وصیت نامه/شهید طالب ابراهیمی؛

افتخار می‌کنم که از طبقه محروم جامعه هستم

شهید «طالب ابراهیمی» در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: پدر جان! همچون امام حسین (ع) که بر بالین پسرش آمد، بیا و حاضر شو و پیام مرا به همکلاسانم برسان
کد خبر: ۷۴۱۶۷۴
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۷ - 27April 2025

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس بوشهر، شهید طالب ابراهیمی، در سال ۱۳۴۴ در خانواده ای مومن، متدین و مستضعف در بردستان دیده به جهان گشود. در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و از استعداد و نبوغ سرشاری برخوردار بود.

افتخار می‌کنم که از طبقه محروم جامعه هستم

 علی‌رغم اینکه از نظر مالی وضع خوبی نداشتند، اما از نظر علمی و درسی از همه غنی‌تر بود و در تمامی درس ها پیشتاز بود؛ انشاء را به خوبی می‌نوشت؛ به نمازش اهمیت می‌داد و هیچ گاه مسجد را رها نمی‌کرد. به کتاب و کتابخوانی علاقه وافری داشت و به عنوان پایه گذار کتابخانه عمومی بردستان، شب و روز در راستای اهداف انقلاب اسلامی تلاش می‌کرد.

 از اعضای فعال انجمن اسلامی ابوذر بردستان بود و در مبارزه با کج اندیشان پیشگام بود. تحصیلات خود را علی رغم تمام مشکلات تا پایان اول متوسطه سپری نمود و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، پس از گذراندن دوره آموزش نظامی به جبهه‌ها شتافت و سرانجام پس از رشادت‌های فراوان در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲ در عملیات فتح المبین در منطقه شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

در وصیت نامه این شهید والامقام آمده است:

بسم الله الرحمن الرحيم

من امروز که اين وصيتنامه را مي‌نويسم، همچون ميثم تمار آماده و مهيا هستم که با دشمنان اسلام و مسلمين بجنگم. من افتخار مي‌کنم که از طبقه محروم جامعه هستم و ما مستضعفين هستيم که به جبهه مي‌رويم تا از کيان اسلام دفاع کنيم. من خوشحالم که جانم را فدای اسلام و مکتب محمد(ص) و علی(ع) مي‌کنم. افتخار مي کنم که ايدئولوژيم اسلام است، اسلامي که به من فهماند، چگونه بينديشم و چگونه راهم را انتخاب کنم. در واقع زماني توانستم اسلام واقعي را بيابم که پا به بسيج نهادم و از جوّ دروني بسيج استفاده کردم و بهتر توانستم با مکتبم آشنا شوم، تا آنجا که خونم را نثار اين مکتب ميکنم و از اين انقلاب الهي چه در جبهه داخلي و چه در جبهه خارجي، حراست و پاسداري مي‌نمايم.

ملت عزيز و شهيد پرور ايران وصيت من اينست که قدر اين انقلاب بدانيد، و هيچگاه از فکر انقلاب خارج نشويد. و دست از رهبري پيامبر­گونه امام امت برنداريد که به ذلت و خواري کشيده خواهيد شد.

دوستان من اگر از من خطايي ديده‌ايد به بزرگی خودتان از من ببخشيد و هميشه بر ضد منافقين باشيد و همچون گذشته دست از سر آنها بر­نداريد.

مادر جان! بعد از شنيدن خبر شهادت من خواهش مي کنم اشک مريز و به خواهرانم بگو که بر من نگريند که اجر و ثواب من کم مي‌شود و همچون زينب که در بالاي سر بريده برادرش بود مقاوم و استوار بايستيد و هيچ خللي در روحيه انقلابي شما رخ ندهد.

برادرانم: هرگز از اينکه من شهيد شده‌ام ناراحت نشويد و همچون امام خود مقاوم بايستيد و دفتر و کتابم را و اسلحه‌ام را برداريد و راهم را که همان راه علي اکبر است ادامه دهيد.

پدر جان! به بزرگي خودت مرا ببخش که من در حال تو خيلي بد بودم شرمنده هستم و الآن پشيمان شده‌ام و همچون امام حسين(ع) که بر بالين پسرش آمد، بيا و حاضر شو و پيام مرا به همکلاسانم برسان که تو پيام‌رسان خوبي هستي.

همکلاسانم! هرگز نگذاريد در مدرسه ها کساني اخلال کنند و همواره در سنگر مدرسه بمانيد و مشتي محکم به دهان منافقين بزنيد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار