به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، همه ساله نزدیک شدن به 16 آذر (روز دانشجو) فرصتى را براى بررسى هویت تاریخى و رسالت ملى و دینى دانشجو و دانشجویان در کشور به وجود می آورد. بر این اساس و در این مجال، ضمن بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان دانشجو و مروری بر این واقعه تلخ و تاثیرگذار، به بررسی ریشهها، اهداف و نقش جنبش دانشجویى در ایران می پردازیم.
بعد از کودتاى 28 مرداد 1332، شاه که در پى شکست کودتاى اول (25 مرداد) از طریق بغداد به رم گریخته بود در 31 مرداد به تهران بازگشت و درصدد برآمد با کمک اربابان انگلیسى و امریکایى خود قدرت را بیش از پیش قبضه کند.
با آغاز سال تحصیلى و بازگشایى دانشگاهها در مهرماه، بر اثر خیزشهاى مردمى و تحرکات دانشجویى، اوضاع سیاسى رو به وخامت بیشتر نهاد. دانشجویان با راه اندازى تظاهرات، پخش اعلامیه و تعطیل کردن کلاسهاى درس، آشکارا خشم و نفرت خود را نسبت به دیکتاتورى حاکم ابراز داشتند. اولین تظاهرات یکپارچه مردم علیه رژیم کودتا در تاریخ 16 مهر 1332، اتفاق افتاد و دانشگاه و بازار به طرفدارى از تظاهرکنندگان اعتصاب کردند.
همان روز دانشجویان تظاهرات آرامى را در محیط دانشگاه برپا کردند. متعاقب آن فرماندارى نظامى وحشتزده چند افسر را به همراه چند دستگاه کامیون پر از سرباز به سوى دانشگاه گسیل داشت. سربازان مسلح در جاى جاى دانشگاه تهران موضع گرفتند و همه جا را زیر نظر گرفتند. دراین روز نیروهاى نظامى دست به اقدام کمسابقهاى زدند و در داخل محیط دانشگاه شمارى از دانشجویان را به اتهام اخلال در امنیت عمومى و برهم زدن نظم دستگیر کردند.
در 16 آبان سال 1332، دولت کودتا باوجود آگاهى از حاکم بودن احساسات ضد انگلیسى بر افکار عمومى براى تجدید روابط ایران و انگلستان، که در جریان ملى سازى نفت قطع شده بود، مخفیانه شروع به مذاکرات کرد و در 14 آذر همان سال تصمیم دو دولت را مبنى بر "مبادله بدون تأخیر سفیر" اعلام داشت.
از همان روز اعلام رسمى تجدید روابط ایران و انگلیس، که با وعده ورود قریبالوقوع "دنیس رایت" به عنوان کاردار سفارت انگلیس در تهران همراه بود، ناآرامىها و تظاهرات پراکندهاى در چند نقطه پایتخت از جمله بازار و دانشگاه تهران به وقوع پیوست و در پس آن عدهاى از معترضین در دانشگاه و بازار دستگیر شدند. همزمان با بروز این ناآرامىها، روز 17 آذر براى ورود نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت امریکا، به تهران تعیین و اعلام شد و دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا و استکبار جهانى نشان دهند.
رژیم شاه براى مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت سفر نیکسون دراقدامى کم سابقه نیروهاى لشکر 2 زرهى را به دانشگاه اعزام کرد. صبح 16 آذر، دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه هوشیارانه سعى داشتند کمترین بهانهاى به دست بهانه جویان ندهند، اما جو کاملاً ملتهب بود. ساعت اول بدون حادثه مهمى گذشت و چون بهانهاى به دست نیروهای امنیتی نیامد، به داخل دانشکدهها هجوم آوردند و از دانشکدههاى پزشکى، داروسازى، حقوق و علوم سیاسى عده زیادى و حتى استادان را دستگیر کردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند.
رئیس وقت دانشگاه تهران براى اینکه جلوى ناآرامىها را بگیرد کل دانشگاه تهران را تعطیل کرد. حضور نظامیان در صحن دانشکده فنى باعث شد که بین نظامیان و دانشجویان زد و خورد شود. با یورش سربازان مسلح و حمله آنان با سرنیزه، عدهاى از دانشجویان مجروح شدند. برخى دانشجویان در واکنش به این اقدام نیروهاى نظامى به شعار دادن روى آوردند. در این زمان رگبار گلوله باریدن گرفت و در همان لحظه اول عده زیادى هدف گلوله قرار گرفتند. مصطفى بزرگ نیا به ضرب سه گلوله از پا درآمد. مهندس مهدى شریعت رضوى که ابتدا هدف قرار گرفته و به سختى مجروح شده بود و ناله مىکرد دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچى حتى یک قدم هم به عقب برنداشت و از گلولهباران اول مصون مانده بود که یکى از نیروهای گارد شاهنشاهى با رگبار مسلسل سینه او را شکافت و بدینگونه سه دانشجوى شهید به نامهاى شریعت رضوى، قندچى و بزرگنیا جاودانه تاریخ ایران شدند.
شهید چمران که خود شاهد این واقعه بوده در رابطه با حادثه 16 آذر مىگوید: " وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویا همه را به چشم مىبینم، صداى رگبار مسلسل در گوشم طنین مىاندازد، سکوت موحش بعد از رگبار، بدنم را مىلرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک مىشنوم. دانشکده فنى خونآلود را در آن روز و روزهاى بعد به رأىالعین مىبینم."
بدین گونه حادثه 16 آذر 1332، به عنوان نماد استکبارستیزى و مبارزه با استبداد و عدالت خواهى دانشجویان در تاریخ ایران ثبت شد.
از آن پس، همه ساله در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههاى سراسر کشور مراسم و تظاهراتى به یاد شهیدان آن روز برپا مىشود.