به مناسبت 20 دی ماه سالگرد شهادت امیرکبیر مردی بزرگ از تبار مردانگی و شهادت

مردی بزرگ تمام شد

پس از این که امیرکبیر با دسیسه اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار شد به دستور ناصرالدین شاه قاجار شوهرخواهر خود در حمام فین کاشان به شهادت رسید و در کربلا به خاک سپرده شد
کد خبر: ۶۵۸۲۰
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲ - 11January 2016

مردی بزرگ تمام شد

 به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، میرزا محمد تقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه از توابع اراک متولد شد. امیرکبیر پس از این که با دسیسه استعمارانگلیس و اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار شد وی را به کاشان تبعید کردند و برای این که  بتوانند در سکوت و آرامشی بدون هیاهو امیرکبیررا از سر راه خود بردارند وی را به دستور ناصرالدین شاه قاجار  در حمام فین کاشان به شهادت رساندند و پس ازشهادت، پیکر مطهرش را به عراق منتقل کردند و در  کربلا به خاک سپردند.

خلع از تمام مناصب و تبعید

روز ۳۰ آبان، فردای دستگیری، امیرکبیر از تمامی مناصب خلع و دو روز بعد به عنوان یک زندانی به کاشان فرستاده شد. این تبعید ۴۰ روز زمان برد.  براین اساس به نگهبانان دستور داده شده بود که با کمال احترام با او رفتار کنند. با این حال همسر وزیر مختار انگلیس که خارج از شهر با کاروان حامل امیر برخورد داشته مینویسد که سرنوشت او را به آسانی میشد حدس زد. با این شرایط، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد.

شهادت امیرکبیر

اطرافیان ناصرالدینشاه با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را بگیرند. «چاکر آستان ملائک پاسبان، فدوی خاص دولت ابد مدت، حاج علی خان پیشخدمت خاصه، فراشباشی دربار سپهر اقتدار مامور است که به فین کاشان رفته، میرزا تقی خان فراهانی را خلاص نماید و به انجام این ماموریت مفتخر و به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد.»

.

شهادتگاه امیرکبیر

صبح آن روز خبر آوردند که پیکی از تهران خواهد رسید که فرمان وزارت امیر و خلعتی شاه را میآورد. عزت الدوله خواهر شاه باز هم نگران بود و خبر را باور نداشت. امیر به حمام رفت. شاید خبر رسیدن خلعت را باور کرده بود. علی خان فراش باشی که به باغ فین رسید چاپار دولتی را در کنار در حمام دید که منتظر امیر بود که از حمام خارج شود و پاسخ نامهای را از وی بگیرد. علی خان فراش باشی دست وی را گرفت و با خود به حمام برد تا  زن امیر را از آمدنش مطلع نکنند. مامورانش در دیگر حمام را مسدود کردند. امیر از حق نعمتی که همراه علی خان بود پرسید شما چرا مامور این کار شدید. امیر خواست عزت الدوله را ملاقات کند و نزد وی وصیت کند اما علی خان نپذیرفت. رگهای دست و پاهای امیر را گشودند، پس از مدتی خونریزی علی خان فراش باشی به میر غضب اشارهای کرد. میرغضب با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید. چون امیر به زمین غلطید دستمالی در گلوی امیر فرو کرد تا جان داد. فراش به سرعت برخاست و گفت دیگر کاری نداریم. وی و همراهانش با اسبان تند رو به تهران بازگشتند.  امیرکبیر این بزرگ مرد تاریخ انقلاب و شهادت و مردانگی که برای اعتلای ایران از جان خویش گذشته بود همچون رزمنده ای فداکار و وفادار به آرمان ایرانی مسلمان شیعی سرانجام  در روز 20 دی 1320درحمام فین کاشان به دست مزدورانی که می خواستند محمد تقی خان نباشد تا ایران روی آرامش و خوشی نبیند او را ناجوانمردانه ، غریبانه و مظلومانه به شهادت رساندند

سال شهادت امیرکبیر، ۱۲۶۸، را به حساب ابجد در یک گفت گو بیان کردهاند. یکمی میپرسد: کو امیر نظام و دومی پاسخ میدهد: مردی بزرگ تمام شد

دفن

پیکر امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به روایت میرزا محمد جعفر حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور(حقایق الاخبار ناصری) روز بعد از قتل جسد امیر را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به اصرار همسرش عزتالدوله پیکرش به کربلا انتقال یافت و در اتاقی که درب آن به سوی صحنامام حسین  ع باز میشد به خاک سپرده شد.

 



نظر شما
پربیننده ها