به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، مجله همشهری «داستان» به تازگی دور جدید فعالیت خود را با سردبیری مریم بصیری آغاز کرده است.
مریم بصیری نویسنده و کارشناس تئاتر است و آثاری در حوزه داستان با موضوع انقلاب، دفاع مقدس، زنان و ... در کارنامه دارد.
به بهانه راهاندازی دوباره همشهری داستان، با بصیری به گپوگفت نشستیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
خانم بصیری انتشار همشهری داستان حدود سه سال متوقف بود، چه شد دوباره دارد فعالیت خود را از سر میگیرد؟
در این زمانه، نشریه کارکردهای مختلف خود را از دست داده، خوشخیالی است فکر کنیم جوانان امروزی همچون جوانان دو سه دهه قبل با آن شور و شوق قبلی علاقهمند مطالعه هر نشریهای باشند. با این وجود در میان انتشار انواع نشریات، بالاخره وجود تعداد انگشتشمار نشریات ادبی و بهویژه ادبیات داستانی لازم است. نشریات ادبی قبلی یکییکی تعطیل شدند و حال وجود چند نشریه داستانی ضروری است؛ هرچند حتی، چون گذشته مخاطب عام و خاص نداشته باشند.
کنار علاقهای که به فعالیت در دنیای مطبوعات دارم، هرگز نتوانستم روی علاقهام به داستان و داستاننویسی سرپوش بگذارم. وقتی هم هر دوی این علایق کنار هم قرار بگیرند نتیجه آن میشود که با وجود مشغلههای کاری زیاد و درخواستهای مکرر از سوی مؤسسه همشهری، این مسؤولیت را قبول کنم. امیدوارم با آغاز به کار این نشریه، علاقهمندان داستان و نویسندگان جوان نقطه امیدی پیدا کنند و حالواحوال تمام ادبدوستان، دلانگیز و داستانی شود.
ایندوره تفاوتی هم با فعالیت دوره پیشین همشهری داستان دارد؟
تلاش میکنم کنار تغییرات محتوایی و هنری دوره جدید که لازمه پویایی و تجدید حیات نشریه است، بتوانم تا حدی به سبک و سیاق نشریات قبلی هم پایبند باشم تا مخاطبان سابق نشریه دوباره احساس خوش خواندن همشهری داستان دورههای قبلی را تجربه کنند.
هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد؛ انتشار به موقع یک نشریه در تاریخ مشخص با نویسندگان غیرمشخص که باید به نوشتن اثری با توجه به موضوع آن شماره علاقهمندی نشان بدهند، سختیهایی بیشتر به همراه دارد. شروع به کار مجدد نشریهای که مدتی انتشارش متوقف شده، از شروع به کار یک نشریه تازه متولد شده در دنیای مطبوعات، سختتر است. چرا که مسؤولان و مخاطبان هنوز با ذهنیت قبلی و تصویرهای خودشان انتظار دارند همچنان هماننشریه سابق را ببینند و آثار همان نویسندگان قبلی را بخوانند؛ اما تحریریه جدید تمایل دارد با شیوه خودش کار را مدیریت کند که ممکن است به مذاق مخاطبان قدیمی نشریه خوش نیاید.
اهدافتان در همشهری داستان چیست؟ کمی هم از اینمساله صحبت کنیم
هرچقدر تناوب و توالی مدت انتشار نشریات از روزانه به طرف هفتگی، ماهنامه، فصلنامه و سالنامه میروند، ماندگاری و پویایی آنان بهعنوان یک نشریه مرجع افزایش پیدا میکنند. قصدمان این است که نشریه داستان هم با توجه به موضوعی که برای هر شماره دارد، بتواند نشریهای ماندگار باشد و تاریخ مصرف خاصی نداشته باشد.
قطع خاص همشهری داستان از روز نخست تا به حال هم موجب شده است این نشریه نیز در کنار دیگر نشریاتی که بهصورت کتابنشریه منتشر میشوند بهخاطر ظاهر فیزیکیاش و شباهتی که به کتاب دارد، ماندگاری بیشتری نسبت به هفتهنامهها و ماهنامههایی با قطع بزرگتر داشته باشد.
یادکردن از پیشکسوتان عرصه ادبیات داستانی و نویسندگان شاخص به بهانه چاپ داستان آنها و همچنین توجه و حمایت از نویسندگان ناشناخته و نوقلمها با چاپ آثار برگزیدهشان، از دیگر اهداف نشریه است.
در شرایط فعلی اغلب ناشران تخصصی ادبیات داستانی ترجیح میدهند رمان منتشر کنند تا مجموعه داستان. طبیعی است مجموعههایی هم که اسم نویسنده شناختهشدهای روی آن باشد زودتر چاپ میشود تا مجموعهای با اسم یک نویسنده ناشناخته شهرستانی. از طرفی نشریه تخصصی خاصی هم برای چاپ داستان کوتاه وجود ندارد و نشریات غیرتخصصی هم تعداد کمی داستان چاپ میکنند که آنها هم شرایط خاص خودشان را دارند. همه این موارد موجب میشود تا تولید داستان کوتاه کم بشود و حتی در صورت تولید، مجالی برای چاپ و دیدهشدن نداشته باشد؛ و فقط در گردهمایی و محافل ادبی خوانده شوند. یا در جشنوارههای داستانی شرکت داده شوند و در نهایت در مجموعه داستان برگزیده جشنواره چاپ شوند که آن هم امید چندانی به دیدهشدنشان نیست.
بیتوجهی به داستان کوتاه تا آنجا پیش رفته است که چند نفر از پیشکسوتان و یا نویسندگان میانسال شناخته شده در مقابل درخواست ما برای نگارش داستان، اعلام کردند سالهاست داستان کوتاه ننوشتهاند و دیگر نمیتوانند داستان بنویسند و فقط رمان مینویسند. چند داستان به ظاهر کوتاه هم از نویسندگان مطرح به دستمان رسید که متأسفانه نتوانستیم آنها را در فهرست این دو شماره قرار دهیم، چون تعداد کلمات آنها بین چهار تا هشتهزار کلمه بود و حتی با خلاصهشدن آنها هم توفیقی حاصل نشد و به محتوای اصلی اثر خدشه وارد شد. داستانهایی با این تعداد کلمات، ۲۰ الی ۳۰ صفحه نشریه را به خود اختصاص خواهند داد و علاوه بر خستگی مخاطب موجب خواهند شد که نتوانیم از آثار بیشتری استفاده کنیم. سعی ما این است از مطالب کوتاهتر و بیشتری استفاده کنیم. در حال حاضر سقف داستان کوتاهی که مخاطب را خسته نکند ۱۵۰۰ کلمه و یا حداکثر ۲۰۰۰ کلمه است. حال امکان دارد داستانی کمی بلندتر و یا کوتاهتر هم باشد.
با توجه به همین قضایا، فعالیت مجدد یک نشریه داستانی دیگر در جمع نشریات کشور، تزریق امید دوباره از طریق توصیف، تصویر و تخیل به علاقهمندان داستان است.
در هر شماره تعداد مشخصی داستان در نظر گرفتهاید یا محدودیت داستانی ندارید؟
اول بگویم ایننشریه هم مثل تمام نشریات دیگر شامل چند بخش است؛ از جمله: داستان کوتاه، تألیف و ترجمه، در دو شکل مرتبط با موضوع هر شماره و داستان آزاد، روایتهای داستانی و یا خاطرات و شیوههای نوشتن نویسندگان شناختهشده، ارتباط هنرهای مختلف با قالب داستان، گفتگو با نویسندگان و هنرمندان نویسنده، جستارهای آموزشی نگارش داستان و طنز و طریقه ویرایش آنها، طنزهای مکتوب و تصویری مرتبط با موضوع هر شماره، معرفی ناشران دولتی و خصوصی تخصصی انتشار داستان و رمان، جهت آشنایی نویسندگان با مراحل پذیرش و سلایق ناشران برای چاپ کتاب، نقد داستان و جستارهای طریقه نقد داستان، برگزاری مسابقههای داستانی و...
