روایت خبرنگار دفاع‌پرس از تشییع پیکر شهید «میلاد بیدی»

تکرار رسم شهدا در مسعودیه/ آزادی قدس در امتداد دفاع از حرم

میدان شهید مدافع حرم «مهدی بیدی» مبدآ تشییع شهیدالقدس «میلاد بیدی» است؛ آری! امروز باز هم در محله مسعودیه این رسم قدیمی هویدا شد که هرگاه اسلحه شهیدی بر زمین افتد، جوانی دیگر آن را برخواهد داشت و سینه دشمن روبه‌رو را نشانه خواهد رفت.
کد خبر: ۶۸۲۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۸ - 03August 2024

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس - سید محمد جواد میرخانی: «گمنامی برای شهرت‌پرست‌ها دردآور است؛ اگرنه همه اجر‌ها در گمنامی است»؛ این جمله سید شهیدان اهل قلم، حکایت سیره و رفتار بسیاری از شهداست که دوباره در مراسم تشییع یک شهید دیگر، در ذهن من تداعی می‌شود؛ چراکه یکی از بچه‌بسیجی‌های محله، گمنامی را از مهم‌ترین خصوصیت او می‌داند؛ جوانی که به گفته او همیشه لبخند بر لب داشت و دیگران جز صفا و صمیمیت، چیز دیگری از او ندیده بودند. 

می‌گویند آن‌قدر اخلاص داشت که وقتی گره‌ای از مشکلات کسی باز می‌کرد؛ جایی آن را جار نمی‌زد؛ حتی اگر کار به‌نام کسی دیگری تمام می‌شد! و در مسائل کاری هم همین‌گونه بود؛ یعنی جز خانواده‌اش کسی نمی‌دانستند که «میلاد» در خط مقدم مبارزه با رژیم‌صهیونیستی فعالیت می‌کند و در محله او را مانند دیگر بچه‌بسیجی‌ها و نمازگزاران مسجد می‌شناختند.

تکرار رسم شهدایی در مسعودیه/ آزادی قدس در امتداد دفاع از حرم

بدون‌شک همین اجر گمنامی باعث شد تا «میلاد بیدی» وقتی در لبنان به‌دست شقی‌ترین موجودات عالم به شهادت رسید و پیکرش پس از طواف در حرم حضرت زینب (س) به وطن بازگشت، یک محله به احترام او، به‌پا خاستند؛ از پیرزن‌ها و پیرمرد‌هایی که عصازنان به کوچه‌پس‌کوچه‌های مسعودیه آمده بودند، تا افرادی که شاید به‌دلیل تفاوت‌های ظاهری‌شان، درباره آن‌ها قضاوت غلط شود! آری! کجایند آن‌هایی که می‌گویند این مردم از دین و اعتقادات خود زده شده‌اند؟!

میدان شهید مدافع حرم «مهدی بیدی» مبدآ تشییع شهیدالقدس «میلاد بیدی» است؛ آری! امروز باز هم در محله مسعودیه این رسم قدیمی هویدا شد که هرگاه اسلحه شهیدی بر زمین افتد، جوانی دیگر آن را برخواهد داشت و سینه دشمن روبه‌رو را نشانه خواهد رفت؛ حال فرقی نمی‌کند که دشمن روبه‌رو یک‌روز بعثی، یک‌روز تکفیری و یک‌روز هم صهیونیست باشد؛ بلکه مهم آن است که خون شهید و راه شهید تداوم دارد و راه قدس هم که از کربلا می‌گذرد.

تکرار رسم شهدایی در مسعودیه/ آزادی قدس در امتداد دفاع از حرم

وقتی مراسم تشییع آغاز می‌شود و تابوت سه‌رنگ میلاد کوچه‌پس‌کوچه‌های مسعودیه را طی می‌کند، دود اسپند آسمان را برمی‌دارد و کرکره‌های مغازه‌ها نیمه‌افراشته می‌شود؛ آن‌قدر تناسب جمعیت و کوچه‌های این محله حاشیه‌ای تهران نامتوازن است که نمی‌شود خود را به تابوت شهید رساند؛ آخر پیاده‌رو‌ها هم مملو از محله‌ای‌ها و کسبه است که آمده‌اند تا بچه‌محله شهید خود را بدرقه کنند و هیئتی‌ها هم در‌های حسینیه‌ها در‌های را گشوده‌اند و برای جوان عاقبت‌بخیر شده محله خود اسپند دود می‌کنند؛ درحالی که مشخص است خیلی از آن‌ها نه نسبت فامیلی با شهید دارند و نه حتی شاید او را می‌شناسند؛ اما خون شهید است دیگر...

چشم‌های گریان، دل‌های شکسته و هق‌هق آن‌هایی که گوشه‌ای ایستاده‌اند و مات و مبهوت به سیل جمعیت می‌نگرند، گل‌هایی که در دست مردم است، گل‌برگ‌های پرپر شده‌ای که بر تابوت میلاد می‌ریزند، نشان از یک حقیقت دارد و آن حقیقت چیزی نیست جز آن‌که شهید سید مرتضی آوینی گفت؛ اگر شهید نباشد چشمه‌های اشک می‌خشکد، قلب‌ها سنگ می‌شود و دیگر نمی‌شکند...

تکرار رسم شهدایی در مسعودیه/ آزادی قدس در امتداد دفاع از حرم

جمعیتی که به‌دنبال تابوت سه‌رنگ شهید می‌روند، همه یک جلوه مشترک دارند؛ وقتی مشت‌ها بالا می‌روند و شعار حیدر حیدر و یاحسین (ع) تشییع‌کنندگان از ته قلب‌های آن‌ها بیرون می‌آیند؛ وقتی مرگ‌بر آمریکا، مرگ‌بر اسرائیل و مرگ‌بر ضدولایت فقیه، شعار مشترک بچه‌محله‌های میلاد می‌شود و وقتی پرچم زرد «حریفت منم»، پرچم سفید «حماس» و پرچم سه‌رنگ ایران در کنار یکدیگر پشت‌سر این شهید راه قدس به اهتزاز درمی‌آیند، همگی نشان از یک حقیقت بزرگ دارند؛ حقیقتی به بزرگی تأثیر خون شهید در مستحکم‌تر شدن اتحاد امت اسلامی، حقیقتی به طوفانی بزرگ و پاسخی سخت که به نابودی همیشگی قاتلانش بیانجامد.

ثانیه‌های پایانی حضور شهید میلاد بیدی در محله‌اش می‌گذرد؛ وقتی بر پیکرش نماز می‌خوانند، دیگر لحظه وداع آن‌هایی است که در زمانه مانده‌اند و گمان می‌کنند که شهدا رفته‌اند؛ حال این‌که میلاد‌ها تا ابد زنده بوده و در میان ما حضور دارد و اثرات خون‌شان تا نابودی اسرائیل و ظهور حضرت صاحب‌الزمان (عج) پابرجاست.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار