یادداشت/ سیده معصومه حسینی

نگاه فلسفی و انسان‌شناختی به زن؛ تقابل دو جهان‌بینی

در غرب، زن باید بجنگد تا «برابر» باشد؛ در اسلام، زن نیازی به جنگ ندارد، چون از آغاز، با کرامت آفریده شده است؛ و این‌جاست که دو نگاه، دو روایت و دو فرجام کاملاً از هم جدا می‌شوند.
کد خبر: ۷۳۹۲۱۰
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۵ - 18April 2025

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، «سیده معصومه حسینی» اولین یادداشت تحلیلی زن و خانواده را با نگاه فلسفی و انسان‌شناختی به زن؛ تقابل دو جهان‌بینی به دفتر خبرگزاری دفاع مقدس مازندران ارسال کرد که در ادامه می‌آید.

نگاه فلسفی و انسان‌شناختی به زن؛ تقابل دو جهان‌بینی

مقدمه: زن، گمشده‌ی تمدن مدرن

زن، این راز شکوهمند آفرینش، قرن‌هاست در دو میدان نبرد روایت‌ها گرفتار آمده است: یک سو، تمدن غرب با ادعای آزادی، زن را از خانه به خیابان کشاند؛ اما او را به زنجیر‌های نامرئی نگاه ابزاری، لذت‌محور و منفعت‌طلبانه بست؛ و سوی دیگر، منظومه‌ی فکری اسلام است که زن را نه به حاشیه می‌برد، نه به حراج می‌گذارد؛ بلکه او را در مرکز هستی، خانواده، و تمدن جای می‌دهد.

اما مسئله عمیق‌تر از آزادی یا پوشش یا حتی نقش‌های اجتماعی است. اصلِ ماجرا به یک سؤال بنیادین برمی‌گردد: زن «چیست؟» زن را از چه منظر می‌بینیم؟ ابزار؟ کالا؟ فردی مستقل؟ یا رکن خانواده و عنصر تمدن‌ساز؟

پاسخ به این سؤال، به «نگاه فلسفی و انسان‌شناختی» ما بستگی دارد. جایی که دو جهان‌بینی با هم برخورد می‌کنند: نگاه غربی مدرن و نگاه توحیدی اسلام.

غرب: زن در آینه‌ی اومانیسم و لیبرالیسم

غرب با پایه‌گذاری رنسانس و اومانیسم، انسان را به جای خدا نشاند. خدا حذف شد، معنا رفت، و انسان تنها ماند. در این نگاه، انسان چیزی نیست جز موجودی خودبنیاد، لذت‌طلب، و منفعت‌محور؛ و زن؟

زن در این منظومه، ابتدا مخلوقی ناقص‌العقل در مسیحیت قرون وسطی بود، سپس ابزاری برای بهره‌کشی در سرمایه‌داری نوظهور شد، و امروز شی‌ای در ویترین مصرف است.

در فلسفه‌ی مدرن، زن به معنای واقعی کلمه، از ماهیت تهی شد. نه از منظر معنوی، نه از منظر هویتی، تعریفی برای زن باقی نماند جز آن‌چه رسانه‌ها و بازار می‌خواستند: زیبا باش، جذاب باش، کار کن، رقابت کن، اما هرگز «خودت» نباش.

فمینیسم هم که آمد، نتوانست زن را از این دام نجات دهد؛ بلکه با تقلیل زن به یک مردِ شبیه‌سازی‌شده، نقش‌ها را برهم زد و هویت را تار و پود کرد.

اسلام: زن در افق توحید و کرامت انسانی

در نقطه‌ی مقابل، اسلام با نگاه توحیدی، زن را نه مالک، نه ابزار، نه تابع مرد، بلکه موجودی مستقل با هویتی کرامتمند و هدفمند می‌بیند. زن در اسلام، در کنار مرد، تجلی‌گر اسماء الهی‌ست.

خلیفةالله در زمین، با مسئولیت، عقل، اختیار و مأموریتی عظیم.

قرآن، زن را با همان واژه‌ای توصیف می‌کند که مرد را: نفسٍ واحده.

در تراز آفرینش، هیچ برتری ذاتی برای جنسیت نیست. برتری در تقواست.

اما در حکمت الهی، تفاوت‌های طبیعی زن و مرد، نه ضعف بلکه تکامل‌بخش زندگی انسانی‌ست. زن، مهد مهر است، سرچشمه‌ی آرامش، حلقه‌ی وصل نسل‌ها، و ستون خیمه‌ی خانواده.

نگاه اسلام به زن، نگاهی الهی و غایت‌مدار است. در این جهان‌بینی، زن «هدف» دارد، «مسیر» دارد، «جایگاه» دارد، و مهم‌تر از همه: زن، تکلیف‌دار و کرامت‌مدار است، نه شیء و مصرف‌محور.

جمع‌بندی: دو مسیر، دو فرجام

یکی زن را از خانه بیرون کشید تا او را به دست بازار و رسانه بسپارد. دیگری زن را در مرکز خانواده و جامعه نشاند تا از او انسانی مؤمن، با کرامت و اثرگذار بسازد.

در غرب، زن باید بجنگد تا «برابر» باشد؛ در اسلام، زن نیازی به جنگ ندارد، چون از آغاز، با کرامت آفریده شده است؛ و این‌جاست که دو نگاه، دو روایت و دو فرجام کاملاً از هم جدا می‌شوند.

سؤال چالشی پایانی:

اگر زن در غرب آزاد شده، چرا هنوز هم در صدر آمار افسردگی، سوء استفاده جنسی، ناامنی روانی و تنهایی قرار دارد؟

آیا وقت آن نرسیده دوباره به «معنای زن بودن» بازگردیم؟

منتظر یادداشت بعدی باشید: «زن و مسئله‌ی هویت؛ بازخوانی بحران معناباختگی زن مدرن»

انتهای پیام/

برچسب ها: استان مازندران
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار