یادداشت/ فاطمه کرمی

شهید سلیمانی؛ تجلی آرمان‌های امام خمینی (ره) در میدان عمل

در «مکتب خمینی» است که رویش‌های خالصانه، فداکارانه و ولایتمدارانه تربیت می‌یابند و از میان آن، مکتب بزرگ و انسان‌ساز دیگری پدیدار می‌گردد به نام «مکتب حاج قاسم».
کد خبر: ۷۱۷۸۶۰
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸ - 06January 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس- «فاطمه کرمی» پژوهشگر و استاد جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان؛ انقلاب امام خمینی (ره) در سال‌هایی که تمام مناطق اسلامی زیر یوغ استعمار لگدمال می‌شد، روزنه‌های امید را در دل نوجوانان و جوانان آزادیخواه بارور ساخت و آنچنان رشد کرد که از دل یک روستای کوچک و دورافتاده در منطقه‌ای دورتر از مراکز اصلی کشور، جوانی قد علم کرد که پرچم مبارزه با ظلم را برافراشت و فرماندهی بسیاری از عملیات‌های جنگی را بر عهده گرفت. او به قدری در این زمینه اوج گرفت که شنیدن نامش لرزه بر اندام ظالمین می‌انداخت و هرکجا قدم می‌گذاشت، دشمن را مجبور به عقب‌نشینی و فرار می‌کرد.

شهید سلیمانی؛ تجلی آرمان‌های امام خمینی (ره) در میدان عمل

این خاصیت انقلاب بزرگ امام خمینی (ره) است و در «مکتب خمینی» است که چنین رویش‌های خالصانه، فداکارانه و ولایتمدارانه تربیت می‌یابند و از میان آن، مکتب بزرگ و انسان‌ساز دیگری پدیدار می‌گردد به نام «مکتب حاج قاسم»

مسعود بارزانی، زمانی که اقلیم کردستان عراق درگیر هجوم داعش شد، به تمام دوستانش در آمریکا، ترکیه، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان پیام داد تا به او کمک کنند، اما همگی جواب رد به او دادند. حاج قاسم آخرین شانس بقای او و هم‌سلکانش بود. بارزانی با او تماس می‌گیرد و حاج قاسم بی‌محابا می‌پذیرد. به محض رسیدن به منطقه، داعش با شنیدن نام او پا به فرار می‌گذارد و جنگ تمام می‌شود!

زن و مرد، کوچک و بزرگ او را با نام «حاج قاسم» می‌شناسند، گویی او فردی است از نزدیکانشان. اینچنین صمیمی و بی‌آلایش است؛ و به راستی چنین است؛ حاج قاسم نامی است که دوستداران را آرام و دشمنان را مضطرب می‌کند و او مصداق «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» (فتح/۲۹) است. برای او فرقی ندارد مظلوم، شیعه باشد یا اهل سنت یا زیدی، کرد باشد یا عرب یا فارس، زیرا او فقط یک نفر را می‌شناسد که باید برای رضایت او تمام تلاشش را به کار بندد؛ و اینچنین است که مصداق آیه «صبغه الله و من احسن من الله صبغه» (بقره/۱۳۸) و آیه «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» (انعام/۱۶۲) می‌گردد.

در عین اقتدار و صلابت، در رعایت حق‌الناس بسیار دقیق و نکته‌سنج است. ایشان در نامه‌ای که در خانه‌ای در شهر البوکمال سوریه خطاب به صاحب‌خانه نوشته است، به این مسأله اشاره کرده و (در عین توجه به اتحاد شیعه و سنی) خود را به نوعی سنی می‌نامد، چون پایبند به سنت رسول الله است و صاحب‌خانه را شیعه می‌نامد، چون دوستدار اهل‌بیت است. او طلب حلالیت می‌کند و راه جبران خسارت وارده به منزل را اعلام می‌دارد.

به راستی باید گفت «حاج قاسم» مظهر اخلاص، اتحاد، شجاعت، مردم‌دوستی و خدمت به مردم و اسطوره اخلاق و صلابت است. او کسی است که به عهد و بیعت خود با خداوند وفادار ماند و از سختی‌های میدان جنگ نهراسید و تا لحظه رسیدن به «حتی یاتیک الیقین» استقامت نمود و مصداق آیه «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه» (احزاب/۲۳) شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار