گروه سیاسی دفاعپرس - شایان میرزایی؛ امام خامنهای، در سخنرانی اخیر خود با مسئولان نظام با اشاره به پیشنهادهای جدید ایالات متحده برای مذاکرات، تأکید کردند که آنچه امروز از سوی غرب مطرح میشود، دیگر مذاکره نیست، بلکه تحکم است. ایشان با هشدار نسبت به دامنهی گستردهی این پیشنهادات، تصریح کردند که هدف از این مذاکرات صرفاً بحث بر سر برنامه هستهای ایران نیست، بلکه آمریکا و متحدانش به دنبال گسترش دایرهی مذاکره به حوزههای دفاعی و منطقهای ایران هستند. این سخنان در حالی بیان شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، در یادداشت اجرایی اخیر خود بهصراحت اعلام کرده است که سیاست آمریکا دیگر تنها بر محدودسازی برنامه هستهای ایران متمرکز نیست، بلکه شامل برنامه موشکی، توان دفاعی و فعالیتهای منطقهای این کشور نیز میشود.
این یادداشت اجرایی که تحت عنوان National Security Presidential Memorandum (NSPM) منتشر شده، بیانگر تغییر اساسی در سیاست ایالات متحده در قبال ایران است. برخلاف توافق هستهای برجام که تنها به فعالیتهای هستهای ایران محدود میشد، این سند جدید سه حوزهی کلیدی دیگر را نیز هدف گرفته است:
۱. ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای و موشکهای بالستیک قارهپیما
۲. مقابله با گروههای مقاومت که از سوی ایران حمایت میشوند
۳. مهار توسعهی تسلیحاتی ایران، ازجمله تسلیحات متعارف و نامتقارن
در واقع این تغییر رویکرد نشاندهندهی عبور آمریکا از مذاکرات هستهای، ورود به تسلیحات متعارف و مرحلهای جدید از فشار بر ایران است؛ جایی که هدف، کاهش توان بازدارندگی و قدرت دفاعی کشور است. اما مسئلهی اساسی که اینجا مطرح میشود این است که مذاکره بر سر تسلیحات متعارف اساساً غیرقابل قبول و بیسابقه است. در نظام بینالملل، تسلیحات متعارف بخشی از حق حاکمیتی هر کشور برای دفاع از خود محسوب میشوند و هیچ کشوری حاضر نمیشود که تواناییهای دفاعی مشروع خود را در معرض مذاکره و چانهزنی قرار دهد. در حالی که توافقات کنترل تسلیحات معمولاً بر سلاحهای غیرمتعارف مانند تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیک متمرکز هستند، اما هیچ سابقهای از مذاکره دربارهی موشکهای متعارف، پهپادها، یا سایر تجهیزات دفاعی مرسوم وجود ندارد.
با این حال، یادداشت اجرایی ترامپ دقیقاً همین نقطه را هدف گرفته است. در این سند، آمریکا نهتنها ایران را از توسعهی موشکهای بالستیک قارهپیما منع میکند، بلکه در یک گام فراتر، برنامهی موشکی در سطح کلی، توسعهی توانمندیهای نامتقارن و حتی صنایع تسلیحات متعارف ایران را نیز زیر سؤال برده است. این یک تغییر راهبردی اساسی در سیاست واشنگتن است، زیرا آمریکا اکنون به دنبال محدود کردن توان نظامی ایران در تمام ابعاد آن است که این به معنای تهدید امنیت ملی کشور است.
به همین واسطه رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود، به این نکته اشاره کردند که هدف اصلی غرب از چنین رویکردی، نه مذاکره، بلکه تحمیل ارادهی خود بر ایران است. در واقع، ورود به مذاکراتی که در آن تسلیحات متعارف نیز مطرح شود، به معنای پذیرش قاعدهای جدید خواهد بود که هیچ کشوری در جهان آن را قبول نمیکند.
در معاهدات بینالمللی، میان سلاحهای متعارف و غیرمتعارف تمایز روشنی وجود دارد. تسلیحات غیرمتعارف شامل سلاحهای هستهای، شیمیایی و بیولوژیک هستند که به دلیل قدرت تخریبی بالا و تهدید جهانی، تحت نظارت و کنترل بینالمللی قرار دارند. به همین دلیل، مذاکراتی مانند NPT (معاهدهی منع گسترش سلاحهای هستهای) و CWC (کنوانسیون سلاحهای شیمیایی) برای مهار این تسلیحات شکل گرفتهاند.
اما تسلیحات متعارف، مانند موشکهای بالستیک با برد کمتر، پهپادها، تانکها و سیستمهای دفاع هوایی، جزئی از توانایی دفاعی مشروع کشورها هستند و تاکنون هیچ توافقی در سطح بینالمللی وجود نداشته که کشوری را مجبور به محدود کردن این تواناییها کند. در واقع، حتی کشورهای عضو سازمان ملل متحد نیز در مورد توان تسلیحاتی متعارف خود مذاکره نکردهاند، زیرا این امر به معنای تضعیف امنیت ملی آنهاست. حال، آمریکا تلاش دارد تا ایران را به پذیرش مذاکراتی وادار کند که در آن، نهتنها سلاحهای غیرمتعارف، بلکه توان دفاعی متعارف آن نیز محدود شود.
به طور کلی میتوان گفت یادداشت اجرایی ترامپ، که در آن سیاست فشار حداکثری دوباره فعال شده، نشاندهندهی تغییر استراتژی واشنگتن از یک رویکرد هستهای به یک سیاست مهار جامع علیه ایران است. این یادداشت نهتنها تحریمهای اقتصادی شدیدی را علیه ایران تجویز میکند، بلکه فراتر از آن، به دنبال از بین بردن مولفههای اصلی قدرت دفاعی کشور است. رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به این موضوع تصریح کردند که هدف دشمنان ایران، نه مذاکره، بلکه تحمیل خواستههای خود است. در واقع میتوان گفت آمریکا تلاش دارد تا با القای این تصور که ایران باید دربارهی برنامهی موشکی و تسلیحات متعارف خود مذاکره کند، زمینه را برای عقبنشینیهای استراتژیک تهران فراهم سازد. اما تجربهی تاریخی نشان داده است که چنین مذاکراتی در نهایت، نهتنها موجب کاهش فشارها نمیشود، بلکه مسیر را برای اعمال محدودیتهای جدید هموار میکند.
سیاست ایران در قبال این راهبرد جدید باید بر اصل حفظ توان دفاعی و امنیتی کشور متمرکز باشد و از ورود به مذاکراتی که ماهیت آن «تحکم» است، پرهیز کند. در شرایطی که ایالات متحده بهوضوح قصد دارد محدودیتهای بیسابقهای را بر توان بازدارندگی ایران تحمیل کند، عقبنشینی در برابر این فشارها میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای امنیت ملی کشور به همراه داشته باشد.
انتهای پیام/381