به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس به نقل از روزنامه السفیر، تحولات سوریه و برملا شدن مواضع خصمانه عربستان و نیز انفجارهای روز گذشته در بروکسل و پیش از آن در فرانسه همگی موجب شد که غرب به صحت اظهارات روسیه مبنی بر اینکه ایران و حزب الله خطر نیستند، اطمینان یافته و متوجه شود که ایران، سوریه و حزب الله گذرگاه اصلی مبارزه با تروریسم به شمار می آیند.
بی اعتنایی اسرائیل به اظهارات سران عرب
اگر همه رهبران عرب صحبت می کردند، اسرائیل هیچ توجهی نداشته و اعتنایی نمی کرد و حتی هنگامی که در نشست سران عرب در سال 2002 در بیروت از عادی سازی روابط با اسرائیل صحبت کردند، « آریل شارون» جنایتکار جنگی بدون هیچ درنگی اعلام کرد که این ابتکار عمل آنان به اندازه جوهری که با آن روی کاغذ نوشته می شود، ارزش ندارد.
در مقابل اگر سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان فقط از یک موضوع جدید خبر دهد، اسرائیل به لرزه در می آید و این چیزی است که به وضوح در مصاحبه چند روز پیش او با شبکه المیادین شاهد بودیم.
موفقیت حزب الله در توازن معادله ایجاد وحشت
پرواضح است که در اینکه حزب الله توانسته است در معادله ایجاد ترس و وحشت در دل اسرائیل موفق عمل کند، هیچ بحثی نیست.
برکناری یا بقای اسد، عنوان اصلی جنگ علیه سوریه
نکته قابل ملاحظه اینکه در جنگ سوریه که بدترین جنگ قرن حاضر به شمار می آید، بشار اسد رئیس جمهور این کشور به محور سیاست های جهانی و منطقه ای تبدیل شد. به عبارت بهتر این جنگ خونین و ظالمانه که تر و خشک را باهم سوزاند فقط یک عنوان اصلی داشت:« برکناری بشار اسد» یا "بقای او".
بی تردید سوریه یکی دیگر از طرفهایی است که بهای مواضع حمایت جویانه خود از مقاومت و ایران را پرداخت.
تلاش دشمنان سوریه برای نابودی ارتش این کشور
هرچند نباید از برخی دلایلی که از داخل سوریه موجب شد، ناآرامی ها در این کشو رقم بخورد، غافل شویم، اما باید گفت که هدف اول و آخر بحرانی که در سوریه شعله ور شد، نابودی ارتش این کشور بود آن هم پس از آنکه ارتش عراق نیز نابود شده و ارتش الجزایر نیز تضعیف شد.
عقل و قلب بشار اسد با مقاومت است
شخصیت بشار اسد در گرایش سوریه به سمت مقاومت نقش مهمی داشت به این معنی که درست است وی در سال 2008 از طریق ترکیه با اسرائیل گفت وگو کرد و اعلام داشت در صورتی که گفت وگوها موجب بازگرداندن بلندی های جولان شود، با آن مخالفتی ندارد، اما قلب و عقل او بیش از زمان پدرش به مقاومت و لزوم حمایت از آن نزدیک است.
از همان روزهای نخست ناآرامی های سوریه، سید حسن نصرالله در صدد قدردانی از مواضع سوریه برآمد و در سخنرانی که در سال 2011 در ورزشگاه «الرایة» ایراد کرد، انتقاد از برهان غلیون اولین رئیس شورای ملی مخالفان سوریه و متهم کردن آن را محور قرار داد.
وی به نقل از غلیون گفت: اگر ما بتوانیم نظام را در سوریه تغییر داده و آن را در دست بگیریم، به دنبال قطع روابط با ایران هستیم.
نصرالله در ارزیابی این اظهارات غلیون گفت: این اظهارات مفهوم است، اما اینکه غلیون می گوید می خواهیم روابطمان را با جنبش های مقاومت در لبنان و فلسطین یا همان حزب الله و حماس قطع کنیم، باید گفت بسیار خب، اما این اقدامات امضای استوار نامه برای چه کسی است؟ آمریکا و اسرائیل؟
ایران و حزب الله هدف اصلی جنگ در سوریه
سید حسن نصرالله یقین داشت که جنگ علیه سوریه به طور خاص جنگ علیه حزب الله و ایران است، از همین رو ارزیابی راهبردی حزب الله بر لزوم مقابله با این طرح متمرکز شد که محور مقاومت را حتی در سوریه هدف قرار داده است.
این ارزیابی دبیر کل حزب الله در منطقه خلیج فارس نیز بازتاب داشت از جمله اینکه «یوسف بن علوی» وزیر خارجه عمان گفت: در طول تاریخ سه کشور عربی اصلی شامل مصر، سوریه و عراق با اسرائیل وارد جنگ شدند که معتقدم این کشورها از طریق جنبش صهیونیستی از هم پاشیدند.
هرچند سلطان نشین عمان و برخی کشورهای عربی دیگر خلیج فارس با قرار دادن حزب الله در فهرست گروههای تروریستی مخالفت کردند، اما در برابر ریاض چارهای ندارند.
وقتی صیاد خود به دام می افتاد
رویکرد سوریه در مقابل مقاومت و گرایش این کشور به سمت آن با وسوسه های زیادی روبه رو شد که گاه با تهدیدهایی همراه بود.
در همین ارتباط کالین پاول در نخستین ملاقات خود با بشار اسد در سال 2003 پس از اشغال عراق به همین وسوسه ها و نیز تهدیدها اشاره کرد.
بشار اسد همزمان با آغاز جنگ علیه کشورش در اظهارات خود در مجلس سوریه گفت: «هنگامی که فشارها بر سوریه شدت یافت و پیشنهاداتی به ما دادند که با منافع ما تعارض داشته و در واقع توطئه علیه مقاومت و سایر عربها است و هنگامی که فشارها همچنان رو به افزایش است، به آنها گفتم اگر من هم طرح های شما را بپذیرم، مردم سوریه قبول نخواهند کرد».
بسیاری خواهند گفت که که این اظهارات دیگر امروز مفهومی ندارد و دوره مقاومت به سر آمده و مقاومت برگرفته از طرحی ایرانی شیعی است.
عربها همواره تسلیم بودهاند
این اظهارات را رها کرده و کنار بگذاریم و در نظر داشته باشیم که فردا چه بسا ایران و عربستان آشتی کنند و همه این اظهارات از بین برود اما باید پرسید آیا هیچ یک از طرح های ابتکاری صلح از مادرید تا اوسلو و سپس طرح ابتکاری صلح در بیروت که همگی شامل تسلیم کامل عربها است، توانست مانع جنایت های آخرین نظام نژادپرستی در جهان شود و یا اندکی در جنگها و شهرکسازیها و نیز فروبردن سرزمین فلسطین به کام خود تغییری ایجاد کرد؟ برعکس، عربها اکنون در تلاش برای شکست دادن استخوانهای آن دست از جوانانی هستند که از انتفاضه باقی ماندهاند.
موفقیت پروژههای فتنهانگیزی در منطقه
اینجا همان موضوع اصلی قضیه است، به عبارت دیگر موفقیت پروژههای فتنه انگیزی موجب تحقق اهداف متعددی شد که شامل ویرانی سوریه و تقسیم سودان و غرق شدن لیبی و یمن در جنگ های ویرانگرانه بود، به گونه ای که تفکر عربیت و ملی گرایی عربی به ننگ و عار تبدیل شد و مقاومت در فلسطین و لبنان به عنوان تروریسم به تصویر کشیده شد و بازارهای عربی به روی تمام کارخانه های تسلیحاتی باز شد تا جایی که فروش تسلیحاتی آنان در چندسال گذشته بیشتر از چند دهه قبل بود.
بزرگنمایی دشمنی ایران و عربستان به نفع اسرائیل
همچنین تلاش شد که افکار عمومی عربی متقاعد شوند که صلح و یا تسلیم شدن موضوع اصلی است و دشمنی بین کشورهای خلیج فارس و ایران مهم تر از دشمنی با اسرائیل است.
اما تروریستی که این ابزار عملی این فتنه انگیزی بود، معادله را تغییر داده و از این پس نیز بیش از پیش آن را تغییر خواهد داد به گونه ای که کسی که خود دام گسترده بود، به دام افتاد.
پیامهای قاطعانه نصرالله
چه بسا مصاحبه باراک اوباما با مجله آتلانتیک تعبیر روشن واقعیتی است که غرب به آن می اندیشد.
به عبارت بهتر همزمان شدن حمله اوباما به متحدان دیروز با تصمیمات اروپا مبنی بر توقف صادرات سلاح به عربستان، تصادفی نیست.
