به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» در قسمت هفدهم از فصل نهم این مجموعه برنامه با موضوعِ توازن شناختی، سرمایه اجتماعی و میزان اقبال و گریز به جزئیات موجود در حوزه هویت بخشی، با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه، علوم شناختی و جنگ ترکیبی و همچنین دکتر حسین نادیان، کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مؤلف کتاب حکمرانی چند سطحی روانه آنتن رادیو گفتوگو شد.
بحران هویت اجتماعی؛ آری یا خیر؟
نادیان بحث را آغاز کرد: در اینجا هویت و ابعاد گفتمانی هویت را تعریف و روشن میکنیم و در نهایت به این نکته خواهیم رسید که دچار بحران هویت اجتماعی هستیم یا خیر! ضمن اینکه باید روشن شود اقبال و گریز به حوزه هویت بخش دارای چه پارامترهایی است. در این راستا دو مؤلفه در نظر است که یکی شکاف دولت-محور میباشد و بر اساس مشارکت در انتخابات سنجیده میشود و دیگری شکاف دین-دولت بوده و میزان پایبندی به دین داری را مورد سنجش قرار میدهد.
داودی بحث را ادامه داد: در حوزه ملی سه مسئله بروز میکند که نخست، به رفتارخوانی هایی باز میگردد که پیش تر هویتی را شکل داده اند. در اینجا با شراکتِ همه تفکرها برای یک نتیجه واحد مواجهیم و قطعاً باید تمام مؤلفههای مؤثر بر ادراک مردم را بشناسیم. مرحله دوم سازمان رفتاری است و با اتصال به اتفاقاتی که قرار است در "حال و اکنون" رخ دهد، نسبت به آینده تضعیف یا تقویت میشود. این سازمان رفتاری در حوزه هویت دو بخش را شامل میشود که نخست نسبتِ مردم به حاکمیت بوده و در مرحله دوم، رفتاری است که افراد یا گزارهها به واسطه تقویت یا تضعیف فراغ از اتصال به گذشته و ادعاهای آتی، در نظر گرفته میشوند.
پاسخ به هویت اجتماعی مردم
از این به بعد مخاطب و مردم باید فرصتی برای شناخت داشته باشند؛ همچنین میتوانند شناخت قبل را استمرار دهند. از این رو فرصتی روی میدهد تا سازمان رفتاری برای مردم حاصل شود ولی میزان اشراف و تسلط افراد، گزارهها و مکانی که برای مردم مرجعیت دارد، به مفهوم شناخت اعمالی یا اعلامی میرسد.همچنین باید دید میزان نیاز و توقع مخاطب در حوزه هویت اجتماعی و ایدئولوژیکی چگونه پاسخ داده میشود و در اینجا کنش گری، صد در صد از سوی حکمران مورد نظر است. مثلاً مردم میخواهند نوعی از رفتار از شورای نگهبان بروز و ظهور کند؛ این یکی از مهمترین قواعد و قوانین در حوزه حکمرانی است چون تعیین کننده میزان تسهیل کنندگیِ حکمران در آینده است.
نادیان هم در تعریف هویت گفت: هویت تقابل و مشابهت ما را با دیگری نمایان میسازد. این رویکرد در هویت جمعی هم تعریف میشود یعنی جامعه باید خود را نسبت به یک هویت تعریف نماید.ورود فرهنگ دیگر کشورها سه مؤلفه را در ایران شکل داده که یکی شامل هویت بومی و ایران باستان و اقوام است؛ دیگری هویت اسلامی و دینی و هویت سوم متمایل به مدرن شدن است که خود را در ابعاد و مؤلفههای مختلفی نشان میدهد.جامعه در زمان کنونی گویی دو نوع اجتماع متعارض را شکل داده و حکمرانی و دولت در این قضیه نقشی جدی داشته اند که نخست به دوره پهلوی باز میگردد و در دوران جمهوری اسلامی هم تلاش شده هویت ایرانی اسلامی شکل گیرد. این تضاد و تعارضها دائماً در جامعه ایران باز تولید میشود و به نوعی انقلاب اسلامی فرایندی هویتی بوده است.
داودی معتقد است دولتها در ایران از ملت عقب تر بوده اند خاصه در یک دهه اخیر؛ دولتها همچنان بر هویت خطی اصرار میورزند که ناشی از نیازهای جامعه نیست بلکه بر اساس یافتههای خطی دولتها از جامعه تلقی میشود.دولتها در فاز هویت در برابر ملت، همچون کودکی ۱۰ ساله در برابر انسان ۴۰ ساله هستند؛ کودک با مواجه با یک پدیده ذوق میکند ولی انسان ۴۰ ساله بارها این ذوق را پشت سر گذاشته است.وقتی هویت را فردی، جمعی و سازمانی درنظر میگیریم، در بعد فردی اطلاقی خواهد بود که به قومیت، زبان، محیط جغرافیایی و… باز میگردد. وقتی یک گروه وارد فاز هویت میشود، ماهیتی جدید پیدا کرده و هر یک از افراد گروه، قصد سهم گیری بر اساس گزارههای هویتی خود را خواهند داشت. اگر در قالب سازمان رفتاری وارد عمل شویم، هویت فردی باید کنار گذاشته شود و از این پس خصایص سازمانی هویت را به منصه ظهور بگذارد و قوانین هویت ساز در همین جا شکل میگیرد. این قوانین قصد تعادل بخشی را دارند و معمولاً در میان مردم نسبت به حکمرانان، راحت تر بروز میکند؛ چون طبقه حکمران، اصل را بر قدرت میداند.
تحجر و تجدد در هویت
داودی گفت: اولین جایی که هویت دچار ضربه میشود، مرحلهای است که تحجر به صورت پوششی غالب شود؛ نه بدین صورت که تجدد به صورت عریان بروز کند. مثل جایی که رضا شاه با کج فهمی، مسئلهای را به دلیل بی سوادی و به نام تجدد بر ما غالب کرد در حالی که این خودِ تحجر بود.تجدد بر انتخاب اثر جدی ندارد اما تحجر حوزه اصلی خود را در انتخاب فرهنگ، قانون، سنن، روش، منش، بینش و نگرش ظهور میدهد. قبل از انقلاب برخی مسائل مظاهر تمدن، فرهنگ و تجدد بودند؛ ولی بعد از انقلاب رنگ باختند و به محتوایی دیگر تبدیل شدند. عموم مردم با آن درگیر نبودند چون امروز به مسئلهای بهتر و راحت تر دست یافته اند. در این میان تحجر کنار گذاشته نشد و اتفاقاً ارتقا هم پیدا کرد؛ حتی در پشت مظاهر تجدد، تحجر را قرار دادند؛ بعد از انقلاب جنس این ادبیاتها نیز انقلابی شد و از این رو افراط در تجدد، موجبِ بر هم زنندگی ماهیت نیست ولی این افراط را در تحجر، برهم زننده ماهیت میبینیم.داعش نیز یکی از نمودهای تحجر از نوع نرم است؛ ولی در برخورد سخت، جریاناتی را با عنوان عدالت خواه میبینیم که همانهایی هستند که بر هم زننده ماهیت بوده و هویت را شکننده خواهند کرد.
این برنامه به تهیهکنندگی نوشین رهگذر، اجرای کارشناسی دکتر محسن آقایی، گویندگی حمید عبیری، پژوهشگری زهرا سهل آبادی، هماهنگی مهدی تاجیک، خبرنگاری آزاده خواجه نصیری و سردبیری دکتر علیرضا داودی تهیه و پخش میشود.
انتهای پیام/ 161