گذشته «اسرائیل» درباره آینده نتانیاهو چه می‌گوید؟

مکانیسم‌های سیاسی و ساختار حمکرانی و امنیتی رژیم صهیونیستی می‌گویند عملیات طوفان‌الاقصی پایان بخش زندگی نتانیاهو در عرصه سیاسی «اسرائیل» است.
کد خبر: ۶۵۳۳۷۸
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۰ - 26February 2024

گذشته «اسرائیل» درباره آینده نتانیاهو چه می‌گوید؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، چه آینده‌ای در انتظار حیات سیاسی بنیامین نتانیاهو است؟ آیا هفت اکتبر زندگی سیاسی یکی از مهمترین رهبران رژیم صهیونیستی را خاتمه داد؟ پاسخ به سوالاتی از این دست، نیازمند رجوع به تاریخ ۷۸ ساله اسرائیل است.

مکانیسم‌های سیاسی و ساختار حمکرانی و امنیتی رژیم صهیونیستی که طی چند دهه گذشته از یک الگوی ثابت پیروی کرده است می‌گویند که عملیات طوفان الاقصی پایان بخش زندگی نتانیاهو در عرصه سیاسی اسرائیل است و البته چه پایان تراژیک و ناخوشی!

شواهد تاریخی متعددی وجود دارد که نشان دهند دینامیسم سیاسی-امنیتی موجود در نظام تصمیم‌گیری اسرائیل، فارغ از اینکه جنگ غزه چه نتیجه‌ای داشته باشد حکم به بازنشستگی و چه بسا محاکمه نخست وزیر رژیم صهیونیستی و رهبر حزب لیکود خواهد داد.

بی بی در راه گلدا

گلدا مایر تنها نخست وزیر زن رژیم صهیونیستی، یکی از شخصیت‌های سیاسی محبوب در نزد صهیونیست‌ها به شمار می‌رود که دستگاه تبلیغاتی اسرائیل در آخرین نمونه با ساخت فیلم «Golda» زندگی نخست وزیر صهیونیست‌ها در دهه ۷۰ میلادی و در کشاکش جنگ یوم کیپور را به تصویر کشیده است.

اما شاید رفتار ساختار سیاسی اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ با این رهبر ستایش شده صهیونیست‌ها جالب به نظر برسد. «گلدا مایر» با وجود پیروزی نهایی مقابل مصر و سوریه مجبور به کناره گیری از قدرت شد چرا که صهیونیست‌ها نتوانستند غافلگیری اولیه در جنگ یوم کیپور را تحمل کنند.

مهمترین مقاطع زندگی سیاسی گلدا مایر، جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳ است که وقوع آن برای او و «موشه دایان» به‌عنوان رئیس ستاد ارتش بسیار گران تمام شد. او در کتاب خاطرات خود «زندگی من» می‌گوید هنوز چیز‌های زیادی در مورد این جنگ هست که به دلایلی نمی‌تواند به آن‌ها اشاره کند.

گلدا مایر می‌گوید که مردم یهودی سرزمین‌های اشغالی فلسطین، پس از این‌جنگ، کج‌خلق و بسیار ناامید بودند و تقاضا برای استعفای دولت بین آن‌ها بالا رفته بود.

این زمزمه‌ها در شرایطی شکل می‌گرفت که جنگ ۱۹۷۳ باعث شده بود مصر به عنوان بزرگ‌ترین کشور و مهمترین دولت عربی حامی فلسطین از روند مبارزه خارج شود و اولین کشور عربی شود که در کمپ دیوید اسرائیل را به رسمیت بشناسد. در روایت‌های مایر از تلاش برای توافق با مصر و سوریه پس از جنگ کیپور، می‌گوید: «مصر و اردن موافقت کردند که با ما در یک اتاق و دور یک میز بنشینند و مذاکره کنند. موضوعی که پیش از آن هرگز حاضر به انجام دادنش نبودند و این خود گامی بزرگ و رو به جلو بود». اما این‌ها برای ابقای گلدا و جلوگیری از استعفا کافی نبود.

گلدا مایر در خاطراتش گفته ۳۱ دسامبر ۱۹۷۳ انتخابات اسراییل برگزار شد و درآن‌دوره زمانی احساس کرد دیگر نمی‌تواند ادامه دهد. او و دایان به این‌متهم بودند که بدون مشاوره با دیگر اعضای حزب کارگر، بسیار غیرمنعطف عمل کرده و تصمیماتی گرفته‌اند که در نهایت باعث وقوع جنگ یوم کیپور شده‌اند. مایر می‌نویسد «مرا متهم می‌کردند به‌جای بررسی و تصویب موضوعات مهم در کابینه دولت، این‌تصمیم‌ها را در آشپزخانه منزلم اتخاذ می‌کنم. این موضوع آن‌روز‌ها در اسراییل به دولت آشپزخانه موسوم گشت».

آریل شارون؛ برکناری قهرمان صهیونیست‌ها

یکی دیگر از شخصیت‌های مورد علاقه صهیونیست‌ها، آریل شارون نخست وزیر و وزیر دفاع اسبق اسرائیل است. شارون از فرماندهان رده بالای نظامی اسرائیل بود که در جنگ ۶ روزه در ژوئن ۱۹۶۷ فرماندهی یک تیپ را به عهده گرفت. در این جنگ بود که اسرائیل بیت المقدس شرقی، کرانه غربی و نوار غزه را اشغال کرد. طرح نظامی او در دور زدن ارتش مصر در جریان جنگ یوم کیپور (۱۹۷۳) و در روز‌هایی که موشه دایان رئیس ستاد ارتش کاملا سرخورده شده بود باعث شد سرنوشت نهایی جنگ به نفع رژیم صهیونیستی رقم بخورد.

شارون همچنین طراح حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ بود. این جنگ باعث اخراج سازمان آزادی بخش فلسطین به رهبری «یاسر عرفات» از لبنان و هجرت «ابو عمار» و یارانش به تونس شد. با این حال نقش شارون در رقم خوردن فاجعه کشتار جمعی صبرا و شتیلا - اقامتگاه‌های پناهندگان فلسطینی در بیروت - و بازتابی که این جنایت در افکار عمومی جهان پیدا کرد موجب برکناری آریل شارون شد.

شارون پس از اینکه در سال ۱۹۷۷ برای بار دوم به کنست راه یافت و وزارت دفاع دولت مناخیم بگین را برعهده گرفت، طرح حمله به لبنان در سال ۱۹۸۲ را پی ریزی کرد. او بعد‌ها متهم شد بدون اطلاع دقیق بگین، ارتش این کشور را به سوی بیروت، پایتخت لبنان، هدایت کرده است.

یک سال پس از حمله به لبنان، در ۱۹۸۳ میلادی و زمانی که افکار عمومی جهانیان بواسطه جنایات بی شمار تحت رهبری شارون برآشفته بود، در اقدامی نمایشی دادگاهی در اسرائیل شارون را مسوول «غیر مستقیم» آن کشتار‌ها دانست و بدنبال آن وی از سمت وزارت دفاع برکنار شد.

شارون یکبار دیگر در قامت نخست وزیر به قدرت برگشت، اما خروج از غزه در سال ۲۰۰۵ اینبار شارون را برای همیشه از صحنه سیاسی اسرائیل محو کرد. در همین سال عمری پسر شارون، پس از تحقیقاتی که درباره فساد مالی مبارزات انتخاباتی پدرش برای رسیدن به ریاست لیکود انجام شده بود، به دلیل شهادت دروغ و جعل اسناد، گناهکار شناخته شد.

اولمرت و وینوگراد

پس از اینکه آریل شارون روز ۵ ژانویه سال ۲۰۰۶ سکته مغزی کرد ایهود المرت جانشین او شد. او یکی از دیگر قربانیان سیاسی صهیونیست‌ها است که پس از شکست در جنگ ۳۳ روزه از حزب الله لبنان برای همیشه از قدرت کنار زده شد و حتی به دلیل پرونده‌ای فساد به زندان افتاد.

کمیته وینوگراد پس از جنگ ۳۳ روزه او را در این شکست مقصر دانست و عملکرد او را شتاب‌زده توصیف و اعلام کرد که او به جای برنامه ریزی و مدیریت جنگ، به صورت شتابزده وارد جنگ شده است. بعد از انتشار گزارش وینوگراد و نتایج مهمی که این گزارش به آن رسیده بود، زمزمه‌های زیادی در خصوص ضرورت استعفای اولمرت مطرح شد.

اولمرت به این متهم شد که با استفاده از به کما رفتن آریل شارون کابینه خود را با عجله تشکیل داده و این کابینه مملو از انتصابات غیر قابل توجیه بود که مهمترین آن‌ها انتصاب عمیر پرتص به عنوان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود. اولمرت در کمیته وینوگراد در برابر دو سوال اساسی قرار داشت: تصمیم به آغاز جنگ و توسعه عملیات زمینی در دو روز آخر جنگ.

وی از ترس اینکه وزیر جنگ اش در کمیته وینوگراد وی را محکوم کند، گفت که هنگامی که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد به تعویق افتاد و پیش‌نویس بدی برای اسرائیل تهیه شد، وی دستور به آغاز حمله زمینی داد.

این در حالی بود که پیش‌نویس قطعنامه پایانی حدود ۳۶ ساعت قبل از پایان جنگ و به صورت کاملاً منطبق بر خواسته‌های اسرائیل تهیه شده بود. این اقدام قبل از زمانی بود که اولمرت تصمیم گرفت یک دستاورد در جنگ زمینی به دست بیاورد و باعث کشته شدن تعداد زیادی از نظامیان اسرائیلی شد.

غزه بلای جان نتانیاهو

سال ۲۰۰۶ در جلسه‌ای که برای بررسی استعفای ایهود اولمرت برگزار شد، بنیامین نتانیاهو خطاب به اولمرت گفت: فقدان قدرت بازدارندگی، مشکل ارتش نیست، بلکه مشکل محافل سیاسی است. می‌گویید که می‌توانید تمام اتفاقات را اصلاح کنید، اما چگونه این کار را انجام خواهید داد در حالیکه مشکل اصلی شما هستید؟ شما از تجربیات درس نخواهید گرفت، چرا که عبرت واقعی که باید گرفته شود، شما هستید.

نتانیاهو در لحظاتی که این خطابه پیروزمندانه را در برابر «اولمرت زمین خورده» ایراد می‌کرد شاید هرگز فکر نمی‌کرد روزنامه عبری هاآرتص، ۱۷ سال بعد بنویسد میزان مقبولیت کنونی نتانیاهو بسیار شبیه مقبولیت ایهود اولمرت نخست وزیر اسبق در پایان جنگ دوم لبنان است. همانطور که کارل مارکس در هجدهم برومر لوئی بناپارت نوشته بود تاریخ تکرار می‌شود بار اول به عنوان تراژدی، سپس کمدی. برای نتانیاهو تاریخ به تراژیک‌ترین شکل ممکن و شاید همزمان کمدی تکرار شد. رهبر مغرور لیکود هرگز در مخیله اش نمی‌گنجید گردش زمان اینچنین او را تحقیر کند.

«بی بی» صهیونیست‌ها هیچگاه تصوری درباره چنین پایان مفتضحانه‌ای درباره ۴ دهه فعالیت‌های سیاسی پر فراز و نشیب خود نداشت. او اینبار بازگشته بود تا با اصلاحات قضایی اش، پایه گذار اسرائیل جدیدی شود. اما کوچک‌ترین باریکه جهان یعنی غزه، همانطور که آریل شارون را در خود دفن کرد، سکانس پایانی بنیامین نتانیاهو را هم رقم زد. دیگر هیچکس او را نمی‌خواهد بلکه یک جهان از رفتنش خوشحال خواهند شد.

حالا، ساختار سیاسی اسرائیل و شهرک نشینان صهیونیست خواستار کناره‌گیری نخست وزیر رژیم صهیونیستی از سمتش به دلیل رفتار نامناسب در دوره جنگ و مسوولیت وی در شکست سنگین در مقابل مقاومت فلسطین هستند. همانگونه که هاآرتص در سرمقاله ۳ ماه قبل خود تحت عنوان «فقط برو، نتانیاهو» نوشت: «هیچ توضیح منطقی برای اظهارات نخست وزیر در سخت‌ترین لحظات وجود ندارد. نتانیاهو مانند عقرب در داستان عقرب و قورباغه است؛ این طبیعت اوست. نتانیاهو مثل همیشه فقط به خودش فکر می‌کند، او از موقعیتش دفاع می‌کند و فقط نگران آینده خودش است. ما نباید اجازه دهیم که او در قدرت باقی بماند. نظام سیاسی باید راهی برای پایان دادن به حکومت بدخواهانه نتانیاهو بیابد.»

در فرهنگ عبری وقتی می‌خواهند از فردی ابراز تنفر کنند و یا امید داشته باشند که بعد از مردن به جهنم برود، می‌گویند که کارنامه اش زیر بغل چپش بود. بنیامین نتانیاهو اکنون در چنین موقعیتی نزد افکار عمومی دارد. همه آماده اند او را تا دورازه‌های جهنم بدرقه کنند. از گلدا مایر تا بنیامین نتانیاهو گویی این سرنوشت مشترک همه رهبران اسرائیل است.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها