گروه استانهای
دفاعپرس ـ هوشنگ نوبخت؛ بی شک در یکی از حساسترین دوران تاریخ کشور هستیم. شاید حساستر از جنگ تحمیلی و سرنوشت سازتر از دهها نبردی که در قرون گذشته تجربه کردیم.
مثل همیشه تاریخ، باز هم ایران مظلوم و مقتدر در یک سوی ماجرا و دهها کشور دیگر در سمت دیگر و این نبردهای نابرابر را ما بارها در کتابهای تاریخ خواندهایم.
سرنوشتها را که ورق میزنیم متوجه خواهیم شد که دهها قلدر و یاوه گو مثل صدام بعثی با پشتوانههای آنچنانی در زیر آوارها خاک، خوراک مورچهها شدهاند، اما قله دماوند هنوز هم پوشیده از برف است. زردکوه راست قامت میزبان کبک هاست و شیر بچههای لر زاگرس نشین، همین امشب و در اوج این ترقه بازیهای دشمنان، بلال میخوانند و دوغ سرد مینوشند.
عربهای خوزستان هم دله قهوه شان را از روی ذغال بر نداشتند و مظیف هایشان مثل همیشه پابرجاست. حاج صادق گر چه عزادار فوت مادر است، اما هر شب حماسه میخواند و گویی موسم آزادسازی مجدد خرمشهر است.
بازار فلافل در اهواز شلوغتر از همیشه است و مردم جنگ را همراه با نوشیدن نوشابه دنبال میکنند. آری، ایران خیلی ضربه خورده است و خیلی شخصیتها را از دست داده، اما این بیشه پر از شیر است درست برعکس رژیم صهیونیستی که تنها یک باغچه نسبتا بزرگ است که دارد شخم میخورد و این تحلیل من از روی احساس و تعصب نیست.
شهادت می دهم اگر تنها یک هفته بر همین منوال بگذرد تمام کشورهای بزدل پشتیبان رژیم جعلی ردای کدخدایی میپوشند که ایران را قانع کنند تا دست از پاسخگویی بردارد.
باز هم به مقدمه بر میگردم و یادآوری میکنم که در این نبرد سخت و نابرابر صحبت از سپاه و حاکمیت و دولت و سیاست نیست، صحبت از ایران جان و عزیزی است که میخواهند آن را تکه تکه و ضعیف کنند و ما تا چندی دیگر هر کدام شهروند یک کشور کوچک و مطیع باشیم، اما این چنین نخواهد بود، چون ملت جنگ دیده و باغیرت ما چند روزی است که در خیابانها هستند و دشمنان در پناهگاه و همین تفاوت ما را پیروز میکند.
انتهای پیام/