به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، دکتر محمد ایرانی مدیر کل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه در همایش «تحلیل کنشگری رژیم صهیونیستی در محیط راهبردی جمهوری اسلامی ایران» که در مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی برگزار شد، درباره رویکرد جدید رژیم صهیونیستی و جبهه عربی سازش در قبال محور مقاومت، بیان داشت: روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی موضوع جدیدی نیست؛ اما تحولات اخیر منطقه بهویژه در دهه دوم قرن اخیر دست بهدست هم داد و روند گرایش عربها به اسراییل را وارد ابعاد جدیدی کرد و حتی آن را علنیتر ساخت.
وی افزود: از ابتدای قرن اخیر و بعد از موضوع حمله به برجهای دوقلوی آمریکا در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، وضعیتی برای کشورهای عربی ایجاد شد که برای فرار از فشار آمریکا بر آنها، برای نزدیکی با اسراییل گام برداشتند.
ایرانی با اشاره به اینکه اشغال عراق و افغانستان هشدارهای جدی برای دولتهای عربی منطقه بود، ادامه داد: اگر چه در ظاهر به نظر میرسید حضور آمریکاییها در منطقه میتواند در راستای حمایت از این دولتها بوده باشد، اما حضور و بروز جریانات جدید تندرو و افراطی از قبل این تحول و ریشه آن در درون این کشورها ازجمله عربستان سعودی، خود به خود این نگرانی را برای آنها ایجاد میکرد که میتوانند تحت تأثیر ناشی از اشغال هم قرار گیرند.
وی با بیان اینکه این روند تا تحولات مربوط به بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱ که تحت عنوان بهار عربی هم شناخته میشود، ادامه یافت، بیان کرد: برآیند این موضوع این است که در مرحله اول، اولین قدرت نظامی جهان عرب که عراق بود، از صحنه کنار رفت و ارتش این کشور از هم پاشید و در مرحله بعدی که بیداری اسلامی شروع شد، دومین قدرت عربی یعنی مصر هم از دور خارج شد.
مدیر کل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه اضافه کرد: بعد از این جریانات، عربستان سعودی بهعنوان نماینده تفکر جدید کشورهای عربی، روند سازش با رژیم صهیونیستی را در مقابله با جریان مقاومت آغاز کرد؛ یعنی بعد از فروپاشی دو قدرت اول جهان عرب که عراق و مصر بودند، عربستان بهعنوان قدرت سوم در جهان عرب سر برآورد.
وی افزود: اما سعودیها از درون نگرانیهای بسیاری داشتند؛ که میبایست آن را به نوعی حل میکردند؛ تا هژمونی آنها در جهان عرب تحقق یابد و تثبیت شود.
ایرانی در ادامه گفت: طوفان تغییر که شکل گرفت، سعودیها تمام امکانات تبلیغی، رسانهای و مالی خود را بهکار گرفتند تا پایههای وجود خود را در داخل مستحکم کنند؛ پس برای اینکه مشکلات داخلی خود را فرافکنی کرده و رو به جلو حرکت کنند، ایرانهراسی و شیعههراسی را در دستور کار خود قرار دادند؛ تا بلکه بدینصورت افکار عمومی را به موضوع و مفهوم دیگری سوق دهند.
وی با بیان اینکه سعودیها به موازات این اقدام، نزدیکی به رژیم صهیونیستی را هم در دستور کار خود قرار دادهاند؛ تا پایههای قدرت خود را در منطقه تثبیت کنند، اظهار داشت: عوامل متعددی کمک کرد تا رژیمهای منطقه بهویژه رژیم سعودی به سمت همگرایی با اسرائیل حرکت کنند؛ که عبارتند از بهانه قرار دادن ایران برای تشدید رقابتهای منطقهای، نگرانی از بهار عربی، رشد افراطگرایی در منطقه و تأثیر آن بر مراکز تصمیمگیری مانند سلفیها، وهابیت و تکفیریها که در آینده امنیت عربستان را به مخاطره میاندازد، وجود سوابق و زمینههای قبلی همکاری با رژیم صهیونیستی، و بی اعتمادی در برهههای اخیر بین عربستان و اسراییل به امریکا.
مدیر کل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این مطلب که پایههای قدرت در عربستان، نفت، حرمین شریفین و نزدیکی به غرب است، عنوان کرد: عربستان در شرایط فعلی، پایه قدرت سوم خود که نزدیکی به غرب است را در مخاطره میبیند؛ زیرا در چند مورد ازجمله تغییر نکردن صدام، احساس خطر از خیانت غرب به خودشان همانند آنچه در بهار عربی روی داد، درخواست برای برکناری بشار اسد در سوریه، اصرار به غرب برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای ایران و... متوجه شده که آمریکا به درخواستهای آنها توجهی نداشته است.
