یادگار پیامبر گرامی اسلام(ص)1؛

آیا نسل پیامبر اسلام(ص) با حضرت زهرا(س) ادامه پیدا کرد؟/ اشاره قرآن کریم به حضرت زهرا(س)

قرآن کریم انسان‌های خاص را برای ارج نهادن به جایگاه برجسته آنان و فداکاری‌های که در راه حق کردند، ستوده و یاد و نامشان را جاودان ساخته است.
کد خبر: ۷۳۲۶۷
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳ - 07March 2016

آیا نسل پیامبر اسلام(ص) با حضرت زهرا(س) ادامه پیدا کرد؟/ اشاره قرآن کریم به حضرت زهرا(س)

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، یکی از عوامل موثر در تربیت فرزند، عامل وراثت است که از طریق پدر و مادر به فرزندان منتقل می شود. علاوه بر عامل وراثت، پدر و مادر با فراهم کردن محیط مناسب و نیز به کار گیری روش های مفید و مناسب می توانند به شکل مطلوب به رشد و تعالی فرزندان خود کمک کنند. از این نظر بهترین شرایط و زمینه برای رشد و شکوفایی شخصیت زهرای مرضیه علیه السلام فراهم بود؛ زیرا از پدر و مادری بی نظیر بهرهمند بود.

سیمای پدر

پدر گرامیش حضرت محمد (صل الله علیه واله) بهترین و والاترین فرستاده الهی، همان شخصیت نورانی و پر افتخاری است که خداوند در قرآن کریم بارها شخصیت و خصائص ممتاز او را ارج نهاده و با بهترین کلمات او را ستوده است. از جمله در وصف رسالتش فرموده: خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آن ها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.

و یا در توصیف اخلاق بی نظیرش فرمود: و تو اخلاق بزرگ و برجسته ای داری. همچنین در مورد جایگاه رفیعش فرمود: مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمش نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.

سیمای مادر

مادر گرامیش حضرت خدیجه علیه السلام دختر خُوَیِلد، نخستین همسر پیامبر گرامی صل الله علیه واله است. وی از پدر و مادری قریشی و از اصیل ترین خاندان جزیرةالعرب پا به عرصه گیتی نهاد. وی افزون بر این تبار برجسته، از نیک نامی و اخلاق پسندیده و خصلت ارزشمند برخوردار بود. وی به منزلتی رسیده بود که پیش از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه واله به طاهره و مهمتر بانوان قریشی شهرت داشت.

خدیجه، در کنار این همه فضائل برجسته، یکی از ثروتمندترین افراد قریش به شمار می آمد. او با دو عاملِ وراثت و تربیت، بر فطرت دین خداوند استوار بود. پدرش خُوَیِلد با «تُبَّبع» پادشاه یمن که می خواست حجرالاسود را به یمن منتقل سازد، به مبارزه برخاست و از این کار جلوگیری کرد و از قدرت و نیروی فراوان وی بیمی به خود راه نداد و این مبارزه را از دستورهای دین و آیین خود شمرد.

اسد بن عبدالعُزّی، پدر بزرگ حضرت خدیجه، از اعضای برجسته پیمان «حِلف الفضول» بود که قبایل قریش دعوت او را پذیرفت و با امضای قراردادی پیمان بستند؛ تا از مظلومان و ستم دیدگان مکه یا کسانی که وارد این شهر می شوند، حمایت کنند و حق آنان را از ستم پیشگان بستانند. پیامبر گرامی صلی الله علیه واله در این زمینه فرمود: در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی بودم که اهمیت آن از شتران سرخ مو برایم بیشتر است. اگر در روزگار اسلام نیز به چنین پیمانی دعوت شوم، آن را خواهم پذیرفت.

حضرت خدیجه از نگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله

با آغاز زندگی پیامبر گرامی صلی الله علیه واله و خدیجه علیه السلام کانون خانواده ای سرشار از عشق و محبت و سعادت و مهر و صفا و گرمی و یکدلی، بنا گردید. خدیجه کبری نخستین زنی بود که به رسالت پیامبر گرامی صلی الله علیه واله ایمان آورد و آنچه را در توان داشت، در راه اهداف مقدس ایشان در طبق اخلاص نهاد و دارایی خویش را در اختیار پیامبر قرار داد و به او گفت: «آنچه دارم، در اختیار تو و تحت فرمان تو است. هر گونه که خود خواستی، آن را در راه اعتلای کلمه حق و گسترش دین خداوند، هزینه نما.»