حملات غرب علیه عربستان و نزدیک شدن به ایران تصادفی نیست
علاوه بر این، همزمان شدن حملات غرب علیه عربستان با گشاده رویی آنان در قبال ایران و تغییر مواضع در قبال سوریه و حزب الله و نیز ارتش لبنان نیز تصادفی نیست به ویژه اینکه این مواضع روز به روز قوت بیشتری می گیرد.
چه بسا اظهارات دو روز پیش سید نصرالله مبنی بر عقب گرد ترکیه در مورد بشار اسد پیامهای متعددی را در دل خود جا داده باشد، زیرا اظهارات وی پس از دیدارهای مهم بین مسئولان ایران و ترکیه ایراد شد و به احتمال زیاد این دیدارها موجب کاهش تنش شده و احتمال دارد در آینده سوریه به ویژه شمال این کشور نیز نقش داشته باشد.
روند امور به نفع ایران، سوریه و حزب الله پیش میرود
نکته مهم دیگر اینکه مصاحبه «غسان بن جدو» با سید حسن نصرالله در لحظه ای حساس از تحولات سوریه صورت گرفت و نشان داد که دبیر کل حزب الله نیز مانند بشار اسد و ایران و روسیه متوجه است که روند امور به نفع آنان پیش می رود.
همچنین آنان می دانند که اسرائیل نمی تواند واقعیت حاصل از توافق ایران و غرب را بپذیرد اما باید به آن در مورد هر گونه ماجراجویی هشدار داد.
در این میان اطلاعات دقیق حزب الله حاکی از این است که اسرائیل همواره آماده جنگ است اما به احتمال زیاد در این لحظات تاریخی در صدد نیست در تحقق دستاوردهای حاصل از جنگ سوریه عجله کند.
واشنگتن نیز در سفر نمایندگان لبنانی به آمریکا آنان را به خودداری ازهرگونه اقدامات تحریک آمیز فراخوانده و از آنان خواست از هرتحرکی که چه بسا موجب شود اسرائیل به جنگ رو آورد، خودداری کنند.
اظهارات نصرالله هیچ سوالی را بی پاسخ نگذاشت
به هر حال نباید در اظهارات دو روز پیش حسن نصرالله در مورد موشک های مقاومت و قابلیت آن برای هدف قرار دادن مواضع اسرائیلی در فلسطین اشغالی و نیز فهرست اهداف هسته ای و غیره تردید کرد.
اسرائیل اظهارات نصرالله را باور می کند و تلاش های خود را با در نظر گرفتن این اظهارات پیش می برد و می داند که در سال های گذشته موشک های بالستیک در اختیار حزب الله قرار داده شد.
وقتی سید حسن نصرالله می گوید «مقاومت خط قرمز ندارد» به این معنی است که وی به دنبال جنگ نیست، بلکه در صدد پرهیز از آن و متقاعد کردن اسرائیل به خودداری از ماجراجویی است.
افزایش تمایل غرب برای همکاری با ایران و حزب الله
آنچه نصرالله و بشار اسد آن را درک کرده و متوجه هستند اینکه رسیدن تروریسم به مرحله انفجار در قلب اروپا و به عبارت بهتر انفجارهای روز گذشته در بروکسل پایتخت اتحادیه اروپا و پیش از آن در پاریس تردیدی باقی نمی گذارد که غرب بیش از پیش به سمت همکاری با ایران، ارتش سوریه و حزب الله تمایل یافته است همانطور که با روسیه نیز همکاری دارد.
در این میان باید در نظر داشت که فهرست اسامی تروریست هایی که سوریه به طور مستقیم در شورای امنیت و یا به واسطه مسئولان امنیتی و یا با استفاده از برخی میانجی ها در اختیار کشورهای اروپایی قرار داد، موجب دستگیری تروریست ها و یا جلوگیری از اتفاقات فاجعه بار شد.
سوریه، ایران و حزبالله گذرگاه اصلی غرب برای مبارزه با تروریسم
در این میان اگر غرب عملا به دنبال حمله به تروریسم است، سوریه و ایران و حزب الله به گذرگاههای اصلی غرب تبدیل شده اند.
در این لحظات تاریخی، خطر در حال هرچه جدیتر شدن است و سید حسن نصرالله نیز در صدد برآمد خطوط قرمز را یادآور شود و چه بسا طرف دیگر نیز واکنش نشان دهد، همانطور که بارها با اقداماتی نظیر انفجار این کار را کرد اما به نظر می رسد این بار جهان غرب بیشتر به دیدگاه روسیه مبنی بر اینکه اسد، ایران و حزب الله خطر نیستند، نزدیک شده و این همان موضوع اصلی است.