گروه فرهنگ دفاعپرس _ اکبر صفرزاده: در مورد مرگ جهان پهلوان تختی دو نظریه وجود دارد که هیچ کدام به اثبات نرسیده است. نظریه اول میگوید تختی روز یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۴۶ در اتاقش در «هتل آتلانتیک تهران» خودکشی کرده و نظریه دوم این است که ساواک او را به دلیل محبوبیت زیاد و عدم وفاداری به محمدرضاشاه به قتل رسانده است.
نظریه اثبات نشده اول تاکنون دو بار توسط اهالی صنعت سینما مورد توجه قرار گرفته است؛ اولین بار توسط بهروز افخمی و با فیلم «جهان پهلوان تختی» و دومین بار توسط بهرام توکلی در فیلم «غلامرضا تختی»، اما فرضیه اثبات نشده دوم تاکنون به فیلم سینمایی تبدیل نشده است.
مهمترین بخشهای زندگی جهان پهلوان تختی که تمامی رازها، رمزها و ناگفتههای زندگی او را میتوان در آن دید مسابقات کشتی او به مثابه مبارزه با ناملایمات زندگی است که در خاطرات منتشر شده او در کیهان ورزشی سال ۱۳۴۶ به روشنی دیده میشود و همین طور مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم وی که نه در فیلم بهروز افخمی اثری از آن دیده میشود و نه در فیلم بهرام توکلی.
بخشی از خاطرات او که در هفتهنامه کیهان ورزشی در بیست و سوم دی ماه سال ۱۳۴۶ منشتر شده به شرح زیر است: «دیگر دلم نمیخواست قهرمان کشور شوم. میخواستم به همه آنهایی که به من میخندیدند و تمسخرشان گوش مرا پر میکرد بگویم که من قهرمان دنیا خواهم شد، من دیگر با این اندیشه عذاب نمیکشیدم، اما دائم گمان میبردم آنهایی قادرند قهرمان جهان شوند که قبلاً قمر مصنوعی پرتاب کردهاند؟! من تا این حد قهرمان جهان شدن را مشکل میپنداشتم. به خیال من آرزو کردن مقام قهرمانی جهان و رسیدن به آن مثل این بود که کسی ادعا کند من میخواهم «قمر» به کره ماه بفرستم! اما در ملبورن جای من و مدال من با شورویها عوض شد و من هم مثل «کولایف» برای گرفتن طلا کاملاً «دولا» شدم. اما همین که از کرسی به پایین پریدم متوجه شدم کوچکترین تفاوتی نکردهام. تنها تفاوتی که در روحیه من پدیدار گشت این بود که من دیگر خود را حقیر نمیشمردم، آن حقارتی که چند سال قوز آن را به دوش میکشیدم از وجودم رخت بربسته بود.»
«جلال آل احمد» مراسم شب هفت جهان پهلوان تختی که روز یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۴۶ در ابنبابویه برگزار شد را چنین توصیف میکند: «دیروز (نه دیشب) شب هفت تختی بود. هو افتاده بود که بعدازظهر شلوغ میشود یا راه نمیدهند، ناچار مردم از صبح راه افتادند، ما هم. با ساعدی و صمد بهرنگی در یکی از کبابیهای بازار شاه عبدالعظیم ناهار خوردیم و آمدیم ابنبابویه ... ساعت در حدود یک بعد از ظهر؛ و چه جماعتی. قرار بود از دو تا پنج مجلس باشد، ولی از پیش از ظهر شروع شده بود و ما که رسیدیم، همان گوشه ابن بابویه که مقبرۀ شمشیری است، جای سوزنانداز نداشت. دسته گلها و بلندگو و شعرهای جانسوز از شکستن کمر برادر و عباس و حسین و دیگر قضایا و آیات قرآن؛ و جماعت آمد و آمد و آمد. پیاده و سواره. طاق ایرانیت یکی از مقبرهها زیر بار جماعت تحمل نیاورد و خراب شد. جماعت عین مور و ملخ بر سر دیوارها؛ و بیوحشتی از حضور مأموران نظم و پلیس. شایع بود که تختی را کشتهاند و به گردن خودکشی گذاشتهاند. چنان شایعاتی دربارۀ مرگش که بشمارم:
- بلور در مراسم جلوی طبیب قانونی گفته که تختی خودکشی کننده نبود؛ و دیگری و دیگران: تختی مهمانخانه برو نبود. باغ و ملک داشت، جای بهتری برای خودکشی. اینکه دارند قضیه را بار میکنند به اصرار سرِ اختلافات خانوادگی، خودش حکایت از چیزهایی میکند.
- چرا علامت بخیه روی سینه و گردن نعش بود؟ برای امتحان کردن محتوای معده که آنجا را نمیشکافند. آنجا را برای این شکافته بودند که علامات ضرب وجرح را بپوشانند.
- تختی را بردهاند سازمان امنیت به تحقیقات. گروهبانی بهش اهانت کرده که تختی کلافه شده و کتک زده طرف را؛ و آنوقت ریختهاند سرش و خفهاش کردهاند. بعد بردهاند هتل آتلانتیک.
به روایت رسانههای سال ۱۳۴۶ با انتشار خبر مرگ غلامرضا تختی، هفت تن در شهرهای مختلف ایران خود را کشتند که از همه فجیعتر، قصابی در کرمانشاه بود که خود را به قناره آویخت. وی قبل از مرگ یادداشت بزرگی بر شیشه مغازهاش چسبانده بود که «جهان بی جهانپهلوان ماندنی نیست».
در فیلم «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی ما به جای رویت یک جهانپهلوان محبوب، متاسفانه با یک شخصیت مفلوک، درمانده و افسرده مواجه هستیم.
در این فیلم به ما نشان داده میشود که تختی از پس مسائل اقتصادی زندگیاش برنمیآید، توان مدیریت خانواده پدریاش را ندارد، توان مدیریت همسرش را ندارد، توان ابراز عشق به دختری که از بچگی با او بزرگ شده را ندارد، توان مدیریت هواداران و دوستدارانش را ندارد و در نهایت آن قدر ضعیفالنفس است که خودکشی میکند.
چنین آدم مفلوک و درماندهای چگونه توانسته در سه وزن مختلف صاحب مدالهای جهانی و المپیک شود، در سه المپیک مدال بگیرد، با ۷ مدال در رقابتهای المپیک و قهرمانی جهان رکورددار کسب بیشترین مدال جهانی در میان کشتیگیران ایرانی شود و بشود اسطوره ورزشی یک ملت؟
انتهای پیام/ 121