گروه استانهای دفاعپرس- سمیراالسادات امامی؛ دوران ۸ ساله جنگ ایران و عراق که در فرهنگ ما به درستی با نام دوران دفاع مقدس شناخته می شود، به فاصله کمتر از دوسال بعد از واقعه بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی و برهم زدن اساس حکومت پادشاهی در ایران آغاز شد و در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی رهبر انقلاب به طور رسمی پایان یافت گرچه نه آغاز حقیقی جنگ از همان ۳۱ شهریور و یورش هوایی و زمینی ارتش بعث عراق به مرزهای کشورمان بود و نه پذیرش قطعنامه را می توان پایان آتش باران و سودای جنگ افروزی صدام دانست.
شاهد مثال این ادعا هم از یک سو؛ اسارت آزاده سرافزار خلبان شهید «حسین لشکری» در خرداد سال ۵۹ یعنی ۴ ماه پیش از شروع تهاجم عراق آن هم در داخل مرزهای ایران است و از سوی دیگر هجوم گسترده و مجدد عراق به مرزهای جنوبی بلافاصله بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران که باعث شد تعداد رزمندگان ایرانی به اسارت درآمده توسط ارتش بعثی درطول ۸ سال جنگ با تعداد اسرای هجوم مجدد که تنها چند روز طول کشید برابری کند.
این حقایق، نشانههای آشکاری هستند بر ناکارآمدی و نمایشی بودن قطعنامهها و اظهارنظرهای سازمانهای بین المللی برای توقف جنگها. از نگاه آماری درطول دوران دفاع مقدس و تا پیش از پایان جنگ مجموعا ده قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد که بررسی زمانهای صدور قطعنامهها نشان میدهد حین روزهای آغازین جنگ که عراق با تصور فتح هفت روزه تهران در حال عبور از مناطق مرزی بود، سازمانهای جهانی با سکوت معنادار خود از صدام و خوی وحشیگریاش حمایت میکردند و منتظر بودند او بتواند به اهداف متجاوزانهاش دست یابد تا جایی که اولین اظهارنظر این سازمانها زمانی اتفاق افتاد که جمهوری اسلامی توانست در کمترین زمان، نخستین موانع را بر سر راه دشمن ایجاد کند و اوضاع داشت به نفع ایران برمی گشت پس از آن نیز هرزمان رزمندگان ایران موفقیت چشمگیری در میدان به دست آوردند، دستگاه دیپلماسی جهانی برای توقف این روند به تکاپو افتاد تا مانع ادامه پیشرفت ایران شود و تغییر رویکرد حتی در متن قطعنامهها هم بسیار مشهود است به طوری که با افزایش قدرت جمهوری اسلامی و سرعت گرفتن پاکسازی مناطق اشغالی، ادبیات سازمانهای جهانی هم نسبت به ایران ملایمتر می شود و پس از کربلای ۵ که بزرگترین و موفقترین عملیات قوای نظامی جمهوری اسلامی بود، رویکرد قطعنامهها و بیانیهها نیز به شکلی آشکار تغییر کرد و در قطعنامه ۵۹۸ برای اولین بار به حقوق جمهوری اسلامی توجه نشان داده شد.
تجربه جنگ ۸ ساله نشان داد برای داشتن دست برتر در دیپلماسی چارهای وجود ندارد به جز اینکه ابتدا در میدان رزم پیشتاز باشیم و تنها با زبان سیاست نمیتوان از حقوق ملت دفاع کرد، نکته دیگری که میتواند به عنوان تجربه باارزش و گرانبها درنظر گرفته شود این است که پذیرش صلح، آتش بس در نگاه دشمن نوعی خیرخواهی و اظهار دوستی تلقی نمی شود بلکه هر زمان در میدان نبرد یک طرف درگیری تصمیم به کوتاه آمدن بگیرد، طرف مقابل این اقدام را نشانه ضعف کاهش توان نظامی تلقی خواهد کرد همین اتفاق در دوران دفاع مقدس هم رخ داد و به محض آنکه ایران، حاضر به پذیرش قطعنامه شد، صدام حملهای سراسری و حتی شدیدتر از حمله آغازین را رقم زد و این موضوع بهترین پاسخ به کسانی است که تصور میکنند حتی در دوران دفاع مقدس هم می شد بعد از آزادسازی خرمشهر، با دشمن صلح کرد و جنگ را ادامه نداد.
انتهای پیام/