حضرت خدیجه علیه السلام در کنار پیامبر گرامی صلی الله علیه واله آزار و شکنجه قریش و تحریم و محاصره اقتصادی آنان را تحمّل نمود. اخلاص بی مانند و ایمان راستین و محبّت خالصانه او چنان بود که پیامبر گرامی صلی الله علیه واله نیز در برابر او مهر و محبّت و اخلاص و ارج و احترام می ورزید. محبّت پیامبر گرامی به حضرت خدیجه و جایگاه آن بانوی گرامی در دل و جان پاک ایشان به پایه ای رسید که این مهر و عاطفه و وفا حتی پس از رحلت خدیجه نیز از پیامبر دور نشد و هچ یک از همسران آن بزرگوار نتوانستد در قلب رسول خدا صلی الله علیه واله جایگزین خدیجه شوند، به گونه ای که درباره وی می فرمود: «برترین بانوان امتم خدیجه دختر خُوَیلد است.

از عایشه روایت شده است: رسول خدا صلی الله علیه واله هر گاه از خدیجه یاد می کرد، همراه به مدح و ثنای او می پرداخت و برای آمرزش می خواست. روزی از خدیجه یاد کرد و من رشک بردم و گفتم: «خدیجه پیرزنی بیش نبود و خداوند بهتر از او را نصیب تو کرده است.»

پیامبر چنان از سخن من بر آشفت که بدنش به لرزه درآمد و فرمود: «به خدا سوگند! بهتر از خدیجه نصیب من نشده است. هنگامی که همه مردم در کفر و بت پرستی به سر می بردند، خدیجه به من ایمان آورد. آنگاه که مردم تکذیبم کردند، وی مرا تصدیق نمود. زمانی که مردم مرا از همه چیز محروم ساختند او دارایش را در اختیارم نهاد. خداوند از او به من فرزندی عطا و از دیگر زنان فرزندی نصیبم نشد.» با خودم گفتم: «به خدا سوگند! از این پس هیچگاه از خدیجه به بدی یاد نخواهم کرد».

در روایتی آمده که جبرئیل علیه السلام بر رسول خدا صلی الله علیه واله نازل شد و گفت: «محمد! اکنون که خدیجه نزد تو امده، سلام پروردگار را به او برسان و وی را به خانه های از زر و سیم در بهشت مژده ده که آکنده از آرامش است و رنج و اندوهی در آن راه ندارد».

پیامبر گرامی دوستان همسرش را با سپاس و قدردانی از وی گرامی می داشت. از انس روایت شده است: هر گاه خدمت رسول خدا هدیه ای می آوردند، می فرمود: «برای فلان بانو هدیه ببرید؛ زیرا او دوست خدیجه بوده و به وی علاقه داشته».

هر گاه رسول خدا گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: «از این گوشت سهمی برای دوستان خدیجه بفرستید.» عایشه سبب آن را پرسید. ایشان فرمودند: «من دوستان خدیجه را دوست دارم».

زنی در خانه عایشه؛ خدمت رسول خدا صلی الله علیه واله رسید. پیامبر از آن زن استقبال کرد و به او خوش آمد گفت و نیازش را زود برآورده ساخت. عایشه از این کار شگفت زده شد. رسول خدا به او فرمود: «این بانو در زمان زندگانی خدیجه با ما آمد و شد داشت».

حضرت خدیجه علیها السلام در پیشگاه خدا به چنان جایگاهی دست یافت که خداوند در بهشت به وی درجه ای بلند عطا کرد. پیامبر گرامی با بیان جایگاه آن بانوی گرامی در بهشت می فرماید: «برترین بانوان بهشت عبارتند از :خدیجه دخت خُویلد، فاطمه دخت محمد، مریم دخت عمران و آسیه دخت مزاحم همسر فرعون.»

حضرت خدیجه علیه السلام پیامبر گرامی صلی الله علیه واله را در تبلیغ رسالت یاری می کرد. خداوند دشواری مسئوولیت رسالت را به برکت حضرت خدیجه از رسول خدا می کاست. وی پیامبر خدا را شادمان می خاست و هرگاه آزار و درشتی قریش را می دید، او را آرامش می بخشید. آن گاه که پیامبر به خانه بر می گشت خدیجه دردهایش را تسکین می داد و در او انگیزه و نشاط می دمید تا احساس خستگی نکند. رسول خدا در کنار خدیجه آرامش می یافت و در کارهای مهم خویش با وی به مشورت می پرداخت.

شخصیت حضرت زهرا علیها السلام

فاطمه زهرا علیها السلام دخت برجسته ترین پیامبر و همسر نخستین امام و دلاور مرد اسلام و مامِ شاداب ترین شکوفه های تاریخ امت و چهره درخشان و نورانی آخرین رسالت و مهترین بانوی جهانیان است. وی دامن پاکیزه سلاله ای پاک و خاستگاه پیراسته از هر گونه پلیدی عترت رسول اکرم صلی الله علیه واله به شمار می آید.

حضرت زهرا علیها السلام در آیات قرآن

قرآن کریم انسان های خاص را برای ارج نهادن به جایگاه برجسته انان و فداکاری های که در راه حق کردند، ستوده و یاد و نامشان را جاودان ساخته است. اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله از کسانی هستند که خداوند بزرگ از آنان یاد کرده و به بیان مقام، منزلت و فضایل آنان پرداخته است. تاریخ نگاران و مفسران نزول آیات معتدد در ستایش اهل بیت را روایت کرده اند. خداوند در سوره های گوناگون آنان را مدح و ثنا نموده تا شیوه درست زیستن و جهت گیری صحیح آنان را تثبیت و مردم را به پیروی از آنان فراخواند.

حضرت زهرا علیها السلام کوثر رسالت

کوثر را به معنای« خیر بسیار فروان» معنا کرده اند. به ظاهر کوثر همه نعمت های را که خداوند به پیامبر گرامی صله الله علیه واله عنایت کرده شامل می شود. آن چه در شان نزول این سوره، افزون بر آیه پایانی سوره کوثر یادآور شده به روشنی اشاره دارد که خیرِ یاد شده، به فزونی و دوام نسل ارتباط دارد. همگان آگاهند که نسل پاک پیامبر از ناحیه دخت بزرگوارش زهرای بتول استمرار یافته است. برخی احادیث رسیده از پیامبر اسلام ایت معنا را آشکارا یادآور شده اند.

اکثر مفسران به نقل از این عباس آورده اند که عاص بن وائل همواره به سران قریش می گفت: محمد دارای فرزندی پسر که پس از او جایگزین وی گردد، نیست. به همین دلیل، اگر از دنیا برود، نسل وی پایان می یابد و از وجود او رهایی می یابید. فخر رازی که در این جا به بیان اختلاف مفسران در معنای کوثر پرداخته، به روشنی گفته است: «قول سوم: کوثر را به معنای فرزندان پیامبر دانسته اند... زیرا این سوره مبارکه در نکوهش کسانی نازل شده است که بر رسول خدا صلی الله علیه واله به نداشتنِ فرزندِ پسر، عیب جویی می کردند.

بنابراین، معنای آیه این است که خداوند به او نسلی عطا می کند که با گذشت زمان باقی خواهد ماند. با اینکه می بینید بسیاری از اهل بیت پیامبر به شهادت رسیده اند، جهان پُر از وجود آنها است و از بنی امیه کسی باقی نمانده است. وانگهی میان اهل بیت رسول خدا بزرگان و اندیشمندانی مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیه السلام و نفس زکیه و همانند آنان وجود دارند.»

فخر رازی پس از نقل جریان مباهله که با حضور رسول خدا، حضرت زهرا و حسنین علیه السلام انجام شد می گوید: این آیه شریف دلالت دارد که حسن و حسین، فرزندان رسول خدا صلی الله علیه واله به شمار می آمدند؛ زیرا ایشان به مسیحیان وعده داد فرزندانش را برای مباهله فراخواند و حسن و حسین را فراخواند. بنابراین، لزوماً این دو بزرگوار، فرزندان پیامبر گرامی هستند.

در روایت صحیح از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آمده که ایشان به حسن بن علی فرمود: فرزندم حسن، سرور و شخصیتی بزرگوار است که چه بسا خداوند به واسطه او میان دو گروه انبوه مخالف هم، صلح و آرامش برقرار سازد.

ملاحضه می کنید که رسول خدا امام حسن را فرزند خود، خطاب می کند بنابراین در همه عصرها فرزندان امام حسن و امام حسین که به سادات حسنی و حسینی معروف هستند، فرزندان رسول خدا از نسل حضرت زهرا علیها السلام می باشند.

حضرت زهره علیها السلام در سوره دهر

روزی امام حسن و امام حسین بیمار شدند و پیامبر گرامی صلی الله علیه واله همراه جمعی از مردم از آن دو بزرگوار عیادت نمود. عیادت کنندگان به امیرالمومنان السلام گفتند: ابوالحسن! برای بهبودی فرزندانت نذری انجام ده. از این رو علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و فضه خادمه نذر کردند تا در بهبودی حسنین علیه السلام سه روز روزه بگیرند؛ دیری نپاید که آن دو بزرگوار شفا یافتند و آن ها طبق نذری که انجام داده بودند، روزه گرفتند.

ولی خوراک در خانه نداشتند به همین دلیل علی علیه السلام از شمعون خیبری یهودی سه صاع«9کیلوگرم» جو قرض گرفت و یک صاع آن را فاطمه علیها السلام آسیاب کرد و 5 قرص نان به تعداد اعضای خانواده تهیه نمود. آن ها قرص های نان را در مقابل خویش قرار دادند تا افطار کنند. در این لحظه، مستمندی بر درِ خانه آمد و گفت: سلام بر اهل بیت محمد صله الله علیه واله! من فقیری بی نوا و مسلمانی گرسنه ام به من غذایی عطا کنید. در عوض، خداوند به شما از غذاهای بهشتی نصیب گرداند. اهل بیت غذای خود را به وی دادند و آن شب با آب افطار کردند و خوابیدن و فردای آن روز نیز روزه گرفتند و با فرا رسیدن شب، غذایی نزد خود گذاشتند.

این بار یتمی از راه رسید. ایشان غذا را به او دادند و روز سوم اسیری بر درِ خانه آمد و آنان نیز همان کار قبل را تکرار کردند. صبح روز بعد علی علیه السلام دست امام حسن و امام حسین را گرفت و نزد رسول خدا صلی الله علیه واله شرف یاب شد. پیامبر اکرم چشمش به آنان افتاد و دید از شدت گرسنگی مانند جوجه به خود می لرزند و فرمود: «بر من بسیار دردناک است که شما را با چنین حالتی ببینم.» پس به پا خاست و همراه آنان به خانه علی علیه السلام آمد. دید فاطمه در محراب عبادت خویش قرار دارد و از گرسنگی شکمش به پشت او چسبیده است و چشمانش به گودی نشسته است. از دیدن این منظره بسیار اندوه ناک شد. در این هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت:

«محمد! این آیات را دریافت نما. خداوند تو را به وجود این اهل بیت تهنیت گفته است.» سپس سوره مبارکه دهر را بر وی تلاوت کرده. خداوند در این آیات از اهل بیت پیامبر از جمله فاطمه زهرا را از شخصیت های شمرده است که در جمع نیکان، در بهشت از جام آمیخته با عطری دلپذیر، آب می نوشند و به نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و عذابش گسترده است، می هراسند. او از کسانی است که غذای خود را در عین نیاز به دیگران عطا می کند و دیگران را بر خود ترجیح می دهد و این کار را در راه خدا به انجام می رسانند و انتظار هیچ گونه پاداشی از آن ها ندارند و در راه رضای حق صبر و بردباری پیشه می کنند و خداوند آن ها را از شر آن روز عبوس و سخت نگاه می دارد و آنان را با سرور و شادابی پذیرا می شود و در برابر صبر و شکیبایی آن ها، جامعه های حریر بهشتی به ایشان پاداشت می دهد.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار