یادداشت/

امامت در امتداد رسالت

امامان از زمان امام علی (ع) تا امام حسن عسکری (ع) به سمت هدفی واحد و مشخص یعنی پیاده کردن همه تعالیم اسلام در جامعه حرکت می‌کردند، اما برحسب اوضاع‌واحوال و شرایط اجتماعی، مبارزات و حرکت‌های آنان گاهی شتاب بیشتری داشت و گاهی کمتر و گاه موقتاً ناگریز به سکوت و سکون می‌گشتند.
کد خبر: ۷۵۴۰۹۰
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۵ - 12June 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس- حجت‌الاسلام‌والمسلمین «غلامرضا رضایی تربقان» کارشناس مذهبی؛ یکی از مهم‌ترین اصول اعتقادی ما مسلمانان، «امامت» می‌باشد. امامت به معنای پیشوایی و رهبری است.

امامت در امتداد رسالت

امام کسی است که مردم به او اقتدا کرده از او پیروی می‌کنند. مقصود از امامت در مباحث اعتقادی، پیشوایی و رهبری جامعه اسلامی به عنوان خلافت و جانشینی پیامبراسلام (ص) است و همه وظایفی را که پیامبر (ص) برعهده داشت، خلیفه و جانشین او (امام) نیز به‌جز وحی بر عهده دارد.

امامت، روح و جان عقاید و اعمال انسان است. یعنی عقاید و اعمالی که به‌عنوان برنامه تکامل انسان در اسلام مطرح شده تا اصل امامت به آن ضمیمه نشود بی‌روح و بی‌اثر است و هیچ‌گونه نقشی در رهایی انسان و رشد و تکامل فرد و جامعه نمی‌تواند داشته باشد.‌

می‌توان گفت روح اسلام و به عبارت دقیق‌تر روح قوانین تکامل انسان و مبدأ حرکت امت اسلامی، اصل امامت است.

از پیامبر (ص) نقل‌شده است؛ «کسی که بدون امام یا شناخت امام بمیرد مرگش مرگ جاهلیت است». (مرگ جاهلیت یعنی مرگ بدون اسلام).

امام علی (ع) می‌فرمایند: «امامت، نظام امت است». نظام به نخ تسبیح یا گردنبند می‏گویند که دانه‏ها را به‌هم پیوسته دارد. امام رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه‌ای در می‌آورد و آنها را به هم پیوند می‌دهد و زمانی این نخ پاره شود دانه‌ها پراکنده می‌شوند.

امام باقر (ع) به یکی از یارانش بنام (زراره) در رابطه با اصول بنیادی اسلام می‌فرماید: «اسلام بر پنج اساس بنا شده؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت».

زراره می‌گوید: عرض کردم کدام‌یک از این امور باارزش‌تر است؟ امام فرمود: «ولایت با ارزش‌تر است، چون آن کلید بقیه است».

عقیده به امامت

بسیاری از معتقدان به امامت از عقیده به این اصل، چنین تصور می‌کنند که ولایت و عقیده به امامت یعنی شادی در ولادت آنها و غمناک بودن در ایام عزای ائمه است.

یقیناً معتقد به امامت، شناخت و ارادت و محبت نسبت به امام دارد. ولی این عقیده فقط شناخت و ارادت نیست بلکه نوعی مسئولیت است که عبارت است از (در کادر رهبری عینی امام حق بودن) است و معتقد به اصل امامت بودن یعنی در این کادر زندگی کردن است و فلسفه امامت هم همین است و بی‌شک پس از پیامبر بزرگ اسلام (ص) امامان معصوم بهترین الگو و نمونه‌های عینی برای ما در صحنه زندگی فردی و اجتماعی هستند.

مواضع مختلف امامان معصوم (ع)

نوع زندگی و چگونگی موضع‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی امامان معصوم زمانی برای ما روشن می‌گردد که از شرایط خاص اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان آنان آگاه شویم. چراکه پیشوایان معصوم، خط‌مشی اجتماعی مواضع سیاسی و شیوه مبارزاتی و تبلیغاتی خویش را بر اساس سنجش دقیق اوضاع‌واحوال و شرایط زمان. ارزیابی امکانات، مشکلات و موانع موجود و متناسب با برخورد‌های گوناگون مخالفان اسلام تنظیم و طرح‌ریزی می‌کردند.

عده‌ای از آنان با دشمن صلح کردند و برخی دیگر جنگ، تعدادی دانشگاه بزرگ اسلامی تأسیس کردند و برخی دیگر در شعاع محدودی گام‌های فرهنگی برداشتند. کسانی هم پیشنهاد خلافت را رد کردند؛ اما وقتی از شرایط حاکم بر زمان هریک از امامان آگاه شویم موضع‌گیری‌های مختلف آنان معنا پیدا کرده و متوجه می‌شویم هیچ‌گونه تضاد و تعارضی میان اصول و مبانی حرکت آنان نبوده و همه یک هدف را دنبال می‌کردند منتها نوع حرکت هریک از آنان برای رسیدن به مقصود به‌تناسب زمان و اقتضای شرایط انتخاب می‌شد.

امامان از زمان امام علی (ع) تا امام حسن عسکری (از رحلت پیامبر تا سال ۲۵۵ هجری) به سمت هدفی واحد و مشخص یعنی پیاده کردن همه تعالیم اسلام در جامعه حرکت می‌کردند، اما برحسب اوضاع‌واحوال و شرایط اجتماعی، مبارزات و حرکت‌های آنان گاهی شتاب بیشتری داشت و گاهی کمتر و گاه موقتاً ناگریز به سکوت و سکون می‌گشتند.

پیشوایان ما بر اصل توجه به زمان به‌عنوان یک ابزار مهم پیروزی و کامیابی تأکید کرده‌اند. چنان‌که پیامبر اسلام (ص) فرمود: «خداوند رحمت کند کسی که زبان خود را حفظ کند و زمان خود را بشناسد و از روش مستقیم برخوردار باشد». بدیهی است که مقصود از آگاهی زمان در احادیث سال و ماه نیست، بلکه شرایط حاکم بر زمان است. چنان‌که حضرت علی (ع) ضمن وصیت خود به فرزندش امام حسن فرمود: «هر وقت قدرت حاکم عوض شود، زمانه نیز دگرگون می‌گردد.»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار