انتشار کتاب شرح زندگی سیاسی شهید بشارت در "زندگی و مبارزه، دولت و ملت"

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، کتاب زندگی، مبارزه، دولت و ملت؛ سرگذشت زندگی شهید ترور حجه السلام و المسلمین حاج محمدتقی بشارت؛ نماینده مردم دهاقان و سمیرم در مجلس شورای اسلامی طی سال های 1345 تا 1360  نگاشته شد.

فاطمه علی پور دهاقانی (صبا) در گفتوگو با خبرگزاری دفاع مقدس با بیان اینکه این کتاب به روایت همسر شهید؛ طیبه نجفی دهاقانی، نگاشته شده است گفت: این کتاب در واقع سیمای یک زندگی مبارز طی سال های 1345 تا 1360 را برای خوانندگان به تصویر می کشاند، و خانواده ای را معرفی می نماید که پنج شهید در راه انقلاب و حفظ ارزش های اسلامی داده اند.

فاطمه علی پور دهاقانی (صبا) تصریح کرد: عنوان این کتاب متناسب با ابعاد مختلف زندگی این شهید مبارز انتخاب شده است.

این نویسنده و پژوهشگر دهاقانی بیان داشت: این کتاب با حضور همسر، دختر و پسر شهید و با حضور امام جمعه شهرستان دهاقان؛ پدر دو شهید هشت سال جنگ تحمیلی و صمیمی ترین دوست خانوادگی شهید بشارت در سال های قبل از انقلاب و بعد از آن در قم رونمایی شد.

 علی پور دهاقانی اظهار داشت: کتاب « خانواده، ملت، مبارزه، دولت » 200 صفحه در ابعاد رقعی و تیتراژ هزارنسخه از سوی نشر دارخوین با حمایت مسئول کنگره شهدای روحانی استان اصفهان، چاپ شده است و در دی ماه سال 1394 همزمان با یادواره بشارت شهیدان در شهرستان دهاقان رونمایی شد.

بخشی از کتاب

..... مخالفت های اعتقادی و دیدگاهی بسیاری بین محمدتقی و شخص بنی صدر بر سر مسئله اصل ولایت فقیه وجود داشت به طوری که یکبار در مجلس محمدتقی چنان از دست بنی صدر عصبانی شد که از جایش بلند شده و چنان سیلی محکمی بر صورت بنی صدر زد که آقای هاشمی رفسنجانی به ایشان تذکر دادند:

- آقای بشارت، خونسرد باشند.

و از آنجا شد که اسم محمدتقی یکی یکی در لیست اسامی ترور، در شهرستان های مختلف اصفهان کشف شد...

... محمدتقی بسیار مقید بود که هرگز از وسایل دولت استفاده ای نکند حتی برای انجام امور دولت. با انتخاب شدنش به عنوان نماینده مردم «دهاقان و سمیرم» در مجلس شورای اسلامی، قطعه زمینی را که در شهرستان دهاقان در دوران جوانی خریده بود، فروخت و با پولش یک ماشین «جیپ آهو» خرید و مابقی پول خرید ماشین را وام گرفت.

حتی سرباز محافظ و پاسدار هم نداشت و همیشه می گفت:

- من عددی نیستم که تازه بخوام یکی دو نفر رو هم اسیر و عبیر خودم بکنم، خدا باهام هست، دیگه کافیه، محافظ و سرباز می خوام چیکار؟!.

با رسیدن خبر پیدا شدن عکس و شماره ماشین محمد تقی در لیست اسامی افرادی که باید ترور می شدند، به دفتر آقای هاشمی رفسنجانی؛ رئیس مجلس وقت فرا خوانده شد.

آقای هاشمی رفسنجانی طی دیداری به محمدتقی گفته بودند:

- آقای بشارت، محافظ که نداری، از وسایل شخصی خودت استفاده می کنی، عکس و شماره ماشینت هم که توی خونه تیمی شهرضا و اصفهان در می آید، چرا مواظبت نمی کنید و از وسایل دولت استفاده نمی کنید و....

با اصرار و صحبت های آقای هاشمی رفسنجانی ایشان قبول کردند تا ماشین خودشان را به دولت فروخته و در مقابلش یک ماشین از دولت بخرند.

غافل از آنکه آن ماشین نیز در عرض 45 روز مجدد شناسایی شده و در لیست اسامی ترور خانه های تیمی یکی از شهرهای تهران درآمد...