به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس «چهل نامه کوتاه به همسرم» نام کتابی است که عده ای به واسطه آن، نادر ابراهیمی را از دیگر آثارش جدا کردهاند با وجود اینکه ابراهیمی عاشقانههای خود را هم از تعهد به دور نمیداند ولی گاهی چنان وانمود می شود که گویی هیچ گاه نادر ابراهیمی از روح انقلاب اسلامی ایران ننوشته است.
او وقتی برای همسرش مینویسد متعهدانه مینویسد و هیچ گاه بی پروا سخنی به میان نمیآورد که رگههای غرب زدگی در آن دیده شود.
بانوی بزرگوار من!
«به راستی که چه در مانده اند آنها که چشم تنگشان را به پنجره های روشن و آفتابگیر کلبه های کوچک دیگران دوخته اند...و چقدر خوب است که ما (تو و من) هرگز خوشبختی را در خانه همسایه جستجو نکرده ایم.»
نادر ابراهیمی نویسنده متعهدی است که امروز ناشناخته مانده است و کسی نمیداند او قریب به 52 سال پیش یعنی در پانزده خرداد 1342 به دنبال کشف حقیقتی به نام امام (ره) بود.
ابراهیمی از خرداد 1342 تا بهمن 1357 آنچه را که راجع به امام مینوشتند پیگیری میکرد، حرکتهایی که انجام میدادند را پیگیری میکرد و کم و بیش با زندگی ایشان آشنا بود و در سالهای مبارزات اعلامیه ها را مینوشت بدون اینکه امام را دیده باشد. پس از اینکه امام وارد تهران شدند نادر ابراهیمی ایشان را ندیده بود و هرگز هم حضوری ایشان را ملاقات نکرد. اما پژوهش هایش را درباره امام ادامه میداد.
فررزانه منصوری، همسر ابراهیمی میگوید: در خاطرم هست که سالهای اول انقلاب همسرم من را موظف کرده بود آنچه را که در روزنامهها و مجلهها درباره مبارزات مردم و کارهای حضرت امام خارج از کشور انجام میدادند از روزنامهها جدا کنم و در اختیارش بگذارم. او اینها را میخواند و جمع آوری میکرد برای اینکه این مرد را بهتر بشناسد.
ابراهیمی شجاعت کرد و از امام نوشت و تاریخ نیز نشان داد که قهرمان واقعی ملت ایران امام خمینی است. بسیاری از ما این اعتقاد را داریم و نادر ابراهیمی نیز این اعتقاد را داشت و نوشت و عده محدودی نیز به دلیل این اثر از او روی برگرداندند. اما او گفت من اثری را که به آن اعتقاد داشتم نوشتم. شما چرا ترسیدید!
رمان دو جلدی «سه دیدار» که روایتی متفاوت از زندگی امام(ره) است مهمترین دلیل بایکوت شدن نادر ابراهیمی از سوی جریان روشنفکری غرب زده شد تا او همچنان گمنام بماند.
هر چند که دوستدارانش او را دوست دارند و آنها که باید بشناسند، می شناسند.