به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، در سال های اخیر بحرانهای عربی در بحرین، سوریه، عراق و یمن از دل مشغولی های رویکرد پاکستان در جهان عرب بوده است. در این بین با توجه به اینکه عربستان سعودی به عنوان متحد اصلی این کشور بیشترین نقش را در شورای همکاری خلیج فارس و تاثیر پذیری بر بحرانهای عربی داشته است، اسلام آباد در تعیین رویکرد موثر در چگونگی نگاه به بحرانهای عربی بین دو دیدگاه ایران و عربستان با چالش مواجه است. نوشتار زیر به بررسی مولفههای عمده و موثر در نگاه پاکستان به بحران های عربی پرداخته است.
متغیرهای داخلی پاکستان:
اگر به نقش متغیرهای داخلی پاکستان در نوع جهت دهی به نگاه پاکستان به بحران های عربی توجه کنیم باید گفت این متغیرها نقش بسیار مهمی در نوع کنشگری و فراز و نشیب های سیاست پاکستان در این بحران ها داشته اند. در این بین از یک سو دولت های حزبی (حزب مسلم لیگ نواز شریف) در این زمینه نقش مهمی داشته است. در واقع حزب نواز نگاهی مثبت به همراهی و همگرایی با عربستان در مقایسه با اپوزسیون حزب مردم دارد. در بعد دیگر ارتش پاکستان که با عربستان سعودی دارای مناسبات نزدیکی بوده است با در نظرداشت منافع نظامی و امنیتی ویژه پاکستان به این بحران ها می نگرد. سوم احزاب اسلامی تندرو که از نظر فکری همکاری هایی با عربستان سعودی دارند متمایل به همگرایی با حول محور عربستان سعودی در این بحران ها هستند.
اما در مقابل، پاکستان کشوری با تنوع سیاسی، فرهنگی، قومی است بنابراین احزاب و جریان های شیعی (جمعیت قابل توجهی از پاکستانی ها شیعی هستند و حدود 20 درصد یعنی یک- پنجم جمعیت هستند) بریلوی ها و احزاب و گروه های سیاسی آن ها از دخالت پاکستان و همکاری با عربستان یا ممانعت کرده و یا مخالف آن هستند. گذشته از این از نگاه مخالفان همگرایی با عربستان (چون جامعه مدنی، فرهیختگان و افرادی دارای استقلال فکر) بسیاری از بحران های عربی جنگ فرقه ای است و پاکستان که نگران امنیت داخل کشور است نباید هویتها در درون پاکستان را از هم گسیخته تر کند و در مقابل همدیگر قرار دهد.
از این دید با توجه به عنصر نارضایتی درجامعه پاکستان و کمبودهای مختلف در سطوح اقتصادی، امنیتی … ایفای نقش پاکستان در بحران های عربی ضرباتی گسترده ای به کشور می زند و در کنار این نیز پاکستان نباید رابطه خود را با همسایه خود ایران از دست بدهد.
متغیر اقتصاد و کمک کشورهای عربی
پاکستانی ها کشور نیازمندی هستند و به سرمایه و نفت و انرژی وابسته اند. در این بین از یک سو در حال حاضر بخش مهمی از نیروی کار پاکستانی ها با بیش از سه میلیون نفر در کشورهای عرب خلیج فارس کار میکنند و سالانه نزدیک 6 میلیارد دلار ارز خارجی به پاکستان وارد می کنند. به نگاهی دیگر دو میلیون پاکستانی در عربستان شاغلند که سالانه حدود 5 میلیارد دلار ارز به عربستان می فرستند. همچنین پاکستانیها پس از هندیها بیشترین جمعیت اتباع خارجی در بحرین را تشکیل میدهند. در همین بین پاکستان حدود 11 میلیارد دلار مناسبات تجاری با این کشورها دارد و مناسبات اقتصادی آن ها بسیار گسترده است. در بعد کمک های مالی معنوی مذهبی و ... نیز این کشورها نقش مهمی در کمک به پاکستان ایفا میکنند. چنانچه آنان عملا میتوانند منابع اقتصادی در اختیار پاکستان قرار دهند و قولهای مساعد برای سرمایه گذاری دهند. چنانچه در سفر قبلی سلمان بن عبدالعزیز به پاکستان ، حدود یک و نیم میلیارد دلار کمک مالی به پاکستان کمک شد.
همکاری های نظامی امنیتی پاکستان با کشورهای شورای همکاری
در واقع ناتوانی ارتش های حوزه خلیج فارس موجب شده این کشورها به پاکستان توجه داشته باشند و بر روی تامین امنیت و ظرفیت های نظامی پاکستان حساب ویژه ای باز کرده و در شرایط بحرانی٬ به خصوص در بحرانهای داخلی روی کمک پاکستانیها حساب کنند.
در واقع از دید کشورهایی چون عربستان، بحرین و... کمک های نظامی پاکستان ارزانتر٬ فرمانبردارتر ٬ قابل اتکاتر است و همپیمانی با پاکستان برای داشتن یک متحد نزدیک غیر عرب در منطقه برای همکاری و همگرایی در جهان عرب و موفقیت در چالشهای امنیتی داخلی مفید است. این امر در حالی است که از نگاه ریاض پاکستان کشوری غیرعربی است و نمیتواند رقیب عربستان در جهان عرب باشد.
در کنار این نیز باید توجه داشت که بازنشستگان ارتش پاکستان نیروهایی را تربیت و به کشورهای متقاضی حوزه خلیج فارس ارسال می کنند و تأمین نیروی انسانی نظامی از منافع اسلام آباد در این حوزه است. چنانچه تعداد قابل توجهی از بازنشستگان نظامی پاکستان در منطقه حضور دارند. در بعد دیگری کمک های مالی این کشورها به برنامه های نظامی پاکستان همواره وجود داشته است و بخش قابل توجهی از ظرفیت نظامی پاکستان با کمک عربستان شکل گرفته است.
تغیر نوع نگاه ایرانی
اگر ایران را بخشی از معادلات در بحران های عربی بدانیم، رقابت ایران و عربستان سعودی پاکستانی ها را در موقعیتی بسیار سخت قرار داده است. در واقع پاکستان با توجه به نوع نگرش حزب مردم و احزاب منتقد و جریان های شیعی و بریلوی نمی تواند در معادله بین ایران و عربستان، سیاست خارجی خود را به گونه کاملی با ریاض همراه سازد. در این بین ایران و پاکستان حدود 900 کیلومتر مرز مشترک دارند و از لحاظ امنیتی و مسئله مواد مخدر و گروه های رادیکالی و.. تهدیدات مشترکی دارند و نیازهای هر دو کشور ایجاب می کند ملاحظات همدیگر را در نظر گیرند. بنابراین با توجه به رویکرد تهران در بحران های عربی، اسلام آباد نمیتواند به رویکرد ایران بی توجه باشد و یا در مقابل آن قرار گیرد.
نتیجه گیری
آنچه مشخص است هر چند پاکستان با عربستان سعودی روابط نزدیکتری دارد، اما هم چنان خواهان سیاست متوازن در مناسبات خود با ایران و عربستان سعودی است. در واقع برای پاکستانی ها سخت است که خود را با رویکرد ریاض هماهنگ کنند و یا از آن کاملا فاصله گیرند.
در واقع با توجه به متغیرهای گوناگون یاد شده پاکستان تلاش میکند در عین اینکه برای تامین منافع نظامی، امنیتی و مالی خود همکاری های حداقلی با ریاض داشته باشد اما از حضور مستقیم در بحران ها امتناع ورزد و با میانجیگری خود تنش ها را کاهش داده و مناسبات حداقل متوازنی بین ایران و عربستان داشته باشد.