مراسم سالگرد شهید مدافع حرم جهانگیر جعفرنیا برگزار می‌شود

نهمین سالگرد شها‌دت فرمانده گردان تکاور لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مدافع حرم جهانگیر جعفری نیا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۷۵۳۰۸۴
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳ - 09June 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نهمین سالگرد شها‌دت فرمانده گردان تکاور لشکر ۱۶ قدس گیلان، شهید مدافع حرم «جهانگیر جعفری‌نیا» در مسجد امام حسین (ع) روستای طالب آباد بندرانزلی برگزار می‌شود.

مراسم سالگرد شهید مدافع حرم جهانگیر جعفرنیا برگزار می‌شود

این مراسم پنج‌شنبه ۲۲ خرداد از ساعت ۱۷:۳۰ برگزار خواهد شد و شرکت کنندگان علاوه بر بهر‌بردن از برنامه‌های فرهنگی و هنری و نمایشی از سخنران سردار عباس بایرامی، رییس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس و مداحی فرهنگیار پاسدار حاج محمد پوراسماعیلی، معاون فرهنگی و هنری سپاه قدس گیلان بهره‌خواهند برد.

شهید مدافع حرم جهانگیر جعفری نیا چهاردهمین شهید مدافع حرم گیلانی است که چهاردهم خرداد ۱۳۹۵ حین عملیات مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. ایشان فرمانده دلیر گردان تکاور لشکر ۱۶قدس گیلان بود. از شهید جهانگیر جعفری‌نیا دو فرزند دختر به یادگار مانده است، وی متولد ۳ شهریور ۱۳۵۷ در شهر آستارا، دارای مدرک فوق دیپلم بود.

 همسر این شهید درباره او می‌گوید: «هر وقت به ماموریت می‌رفت و تنها می‌شدم، می‌خواست من را آرام کند، می‌گفت: من وقتی خدمت می‌کنم هفتاد درصد ثوابش مال تو، ۳۰ درصدش مال من. فقط تو راضی باش. من هم به این حرف هاش افتخار می‌کردم، همش می‌گفتم چه کار بزرگی می‌کنه، زحمت را او می‌کشید، همه کار را او انجام می‌داد، واقعا چه ثوابی من می‌توانستم ببرم؟ حتی از ثوابی هم که می‌خواست ببرد گذشت.

 توی خانه می‌خواست کمک کند، نمی‌گذاشتم، دلم نمی‌آمد. خیلی دوست داشت توی خانه کمک کند، ولی من می‌دانستم، هرجا می‌رود ماموریت استراحت نمی‌کند، همش کار است.»

همچنین مادر این شهید درباره فرزندش چنین روایت می‌کند: «آنقدر از غیبت کردن بدش می‌آمد، در جمعی که غیبت می‌کردند، تذکر می‌داد، همه می‌گفتند وای چقدر تذکر می‌دی. وقتی می‌دید کسی حرفش را گوش نمی‌کند، خودش بلند می‌شد، می‌رفت.»

پدر شهید هم می‌گوید: «افتاده، سنگین، با وقار خدائیش صبر و تحملش زبانزد تمام محل بود. هر وقت زنگ می‌زد، فقط یک دقیقه صحبت می‌کرد، حال همسرش را می‌پرسید ولی با بچه‌ها صحبت نمی‌کرد، فقط صدای حرف زدن و بازی هایشان را از پشت تلفن گوش می‌داد. می‌گفت: همین که صدایشان را می‌شنوم برای من کافی است. هر چقدر به جهان گفتم با بچه‌ها صحبت کن، گفت: نه اگر بشنوم دلم گیر دنیا می‌شود و ماندنی می‌شوم. دو یا سه ساعت قبل از آخرین عملیات به همسرش زنگ زد. حرف‌های آخرش را هم گفت: ابراز علاقه کرد و در آخر گفت: به عملیات می‌روم، برگشتنم هم معلوم نیست؛ و خداحافظی کرد. صبر و گذشت جهان باعث شد که شهید بشود.»

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار