گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ وقتی همه چیزت را با خدا تعریف کنی، خداوند علی اعلا نیز همه امورت را کفایت میکند.
حرف امامِ انقلاب و یارانش از همان اول این بود؛ «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ؛ خداوند ما را کفایت میکند، او بهترین وکیل و بهترین سرپرست و بهترین یاور است.»
امام خمینی (ره) این حقیقت را باور داشت و به ایمانِ جمعی نیز تبدیل کرده بود که راه برونرفت از همه مشکلات، توکل بر خداست. توکل بعد از ایمان و عمل و اخلاص. بر همین اساس میشود گفت، نسبت انقلاب، با اراده الهی از همان اول بهگونهای تعریف شده بود که بزنند، نخواهند توانست سرشان را بالا بگیرند و به سلامت بروند. امکان «دررو» وجود نخواهد داشت. ما هم که غافل باشیم، یا حتی دستِ ما کوتاه باشد، خدای قادر متعال را دستِ اقتدار بلندتر از همه قدرتهاست. او جبرانکننده همه کمبودهای ماست. با همه ایمانیمان «یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیر؛ ای جبرانکنندهی استخوان شکسته!» را میخوانیم. میدانیم، توانهای درهم شکسته ما را پیوند خواهد داد. تجربه هم امضای روشنی دارد پای این باور. پر شمار هم هست این امضا که میشود از آن قابهای متعدد ساخت و فرادید جهان گذاشت. اصلا ایران، گالری این ارادهها و ارادتهای به تصویر درآمده است. یک نمونهاش ماجرای طبس. وقتی شنها به اراده الهی به جبران غفلت و ناجوانمردیی که در حق ما شد، «پنجه عقاب» را چنان شکست که صدایش جهان را برداشت.
پس لرزههای این واقعه هم بانیان آن را مثل بتهای سنگی درهم شکست و فرو ریخت. آنان با کلی برنامهریزی و تمرین و اجرای مانور و محاسبهگری صد در صد آمدند تا با فراری دادن گروگانهایشان، هم قدرتنمایی کنند و هم ما را به ریشخند بگیرند اما نتیجه بر عکس شد؛ پیکر سوخته و پرندههای نابود شدهشان ماند و خود باعث ریشخندِ خلق شدند.
باور ما اما خیلی فراتر از این بود و هست. ما آن واقعه را در این هندسه تعریف میکنیم که میگویند، «خدا در دوجا به بندگانش میخندد. یکی زمانی که همه دست به دست هم میدهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمیخواهد و زمانیکه همه دستبهدست هم میدهند تا کسی را عزیز کنند و خدا نمیخواهد. «میخواستند ما را ذلیل کنند اما اداره الهی، عزت ما بود. میخواستند خود را عزیز کنند به قدرتنمایی اما مشیت خداوند بر درهم شکستن و ذلتشان بود. هم خدا را به خنده انداختند و هم باعث ریشخند خلق شدند.
ما آن روز و هر روز و به ویژه امروز خوانده و میخوانیم آیه ۲۶ سوره شریفه آل عمران را: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلكِ تُؤتِي المُلكَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ بِيَدِكَ الخَيرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ؛ گو: بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت میبخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را میگیری؛ هر کس را بخواهی، عزت میدهی؛ و هر که را بخواهی خوار میکنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.»
بله، امروز هم خدا، همان خدای دهه ۶۰ است. چون ایمان به اخلاص آن روزها برسانیم. در پناه همان وکیل قوی خواهیم بود. «وعده صادق» جلوهای امروزین از قدرتنمایی حضرت جبار است. جبران میکند کمبودهای ما را. آن روز اگر میزدند، نمیتوانستند نخورده بگریزند. امروز اما به یاری خدا زمانِ بزن در رو اساسی تمام شده است. بزنند پایشان در مرداب گیر میکند. ده تا میخورند و در دهان گشاد زمین فرو میروند. بزنند، میزنیم اما در شکوهِ باورِ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى ...
انتهای پیام/