در این میان مشخص است بهطور قطع تعداد داستانهای نشریه نسبت به روایت، نقد، گفتگو، طنز و جستار بیشتر خواهد بود. داستان فضایی جادویی دارد که مخاطب را درگیر خودش میکند؛ اما در کنار این تخیل لازم است خواننده با چگونگی نوشتن و نقد داستان، و تجربیات داستاننویسان هم آشنا شود و به صورت همهجانبه از نشریه استفاده کند.
این نکته را هم اضافه کنم که تعداد داستانهای تألیفی بیشتر از تعداد داستانهای ترجمه خواهد بود. چراکه قصدمان این است به نویسندگان کشور فرصت بیشتری برای چاپ داستان کوتاهشان بدهیم. آثار نویسندگان غیرایرانی به حد کافی در بازار نشر موجود است؛ اما همه نویسندگان ایرانی توفیق چاپ داستانکوتاههایشان را ندارند.
انتخاب نویسندگان داستانها بر چهاساسی است؟
قصدمان این است در دوره جدید با تمامی داستاننویسان حرفهای و نیمهحرفهای برای گرفتن داستان تماس بگیریم. تا به حال برای این دو شماره هم با نویسندگان بسیاری در سراسر کشور تماس گرفته شده است. برخی از پیشکسوتان به دلایل مختلف از همکاری سر باز زدند و برخی با روی خوش از پیشنهاد ما استقبال کردند و به مرور زمان شاهد انتشار آثارشان خواهید بود.
نشریه داستان متعلق به تمامی داستاننویسان کشور است جدای از هرگونه اعتقادات و گرایشهای سیاسی و … این که کسی یا کسانی بخواهند نشریه داستان و یا هر نشریهای را فقط به آثار دوستان و همفکران خود اختصاص دهند، کار پسندیدهای نیست.
در شماره اول هم با توجه به کمبود وقت برای آمادهسازی نشریه جهت حضور در نمایشگاه مطبوعات، در کمتر از یک ماه از صفر تا صد نشریه در ۱۹۶ صفحه کلید خورد و چاپ شد. دوستانی که اثرشان در شماره اول آمده است لطف کردند و در مدت زمان بسیار کمی اثرشان را با موضوع پدر نوشته و برایمان ارسال کردند. در واقع این دوستان افرادی بودند که به نشریه خودشان محبت داشتند و در برابر درخواست عمومی ما به نویسندگان بسیار، فرصت همکاری در شماره اول را داشتند. اسامی نویسندگان را هم بگویم؟
بله!
حسام آبنوسی، حاتم ابتسام، عباس احمدی، زهرا اخلاقی، مهرداد اسکویی، فاطمه اکبریاصل، زینب بخشایش، اعظم بروجردی، کامران پارسینژاد، راضیه تجار، محمدجواد جزینی، نجمه جوادی، مرتضی حیدری، هادی خورشاهیان، مریم راهی، ابراهیم زاهدیمطلق، زینب ساجدی، احمد شاکری، حسین شرفخانلو، مهرداد صدقی، احسان عباسلو، سارا عرفانی، شمسالدین فلاحهاشمی، یوسف قوجق، مرسده کسروی، سجاد محقق، سیدمیثم موسویان و … همراه با ترجمه آثاری از دیوید باکسربام، آلفونس دوده، جورج ساندرز، و استیون وینسنت بنت.
انتخاب همکاران تحریریه بر چهاساس بود؟
افرادی که در بخشهای محتوایی، اجرایی یا هنری نشریه مشغول هستند چه آنهایی که اسمشان در صفحه فهرست آمده و چه نیامده، همه کسانی هستند که در دوران سردبیری روزنامهها و ماهنامههای قبلی از همکاران من بودند و با توجه به اینکه به زبان مشترکی در کار رسیده بودیم، دوباره دعوت به همکاری شدند.
این همکاران وظیفه سفارش اثر، تعامل با نویسندگان، ارزیابی، ویرایش، انجام گفتگو، پیادهسازی، تایپ، تصحیح و … را دارند و یا در قسمت هنری، کار صفحهآرایی، عکاسی، تصویرگری، گرافیک و… را انجام میدهند.
برخی از افراد گمان میکنند مثلاً سردبیر یک نشریه ورزشی یا نمایشی فقط کافیست ورزشکار یا بازیگر باشد. بر همین اساس فکر میکنند اگر کسی داستاننویس خوبی باشد میتواند سردبیر خوبی هم برای یک نشریه ادبیات داستانی باشد. این شرط حتمی و لازم است؛ اما کافی نیست. سردبیری یک نشریه در واقع یک مدیریت دقیق و تماموقت روی فعالیت متفاوت تمامی افراد و همه کارها از مرحله انتخاب موضوع تا لیتوگرافی و چاپ است. یک سردبیر باید علاوه بر آشنایی و سابقه نگارش اثر در تمامی قالبهای ژورنالیستی و سابقه فعالیت در تمامی پستهای کاری یک نشریه، باید با تمام مراحل هنری و فنی کار تولید و توزیع از نویسندگی و عکاسی گرفته تا کار صفحهآرایی و آمادهسازی، چاپ، صحافی و … آشنا باشد تا بتواند با دیدی همهجانبه روی کارش اشراف داشته باشد.
در شماره اول دور جدید همشهری داستان به موضوع پدر پرداختید. چرا؟ علت خاصی داشت؟
از آن جایی که شماره اول به بهمن و اسفند اختصاص داشت و در اوایل ماه بهمن مناسبت روز پدر را داشتیم، ترجیح دادم اولین شماره با نام مولا علی و با برکت نام پدر هستی و حضرت آدم شروع شود. پس «یا علی» گفتیم و عشق آغاز شد.
موضوع شماره بعدی چیست؟ این هم سوال آخرمان!
شماره دوم دوره جدید اختصاص به ماه فروردین دارد و در واقع ویژهنامه نوروزی است. به همین خاطر نشریه با حجم بیشتری با موضوع نوروز در ۲۹۲ صفحه صفحهآرایی و آماده چاپ شده است. در آن شماره هم آثار پنجاه نویسنده، مترجم و طنزپرداز منتشر خواهد شد. اسامی آن دوستان هم به ترتیب الفبا عبارت است از:
شهلا آبنوس، محمدرضا آتشینصدف، ایوب آقاخانی، آرزو ارجمند، مسعود امیرخانی، زینب بخشایش، سعید بیابانکی، حسین پاینده، مرتضی حیدری، آیت دولتشاه، مریم دوستمحمدیان، علی دهباشی، فرشاد ذالنوریان، محمدرضا ذوالعلی، محمدمهدی رسولی، زهرا زواریان، مظفر سالاری، مریم ساحلی، پروانه سراوانی، علیالله سلیمی، احمد شاکری، وحید شیخاحمد صفاری، قطبالدین صادقی، زهرا طباطبایی، احسان عباسلو، احمد عبداللهزاده مهنه، الهام فلاح، ناصر فیض، محمد قائمخانی، یوسف قوجق، مرسده کسروی، اعظم کیانافراز، محمدعلی گودینی، سمیه لندیاصفهانی، نیلوفر مالک، مائده مرتضوی، سعید مکرمی، جمال میرصادقی، محمدحسین ناصربخت، ساسان ناطق، عاطفه نیکوبیان، محسن هجری و … همراه با ترجمه داستانهایی از رولد دال، بائو نینه، پاتریشیا هایاسمیت، ولفگانگ هیلدسهایمر.
حال این را هم باید اضافه کرد که پس از تعامل با بیش از ۲۵۰ نویسنده برای شماره نوروز، این افراد و آثارشان برای شماره دوم انتخاب شدند. با توجه به تعداد این نویسندهها و دیگر همکاران تحریریه باید گفت بیش از هفتاد نفر مستقیم و غیرمستقیم درگیر تولید و آمادهسازی نشریه نوروز بودند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