به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ روزنامه «هفت صبح» در شماره امروز (18 اسفندماه 1394) با تیتر «6 دلیل برای بحران بزرگ تلویزیون» صفحه نخست خود را بسته است. در صفحه 11 شرح دلایلش را تحت تیتر غیرکارشناسانه «راز بزرگ ورشکستگی تلویزیون» آورده است.
اینکه بخواهیم به خاطر عملکرد یک مدیر که کمی بیش از یکسال از ورودش به رسانه ملی میگذرد همه رسانه را زیر سوال ببریم عادلانه نیست و بر فرض وجود این انتقادات نباید همه مدیریت این رسانه فراگیر را زیر سوال برد.انتقادات تندی که به «معمای شاه»، «کیمیا» و سریالهایی که در نوبت پخش قرار دارند یا برنامههای تولیدی و زندهای که در حال پخشاند وارد شده مبتنی بر اصول نقد نویسی نیست.
نویسنده مقاله «هفت صبح» با شش دلیل و یک راهکار سلیقهای، هم کلیت رسانه را زیر سوال برده و هم پیشنهادی برای احیای این رسانه ورشکسته ـ به زعم خودش ـ ارائه داده است. در حالی که ورشکسته بودن یک مجموعه واجد فاکتورهایی است که در مورد رسانه ملی صدق نمیکند. اگر سازمان صدا و سیما بخشی از مخاطبانش را از دست داده به خاطر تنوع رسانهای کشور است که اتفاقا این حسنی برای نظام جمهوری اسلامی است که مخاطبان مجبور به انتخاب یک رسانه نیستند. مضاف بر این همان مخاطبانی که رسانههایی چون نشریات و فضای مجازی را برای رصد انتخاب کردهاند باز هم تلویزیون را کاملا از برنامههای خود حذف نکردهاند.
در این که به سازمان صدا و سیما هم از حیث مدیریتی و هم از حیث تولید برنامه ـ محتوا و فرم ـ انتقاداتی وارد است، شکی نیست اما این موارد بدون بررسیهای کارشناسانه راه به جایی نمیبرد.
در همه جای دنیا ملاک این است که مخاطب در انتخاب شبکهی مورد علاقهاش با فراوانی روبه رو باشد و این مسلما هزینههایی را به رسانه مرجع تحمیل میکند و شبکه تازه تولد یافته باید منابع مالی خود را تامین کند. «محمد سرافراز» مدیر یک سازمان مهم در ایران است که بار شفاف سازی از چهره جهان، که توسط رسانههای دیگر کشورها مخدوش یک تنه به دوش میکشد. برخلاف آنچه که روزنامه هفت صبح درخواست کرده است، نظارت بر همه جرئیات محتوایی و تامین سرمایه برای برنامههای به لحاظ مدیریتی حرفهای نیست. این انتقاد شبیه آن است که از وزیر ارشاد بخواهیم روی جزئیات همه نشریاتی که در طول سال منتشر میشود نظارت داشته باشد!
هرچند برخی از این برنامهها باکاستیهایی مواجه است اما بحرانی که این روزنامه «هفت صبح» به آن اشاره کرده مطلقا وجود ندارد چرا که اگر فقط 10درصد مردم ایران بدون در نظر گرفتن مخاطبان برون مرزی بیننده تلوزیون باشند( که باز رادیو را در نظر نمیگیریم) در هر ساعت بیشتر از 8میلیون بیننده مخاطبان برنامه های سیما هستند. این آمار حداقلی در ساعتی مخاطبان این رسانه هستند که که درصد قابل توجهی از مخاطبان در خانه حضور ندارند. اگر نه در ساعاتی از شب این آمار رشد چشمگیری پیدا میکند که این مدعا را میتوان از تعداد پیامکهایی که به یک برنامه میشود دریافت.