دلنوشته/ غلامرضا تدینی‌راد

رفیق به سلامت!

سرگرد «سید ابراهیم سادات حسینیان» رابط اجتماعی پلیس آگاهی بود. پیام دادم «خدا قوت خسته نباشی دلاور.» جواب داد: «درودها. روزی، روز‌های سخت گذشته را به‌عنوان قشنگ‌ترین‌ها یاد خواهیم کرد. شاد سلامت و پایدار باشی». جواب دادم رفیق به سلامت.
کد خبر: ۶۷۷۶۷۴
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۴ - 10July 2024

رفیق به سلامت!گروه استان‌های دفاع‌پرس - «غلامرضا تدینی‌راد» رئیس مرکز رصد فضای مجازی، اطلاع‌رسانی و افکار عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی؛ روزی که ترفیع درجه سرگردی گرفت به او تبریک گفتیم لبخندی زد و گفت: ان‌شاءالله امام حسین هم به ما درجه شایستگی بدهد.

مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد تماس شما از طریق پیامک به ایشان....

باورمان نمی‌شد. این آخرین تماسی بود که با رفیق قدیمی و دوست عزیزم داشتم.

آدم‌های خوب تقصیر خودشان است. اطرافیان را بدعادت بار می‌آورند؛ وقتی تلفن می‌زنی انتظار داری با همان زنگ اول و دوم همیشه جوابگو باشند و مثل آقا سید با انرژی بگویند: جان، سلام.

امکان نداشت به سید ابراهیم سادات حسینیان زنگ بزنی و تماس تو بی‌جواب بماند. خبر درگذشت او ناگوار بود و برای همین به شماره خودش زنگ زدم ولی در دسترس نبود.

نیمه اردیبهشت آمده بود دفتر کار من، نشستیم و یک لیوان چای خوردیم. یکی دو تا خاطره جالب تعریف کرد و حال و هوای‌مان عوض شد.
عجله داشت. می‌گفت کلی کار دارم و باید زودتر به اداره برگردم. رفت و یک خبر از عملکرد پلیس آگاهی خراسان رضوی فرستاد.

رابط اجتماعی پلیس آگاهی بود. پیام دادم «خدا قوت خسته نباشی دلاور.» جواب داد: «درودها. روزی، روز‌های سخت گذشته را به‌عنوان قشنگ‌ترین‌ها یاد خواهیم کرد. شاد سلامت و پایدار باشی». جواب دادم رفیق به سلامت.

در واقع این آخرین پیام و ارتباط مستقیم من با او بود. دو سه روز بعد، هیجدهم اردیبهشت‌ماه به خاطر بیماری کلیه در بیمارستان بستری شد.
درمان او به طول انجامید و از روز جمعه هشتم تیر به علت عارضه مغزی در بیمارستان حکیم نیشابور به کما رفت.

در این مدت جویای حال او بودم. ساعت ۸ صبح روز هیجدهم تیرماه دفتر زندگی سید ابراهیم سادات حسینیان برای همیشه بسته شد.
همسرش که روزی در کسوت پرستاری بیماران زیادی بوده رخت عزا تن کرد. دلتنگی دختر ۶ ساله‌اش نیلوفرسادات و پسر کوچکش سیدنوید از این به بعد بهانه‌ای است تا سال‌های سال از بابای مهربان خود یاد کنند. خوبی‌هایش را با دست‌های کوچکشان یکی‌یکی بشمارند و بگویند بابا ابراهیم از همه دنیا مهربان‌تر بود.

سرگرد آگاهی «سید ابراهیم سادات حسینیان» متولد پنجم فروردین ۱۳۶۴ در شهرستان نیشابور بود. سال ۱۳۸۹ در حادثه تروریستی روز تاسوعای حسینی چابهار او شاهد شهادت شماری از هموطنان و همرزمان خود بود و می‌گفت همین حادثه، علت بیماری دیابت استرسی‌اش شده است. بعد از آن هم در مقطعی، بیماری فرزندش تا زمان بهبودیش سبب شد حالش بدتر شود.

همرزمانش در پلیس آگاهی خراسان رضوی همه و همه از او یاد خوش دارند. صبح هیجدهم تیرماه سخت‌ترین روز بود و جای خالی آقا سید که عادت داشت به همه همکارانش سر بزند و خوش و بشی داشته باشد در ساختمان پلیس آگاهی حس می‌شد.  

سید ابراهیم سادات حسینیان با نگاه گرم و قلب مهربانش، همکاران و دوستان و خانواده و اقوامش را نمک‌گیر محبت خود کرد و یاد و نام او همیشه در خاطرات‌مان زنده می‌ماند.

پیکر سرگرد کربلایی «سید ابراهیم سادات حسینیان» سه‌شنبه نوزدهم تیر ماه مصادف با سومین روز محرم در آرامستان روستای جیلو شهرستان نیشابور به خاک سپرده می‌شود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها