گروه سیاسی دفاعپرس ـ شایان میرزایی: با گذشت بیش از یک هفته از آغاز جنگ مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی، نگرانیها درباره احتمال ورود ایالات متحده آمریکا به این منازعه به بالاترین سطح خود رسیده است. اگرچه واشنگتن در روزهای نخست جنگ تلاش کرد از طریق حمایت اطلاعاتی و لجستیکی از تلآویو بدون ورود مستقیم به درگیری عمل کند، اما تداوم حملات متقابل، تهدیدات ایران و افزایش تحرکات نیروهای مقاومت در جبهههای مختلف، این سناریو را بیشازپیش شکننده کرده است. در صورت ورود مستقیم آمریکا به میدان نبرد، منافع حیاتی آن در منطقه غرب آسیا در ابعاد مختلف تهدید خواهد شد.
مهمترین مخاطره، امنیت نیروهای آمریکایی و تأسیسات نظامی آن در منطقه است. ایالات متحده در عراق، سوریه، اردن، خلیج فارس و شبهجزیره عربستان دهها پایگاه فعال دارد که هماکنون نیز هدف هشدارهای مکرر نیروهای مقاومت قرار گرفتهاند. در عراق، پایگاه عینالاسد در استان الانبار، الحریر در اربیل و پایگاههای اطراف بغداد، میزبان هزاران نیروی آمریکاییاند که در روزهای گذشته چندین بار هدف حملات پهپادی یا راکتی قرار گرفتهاند. در سوریه، بهویژه در پایگاه التنف و نقاطی از دیرالزور، نیروهای آمریکایی در حالت آمادهباش دائم قرار دارند و گزارشهایی از خسارات جزئی نیز مخابره شده است.
حمله پهپادی به پایگاه آمریکا در اردن در نزدیکی مرز سوریه و عراق که در آن چند نظامی آمریکایی کشته و زخمی شدند، بار دیگر نشان داد که حتی مناطقی که تصور میشد امنتر هستند نیز اکنون در تیررس قرار گرفتهاند. در خلیج فارس، پایگاه العدید قطر، که مقر فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکایی (سنتکام) است، نقش کلیدی در هماهنگی عملیاتهای منطقهای ایفا میکند، اما بهسبب موقعیت راهبردیاش، میتواند هدف حملات ایران یا گروههای همپیمان آن قرار گیرد.
در مجموع، آمریکا حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نیرو در منطقه مستقر دارد: نزدیک به ۱۰ هزار نیرو در قطر (پایگاه العدید)، حدود ۳ هزار نفر در کویت (اردوگاه عریجان و پایگاه علیالسالم)، ۲۵۰۰ نفر در عراق، ۹۰۰ نفر در سوریه، ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر در بحرین (ناوگان پنجم)، و تعدادی نیز در اردن و امارات (پایگاه الظفره). تمامی این پایگاهها اکنون در وضعیت تهدید فوری قرار دارند و ورود مستقیم آمریکا به جنگ، آنها را به اهداف مشروع برای پاسخهای نامتقارن ایران و متحدانش تبدیل خواهد کرد.
فراتر از تهدید مستقیم پایگاهها، امنیت انرژی و مسیرهای انتقال نفت نیز بهشدت در خطر قرار گرفته است. ایران بهروشنی اعلام کرده در صورت گسترش درگیری و دخالت نظامی واشنگتن، مسیرهای کشتیرانی در تنگه هرمز، دریای عمان و حتی دریای سرخ را ناامن خواهد کرد. با توجه به اینکه نزدیک به یکپنجم نفت جهان از تنگه هرمز عبور میکند، بروز اختلال در این مسیر میتواند موجب جهش قیمت جهانی نفت، بحرانهای زنجیرهای اقتصادی و فشار داخلی بر دولت آمریکا شود.
از سوی دیگر، همراهی آشکار آمریکا با اسرائیل در جنگ جاری، اعتبار سیاسی واشنگتن در میان دولتهای عربی منطقه را به چالش کشیده است. افکار عمومی جهان عرب، بهویژه پس از جنگ غزه و همزمانی آن با درگیری جدید، نسبت به حمایت بیقید و شرط آمریکا از تلآویو موضع منفی دارد. در چنین فضایی، دولتهای عربی نظیر قطر، عربستان سعودی و حتی امارات با حساسیت مضاعف به تحرکات آمریکا مینگرند، و امکان دارد در صورت دخالت آشکار آمریکا در جنگ، ناچار به کاهش همکاریهای نظامی یا سیاسی با واشنگتن شوند.
از منظر نظامی نیز ورود آمریکا به این جنگ، ماهیت درگیری را از یک منازعه دوجانبه به یک جنگ منطقهای چندجبههای با بازیگران غیردولتی متعددی نظیر حزبالله، انصارالله یمن، حشد الشعبی عراق و نیروهای مقاومت فلسطینی تبدیل خواهد کرد. چنین وضعیتی آمریکا را با جنگی فرسایشی در جغرافیایی پیچیده و بدون چشمانداز روشن درگیر خواهد کرد؛ تجربهای که از جنگهای عراق و افغانستان تاکنون بهروشنی پیامدهای آن را برای واشنگتن آشکار کرده است.
در نهایت، ورود مستقیم به جنگ نهتنها تمرکز استراتژیک آمریکا بر رقابت با چین و روسیه را بههم خواهد زد، بلکه میتواند انسجام داخلی آمریکا را نیز در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آینده با چالش روبرو کند. بهویژه اگر جنگ طولانی، پرهزینه و بدون نتیجه مشخص باشد، فشار افکار عمومی و جناحهای سیاسی داخلی بر کاخ سفید افزایش خواهد یافت.
انتهای پیام/381