دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

شهید «حمید استبرقی»؛ از انجمن اسلامی دبیرستان تا شهادت روی تپه‌های پنجوین عراق

«حمید استبرقی» هفت ماه در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشت و سرانجام در پنجم آبان سال ۶۲ در دومین مرحله عملیات والفجر ۴ بر روی تپه‌های مشرف بر پنجوین عراق به آرزوی دیرینه‌اش که همان شهادت بود، رسید.
کد خبر: ۶۸۱۶۷۷
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۴ - 31July 2024

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید استبرقی» در دهم مرداد ۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی در شهرستان یزد دیده به جهان گشود تحصیلات ابتدایی را در دبستان شیخ حسن کرباسی و دوره راهنمایی را در مدرسه ادب و دوره دبیرستان را در مدرسه امیرکبیر به پایان رساند. شهید از همان دوران طفولیت قرآن را فرا گرفت و به خاطر درخشش خاصی که در دور دبیرستان داشت به کمک چند نفر از دوستانش، انجمن اسلامی دبیرستان را تشکیل داد و دوره دبیرستان را با معدل ۱۸/۸۵ در رشته اقتصاد به پایان رساند.

شهید «حمید استبرقی»؛ از انجمن اسلامی دبیرستان تا شهادت روی تپه‌های پنجوین عراق

علاقه وافری به فوتبال داشت و در مسابقات زیادی شرکت کرد که چندین مرتبه موفق به اخذ کاپ و مدال شد. در تابستان ۵۸ به عضویت جهاد سازندگی درآمد و ۱۶ مهر ۵۹ راهی استان سیستان و بلوچستان شد و در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه مشغول به کار شد. ۶۲/۱/۲۹ از طرف سپاه به جبهه ماموریت یافت و حدود یک ماه پس از اعزام در محل دشت عباس به دیدن آموزش رزمی در قسمت طرح و عملیات پرداخت که پس از آنکه به لشکر ثارالله (ع) در کردستان اعزام شد و خود را جهت شرکت در عملیات والفجر ۴ آماده کرد و از طرف مسئول لشکر به فرماندهی انتخاب شد و سرانجام با شروع دومین مرحله عملیات والفجر ۴ در تاریخ ۶۲/۸/۵ روی تپه‌های مشرف به پنجوین عراق در مریوان به آرزوی دیرینه اش رسید و پیکرش را در گلزار شهدای خلد برین زادگاهش به خاک سپردند.

** وصیتنامه

سلام بر پیر طریقت و مرشد و راهنمایمان‌ روح خدا که با دم مسیحایى خود ما گمشدگان و گمراهان را به سبیل هدایت رهنمون گردید و با حرکت پیامبرگونه‌اش بعثت مجددى را در ارواح ما ایجاد نمود و شرافت و کرامت انسانى و الهى‌مان را به ما شناساند و به ما عزت و عظمت و قدرت بخشید و درود بر ارواح طیبه شهداى پاکبازى که نداى ملکوتى این سالک عارف را با قطرات خون مطهر خود لبیک‌ گفتند و بدین‌گونه به وعده خود با حضرت‌ احدیت صادقانه وفا کردند.

نسیم دل‌انگیز و شورآفرین و روح‌افزاى اسلام و قرآن به برکت امام عزیز و خون‌هاى شهدا در کشورمان وزیدن آغاز کرده و می‌رود تا تمامى کره خاکى را از وجود طواغیت و جباران محو سازد. مجاهدان مخلص و مومن خدا براى بوجود آمدن و تداوم این انقلاب زحمات طاقت‌فرسایى را متحمل شده‌اند تا این نونهال باغ توحید به ما رسیده، اکنون مسئولیت سنگینى بردوش ماست. حفاظت و پاسدارى از این نعمت‌ الهى بر عهده ماست و حفظ این عطیه الهى به این است که ما مطیع و پیرو ولى فقیه زمانمان باشیم و از رهنمودهاى ملکوتى‌اش تبعیت‌ کنیم و به این حبل‌ متین الهى چنگ بزنیم که بدون او گمراه مى‌شویم و در دام خناسان وسوسه‌گر و شیاطین توطئه‌گر مى‌افتیم. ما باید نشان بدهیم که شیعه انسانى، چون حسین (ع) هستیم ما فرزندان عاشورا و کربلاى حسین هستیم و همچون یاران حسین (ع) که خالصانه و عاشقانه و ایثارگرانه به نداى امام خویش پاسخ‌ دادند و ما نیز از تبار و سلاله آنانیم.

امت شهیدپرور:

دست از امام و روحانیت متعهد و علماى اسلام برندارید که سعادت شما در پیروى از این انسان‌هاى مومن و خداجو مى‌باشد و در پشت سر رهبر اتحاد و اتفاق خود را حفظ و محکم کنید که تفرقه یگانه سلاح دشمن است مدرنترین و پیچیده‌ترین سلاح‌هاى ابرقدرت‌ها دربرابر اراده پولادین شما بى‌اثر است و این را فرزندان مجاهدتان در میدان‌هاى نبرد عملا ثابت کرده‌اند، فقط سلاح تفرقه و ایجاد اختلاف است که با القائات شیطانى خناسان وسوسه‌گر مى‌تواند صفوف متشکل ما را پراکنده سازد و جمع ما را منحرف و قدرت ما را نابود سازد.

پس همیشه مسئله دیگر جنگ است، معرکه درگیرى تمامى کفر و تمامى اسلام است. حربه‌اى که ابرقدرت‌ها با آن قصد نابودى انقلاب و جمهورى اسلامى را داشتند و اکنون پس از سه سال از گذشت آن به همت و مجاهدت جهادگران راه خدا و خلوص و ایثار رزمندگان و اهدای خون شهدا به‌ دامى‌ مهلک‌ براى بنیانگذاران و آتش‌افروزان اصلى آن شده‌ است و تنها راه ما ادامه جهاد و نبردمان تا نابودى کامل خصم است.

جبهه‌ها را تقویت کنید و با آمدن به جبهه قدرت اسلام را به کفار نشان دهید و با قدرت به او بفهمانید که رهبر ما سالار شهیدان حسین ابن على (ع) است که با ۷۲ تن یار، خود را در راه اعتلاى اسلام قطعه قطعه خواست و با سرافرازى شهید گشت و ننگ ذلت را نپذیرفت. ما پیرو ائمه‌اى هستیم که کشته‌شدن عارشان و شهادت کرامتشان است. 

و اما اى خداى من واى خالق من: 

اگرچه معاصى و گناهانم آنقدر عظیم است که خجالت‌ دارم به محضرت بیایم و به آستانت روى‌ آورم و لیکن رحمت واسعه و بیکران تو را که مى‌بینم، امیدوار مى‌شوم و به عفو و رحمتت دل‌ مى‌بندم که بى‌رحم و لطف تو، بدبخت و بیچاره‌ام و بدون تو هیچ پناهگاه و مأمنى ندارم. خداوندا تو خود دانا به اعمال نهان و آشکار منى، پرونده‌ام سیاه و در نامه عملم حسنه و عمل صالحى ندارم که عرضه کنم. اکنون به جبهه آمده‌ام که محل نزول امدادهاى غیبى توست و محلى که بار‌ها آخرین حجتت حضور یافته و محلى که عاشقان دلباخته‌ات با مناجات خویش عطرآگین و روح‌بخشش کرده‌اند بلکه به برکت وجود این عزیزان مورد رحمت و لطفت قرار گیرم.

خدایا وجودم را لبریز از عشق و ایمان به خودت بگردان و نیاتم را صادق و اعمالم را خالص و قلبم را پاک‌ گردان و آنگاه که وجودم را مالامال از عشق و ایمان و اخلاص و شهامت گردانیدى اگر صلاح دانستى شربت گواراى شهادت را به من بنوشان.

اى پدر و مادر عزیزم:

اگر فیض عظماى شهادت نصیبم گشت، مرا حلال کنید و بى‌تابى و ناراحتى نکنید که به فرموده قرآن، ما همگى امانتى هستیم و باید براى اسلام فدا شویم. هر وقت خواستید بر من بگریید، بر حسین (ع) و مصائب او بگریید، در همه حال براى سلامتى امام و پیروزى رزمندگان دعا کنید، مرا از دعاى خیرتان فراموش نکنید و آمرزش گناهان و قبول شهادتم از خدا بخواهید.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار