستى‌ها و اى نابودکننده هستى‌ها. همه و همه چیز در ید قدرت تو است و الان در ساعت ۱۳ مورخه هجدهم آذر ۱۳۶۶ است که کنار پایگاه خلوت کرده‌ام و راز دلم را به مقام خداوندى‌ات عرضه مى‌دارم که نعمتم بخشیدى که سرباز قرآن تو و آیین مقدس تو و پاسدار فرزند پیغمبر تو (روح من جان من خمینى بت شکن) هستم. الحمدلله رب العالمین هزاران و هزاران شکرت پروردگارا توفیقم ده تا با پیروزى این انقلاب و در کنار رهبر عزیزم آن پیر جماران و آن امید مستضعفان جهان در کنار امام زمان تو یعنى مهدى (عج) موعود تو قرار بگیریم.

خدایا در خوابم یا در عالم رویا پر مى‌زنم و طیران مى‌کنم. خوب آرزوى من همین است. الهى توفیقم عنایت فرما به آرزویم برسم و مانند آقایم حضرت على اکبر، فیض عظماى شهادت را در اجراى امر امام زمان و نایب برحق او خمینى کبیر و در اجراى اهداف آیین مقدست به درجه لقاءالله نایل گردم. به خدایا طیران مى‌کنم چه کنم آرزویم همین است به احترام عظمتت و عرش برینت اهداف رهبر و رزمندگان را برآور و پیروز و خواسته ما را برآورده بفرما. آمین یا الله.

باز هم یاد تو، زحمات پدر و مادر زحمت کشم را به خاطرم آورد. باشد به نظرم پدرم و آن مادر محبوبه‌ام به جز این آرزو نخواهند داشت که من فکر مى‌کنم بلکه خواسته آن‌ها پیش از آرزوى من و هدف آنان مقدس‌تر از هدف من است. یقینا خدایا آفتاب به طرف غروب مى‌رود نباشد غروب عمر من هم نزدیک است. رضایم به رضاى تو یا الله.

خون گلشن لا اله الا الله لاله‌گون است به خون حزب‌الله

الهى جز رضاى تو و پیروزى انقلاب اسلامى آرزوى دیگرى ندارم. درست است «کل حى صالکم السبیل» تمام زنده‌ها راهى مرگ مى‌شوند، اما شهادت در جهاد فى سبیل‌الله بالاترین مقام است. الهى فکرم در آسمان‌ها پرواز مى‌کند. چه خیالاتی؟ همان خیالى که على اکبر بن حسین (ع) مى‌کرد. نمى‌دانم احساسات درونم را چگونه بیان کنم. وقت تنگ شد هوا دارد سرد مى‌شود ولى آتش عشق من فروزان و خیالاتم افزون...

خوب به سراغ پدر و مادر و بستگان هم برویم. پدر عزیزم مادر گرامی‌ام (غلامرضا) نوکر شما غلام شما والله عبد شماست. چه در حق شما بنویسم زبان من افکار من و این قلم ناتوان من به خدا به خدا... عاجز و درمانده است. از میزان و معیار زحمات و نصایح و اندرزهاى روح پرورتان را به نظم تحریر در آورد. اجرتان با خدا آن خدایى که قدرت کاینات در ید قدرت اوست. بلى پدر و مادر در پاس حقتان چه بگویم، اما آن مادر بزرگم آن نوه زهرا (س) دستت را از دور مى‌بوسم. مادر فرزندت على اکبروار در صف جهاد دین جد توست تو را خدا دعا بکن براى سلامتى امام و رزمندگان.

اما برادرانم و خواهران عزیزم یک به یک همه شما را از دور مى‌بوسم شما هم دعا کنید. فراموش نکنم مادر مادرم و دایى‌هاى عزیزم آقایان حاج میر شمسعلى و سیدجعفر به خدا محبت شما و اندرزهاى شما را فراموش نمى‌کنم. اى خدا توفیقم ده تا محبت آن‌ها را جبران کنم لااقل خدمت من هم قطره‌اى از دریاى خوبى‌ها و محبت هاى مدبرانه شما باشد.

دایى هاى معظم پسرخواهرتان در سنگر حق علیه باطل مردانه خواهد جنگید باید به نیروى خون ما و سایر رزمندگان دین جد شما رونق بگیرد. تقاضا مى کنم دعا کنید فقط دعا. همان طورى که در قرآن کریم خداوند متعال فرموده «ادعونى استجب لکم».

اما عموى عزیزم آقاى بخشعلى ذاکرى و نعمت ذاکرى و عمه‌هاى عزیزم و خاله‌هاى مهربانم به همه شما سلام می‌دهم و دست همه شما را مى‌بوسم شما هم دعا کنید از دعا غافل نشوید.

امیدوارم ان‌شاءالله به آرزویم نایل شوم ولى «الحکم لله» رضا هستم به رضاى خدا. اگر شهید شدم و به این مقام نایل گشتم جنازه‌ام در کنار امام زاده عبداله اکبر علیه السلام و روبروى اتاقم به خاک بسپارید تا همواره با پدر و مادرم وبرادران و خواهرانم در تماس باشم؛ و در پایان عرایض این غلام شما در محضر محترمتان در خور لیاقت است راه من نه راه من بلکه هدف امام و رهبر ما یعنى همان راه حسین (ع) و على (ع) و خلاصه راه خاتم انبیا (ص) را دنبال کنید. حقیقت این هدف و سعادت ابدى جز این نمى‌باشد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها