گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: ۱۳ مرداد سال ۱۳۶۵ در پایگاه دوم شکاری تبریز، زنگ آلرت به صدا درآمد و ۲ خلبانی که در پست آلرت آماده بودند، به سمت جنگندههای خود دویدند تا برای مقابله با جنگندههای بغثی برخیزند؛ آنها نمیدانستند که این مأموریت، بهعنوان یکی از درگیریهای مهم هوایی در تاریخ دفاع مقدس ماندگار میشود؛ چراکه در این نبرد، آنها توانستند با استفاده از یک جنگنده کوچک F5، یک جنگنده مدرن و غولپیکر «میگ ۲۵» ارتش بعث راه هدف قرار دهند.
آنزمان نیروی هوایی ارتش بعث عراق برای بمباران شهرهای مهم ایران از جمله تهران که از پدافند هوایی قویتری برخوردار بود، از پرندهای منحصربهفرد استفاده میکرد؛ این پرنده آخرین دستاورد صنعت هوایی اتحاد جماهیر شوروی یعنی «میگ ۲۵» بود که شوروی آن را در اختیار متحدان نزدیک خود قرار میداد.
«میگ ۲۵» جنگنده بمبافکن بزرگی است که ۲۰ متر طول دارد و ۲ موتور قدرتمند آن، این جنگنده را قادر میسازند تا با سرعتی نزدیک به ۳ هزار کیلومتر در ساعت و در ارتفاع ۳۰ کیلومتری سطح زمین پرواز کنند؛ تا جایی که خلبانان آن باید لباسی مشابه لباس فضانوردان بپوشند.
آنزمان مجهزترین سلاح پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با «میگ ۲۵»، موشک ضدهوایی «هاوگ» بود؛ اما در حقیقت بُرد این موشکها، پایینتر از ارتفاع پروازی «میگ ۲۵» بوده و در حقیقت ما سلاحی نداشتیم که بتواند قادر به مقابله با این جنگندهها باشد؛ بنابراین مأموریت مقابله با این «میگ ۲۵» به جنگندههای نیروی هوایی واگذار شد؛ ولی با این وجود، «میگ ۲۵» جنگندههایی گریزپا بوده و با سرعت سه برابر سرعت صوت میتوانستند در ارتفاعی که هیچیک از جنگندههای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توانایی پرواز در آن را نداشتند، پرواز کنند.
میگهای ۲۵ ارتش بعث عراق دهها بار رهگیری شدند که یک نمونه آن مربوط است به سال ۱۳۶۵؛ روز سیزدهم مرداد، ۲ فرورند جنگنده F5 آلرت پایگاه دوم شکاری تبریز مجهز به موشکهای حرارتی و مسلسل، آماده بودند تا به محض اعلام وضعیت اضطراری، توسط خلبانان آلرت به پروراز دربیایند؛ آنروز سروان «محمدرضا زارعنژاد» و ستوان «مجید شعبانی» خلبانان آلرت بودند؛ این درحالی است که روز قبلش، ۲ فروند جنگنده F5 برای اسکورت یک فروند بوییک ۷۴۷ باربری نیروی هوایی ارتش پرواز کرده بودند؛ اما وقتی میخواست وارد خاک ایران شود، هواپیماهای بعثی به قصد شکار آن میآمدند، تا اینکه در روز سیزدهم مرداد، این هواپیمای باربری در نبود جنگندههای دشمن، مجدداً قصد ورود به خاک ایران را داشت؛ اما اینبار هم بعثیها متوجه شدند و جنگنده «میگ ۲۵» آنها برای هدف قرار دادن بوییک ۷۴۷ به پرواز درآمد؛ در مقابل نیز به جنگندههای ۵F نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز برای پوشش هوایی بوییگ، دستور پرواز داده شد.
بر این اساس؛ ۲ فروند جنگنده F5 به خلبانی سروان «زارعنژاد» و ستوان «شعبانی» که در پایگاه دوم شکاری تبریز آماده بودند، از روی باند پایگاه به پرواز درآمدند؛ اما آنها میگ ۲۵ دشمن را نیافتتد و در رادارشان نیز اثری از این جنگنده مدرن بعثی نبود، تا اینکه خلبان «زارعنژاد» به کمک رادار پایگاه تبریز، موفق شد جنگنده «میگ ۲۵» را حدود ۱۰ هزار پا بالاتر، با چشم خود ببیند؛ بنابراین ۲ جنگنده F5 ایرانی با حداکثر قدرت موتورهای خود، بهسمت میگ ۲۵ بعثی رفتند و زارع نژاد موشکهای حرارتی جنگنده خود را بهسمت میگ ۲۵ شلیک کرد؛ اما موشکها عمل نکردند؛ لذا وی پس از تعقیب جنگنده بعثی بالای سر آن قرار گرفت و با استفاده از مسلسلهایی که در کنار دماغه F5 قرار دارند، میگ ۲۵ را هدف قرار داده و موجب شد تا این هواپیما آسیب ببیند و تکههای آتش از آن جدا شود؛ تا اینکه صدا افسر رادار، خلبان «زارعنژاد» را از تعقیب میگ ۲۵ زخمی منصرف کرد؛ چراکه ۲ فروند جنگنده بعثی بهسمت آنها میآمدند؛ بنابراین ۲ فروند جنگنده F5، بهسلامت روی باند پایگاه دوم شکاری تبریز فرود آمدند؛ وقتی فیلمهای ضبط شده توسط دوربین جنگنده F5، پخش شد، هیچکس باور نمیکرد که یک جنگنده کوچک F5 بتواند، یک جنگنده مدرن و غولپیکر «میگ ۲۵» را با مسلسل هدف قرار دهد؛ البته این تنها «میگ ۲۵» نبود که در طول سالهای دفاع مقدس توسط خلبانان ایرانی شکار شد.
انتهای پیام/ 113