به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سپهبد شهید «محمدحسین افشردی»، مشهور به «محمد باقری» فقط یک فرمانده نظامی نبود؛ او تبلور یک مکتب بود، مردی برخاسته از دل انقلاب، پرورده در مکتب اخلاص، و تربیتشده در سنگرهای بینامونشان اطلاعات جنگ که با گامهایی استوار، از خیابان پاسداران تا میدانهای نبرد جنوب، از اتاقهای عملیات تا اتاقهای تصمیمسازی در ستادکل نیروهای مسلح، پیش رفت و به بالاترین جایگاه نظامی کشور رسید، اما آنچه از او شخصیتی یگانه ساخت، نه صرفاً جایگاه و رتبهاش، بلکه روح بلند و قلبی سرشار از عشق به ولایت، مردم و حقیقت بود.
شهید باقری، آمیزهای از تدبیر و دیانت، فروتنی و اقتدار، حلم و صراحت، دانش و بینش، و در یک کلام، مجاهدت عالمانه و عالمانهترین مجاهدت را در خود جمع کرده بود، مدیری که میشنید، میآموخت، تحول میآفرید، و از تغییر هراس نداشت؛ فرماندهی که نه در اتاقهای بسته قدرت، بلکه میان مردم و همراه مردم نفس میکشید؛ مسئولی که هیچگاه مسئولیت را با تملک اشتباه نگرفت و از اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی، همانگونه پاسداری کرد که از خاکریزهای شلمچه و طلاییه.
وی فراتر از یک نظامی مقتدر، یک الگوی جامع انسانی بود؛ کسی که در اوج مسئولیت، به جزئیات نامهها و غلطهای املایی هم دقت میکرد، و در عمق مدیریت، جای نفسهای مردم را در تصمیمسازیها لحاظ میکرد، فرزندی مؤمن برای ولایت، پدری بیادعا برای نسل جوان، و برادری بزرگ برای یاران شهیدش. این روایت، فقط بازخوانی زندگی یک سردار نیست؛ بازخوانی یک مسیر است، مسیری که با صداقت، دانش، تعهد، مردمداری و تبعیت عاشقانه از ولایت طی شد. محمد باقری، با شهادت، به ما یاد داد که راه هنوز باز است، و قله هنوز هم در دستان مردانی است که دل در گروی اسلام، انقلاب و مردم دارند.
سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت در گفتوگویی به بررسی زوایایی از شخصیت و سبک مدیریتی و زندگی شهید باقری پرداخته و ضمن اشاره به ویژگیهای ایت شهید، درباره منش و خصلتهای بارز سایر فرماندهان شهید جنگ با رژیم صهیونیستی نیز مطالب قابلتوجهی عنوان کرده است.
از اتاق اطلاعات تا رأس ستادکل
جنابعالی از چهزمانی و چگونه با سرلشکر پاسدار شهید محمد باقری آشنا شدید؟
سرلشکر پاسدار شهید محمد باقری را از سال ۵۹ میشناختم، در آن زمان ما در پرسنلی ستاد مرکزی سپاه که در خیابان پاسداران بود با هم همکار بودیم، روزهای قبل از شروع جنگ تحمیلی بود. بعدها که جنگ تحمیلی شروع شد، اواخر سال ۵۹ بر اساس آشنایی با ایشان به جنوب کشور رفتم و همراه شهید حسن باقری و شهید مهدی زینالدین بودم، حدود شش ماه با این دو شهید گرانقدر زندگی کردم، البته با شهید زینالدین هماتاقی بودیم، شهید حسن باقری هم مسئول بالاتر ما بود و هر روز با او در ارتباط بودیم، چون همگی در بخش اطلاعات فعالیت میکردیم.
درباره ویژگیهای شخصیتی سرلشکر شهید محمد باقری چهنکاتی قابل ذکر است؟ با توجه به همکاری و دوستیتان، این ویژگیها را چگونه توصیف میکنید؟
بله، با سرلشکر پاسدار محمد باقری هم رفاقت داشتیم و هم از مرداد سال ۹۱ که بنده به ریاست بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت منصوب شدم، ارتباط و همکاری ما با ایشان نزدیکتر شد، آن زمان سرلشکر باقری، معاون ارکان ستادکل نیروهای مسلح بود و در پیشبرد کارها به ما خیلی کمک میکرد. تقریباً از تیرماه سال ۱۳۹۵ بود که ایشان، رئیس ستادکل نیروهای مسلح شد و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت هم، بهطور مستقیم زیر نظر ایشان کار خود را ادامه داد.
ترکیب نادر ایمان، تدبیر، اقتدار و فروتنی
در طول همکاریتان، چهویژگیهای برجستهای در منش و شخصیت شهید باقری مشاهده کردید؟
یکی از خصوصیات بارز او، هوش سرشار و نبوغ بود که البته ارث خانوادگی آنهاست، چون این خصلت هوش و نبوغ را در شهید حسن باقری هم دیده بودم. سردار باقری انسانی مخلص، عادل، متدین، متشرع بود و به احکام اسلامی عمل میکرد، طوری که ما میدیدیم علاوه بر واجبات، بعضاً مستحبات را هم رعایت میکرد و از مکروهات پرهیز داشت. فردی انقلابی و مجاهد فیسبیلالله بود، اینها خصوصیات پایهای او بود که هر کسی چند روزی با او حشر و نشر داشت، این خصلتها را ملاحظه میکرد.
با توجه به جایگاه عالی سرلشکر باقری بهعنوان رئیس ستادکل نیروهای مسلح، شیوه عملکرد ایشان در حوزه مدیریتی چگونه بود؟
در حوزه کاری، در وهله اول فردی عاقل بود و عقل و منطق جزء شرایط اولیه کارهای او بود، در عین حال باسواد و تحصیلکرده بود و دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس داشت. در رشتهای هم که رشد کرده بود، یعنی حوزه اطلاعات، باسواد بود و بر مسائل نظامی اشراف کامل داشت. اندیشمند بود و در عین حال فردی یادگیرنده بود، وقتی مطلبی پیش میآمد، او دغدغه یادگیری داشت، حتی دو روز قبل از شهادتش، جلسهای یکساعته داشتیم که در آن، دغدغه یاد گرفتن را همچنان داشت و درباره مطالبی سؤال میکرد تا بر دانستههایش اضافه شود، این خصلت برای رشد او در کارها خیلی مهم بود.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که شهید سردار باقری ابایی نداشت که بگوید «نمیدانم»، این مشخصه قابلتوجهی برای بالاترین مقام نظامی کشور است که در عین داشتن دانش بالا، از یاد گرفتن ابایی نداشته باشد و در بیان هم اهل اخلاص باشد. خصلت دیگر سرلشکر پاسدار شهید محمد باقری این است که فردی سیستمی و عمیق بود، اصلاً سطحینگر نبود، بهراحتی هم مطلبی را قبول نمیکرد و بسیار منطقی بود، اما اگر در جلسات بحث میشد و ایشان تصمیمی را میگرفت، اگر فردی دلیل و حجت میآورد تا رأی عوض شود، او در صورتی که دلایل را منطقی و درست میدید، هیچ ابایی نداشت که تصمیم خود را تغییر بدهد، این روحیه نشان میداد که او بهشدت اهل منطق و عقلانیت و عمیق بود و حتی حاضر بود از تصمیم خود برگردد، این رفتار را در رسیدگی به کارهای خودمان هم دیدم.
خصلت دیگر سرلشکر باقری، حلم و صبرش بود، متواضع، دلسوز و بامحبت بود و این خصلتها را در مراودهها میشد دید، در رفاقت، رعایت رفاقت را میکرد و واقعاً رفیق خوبی بود، البته در چارچوب دیانت و مصالح نظام، اما رفیق خوبی بود و از سال ۵۹ تا به حال، رفاقت را بهخوبی از او دیده بودم، در عین حال چیزی که همیشه رعایت میکرد و مد نظر داشت، حفظ نظام، رعایت اصول اساسی و مصالح نظام و فرامین مقام معظم رهبری بود که به آن اهتمام ویژه داشت.
فرماندهای که عاشق ولایت بود
به دغدغه این شهید عزیز نسبت به اوامر مقام معظم رهبری اشاره کردید، از منظر التزام عملی و اعتقادی، شهید باقری چهنسبتی با فرامین و نظرات مقام معظم رهبری داشت؟
بله، در مورد فرامین مقام معظم رهبری بهشدت دغدغه داشت، بهطوری که نهتنها فرمان رهبر معظم انقلاب برایش بسیار مهم بود، بلکه حتی تمایلات ایشان را هم رعایت میکرد و اگر احتمال میداد کاری انجام شود، حضرت آقا راضیتر هستند، حتماً پیگیر آن موضوع میشد، یا اگر احتمال میداد که مقام معظم رهبری نسبت به مسئلهای کمرضایتی دارند، سرلشکر باقری از آن مسئله بهشدت دوری میکرد.
درواقع این طور باید بگویم که به مقام معظم رهبری عاشقانه نگاه میکرد و ایشان را مثل پدر خود میدانست، یعنی نهتنها فرامین را رعایت میکرد، بلکه به آقا عشق میورزید، طوری که هر وقت درباره مقام معظم رهبری صحبت میشد، سرلشکر باقری مخلصانه مطالب حضرت آقا را میپذیرفت، این نکته مهمی است، چون گاهی شما بر اساس تکلیف، موضوعی را میپذیرید و گاهی با ارادت و عشق، سرلشکر باقری روحیه عاشقانه و مخلصانه نسبت به نظام و مقام معظم رهبری داشت.
معتمد رهبر معظم انقلاب اسلامی
ارزیابی شما از نگاه و اعتماد مقام معظم رهبری نسبت به سرلشکر پاسدار باقری چیست؟
بهنظرم در مدتی که سرلشکر باقری در ستادکل نیروهای مسلح بود، مقام معظم رهبری از ایشان راضی بود و به ایشان اعتماد داشتند؛ همان طور که در جاهای مختلف که بیان کردند. من در چند ملاقات که سردار باقری در خدمت مقام معظم رهبری بود، همراه ایشان بودم، طوری که میتوانم بگویم حداقل شش بار من هم در دیدارها حضور داشتم، اعتماد مقام معظم رهبری به سردار باقری کاملاً مشخص بود و میتوانم بگویم حضرت آقا سردار باقری را قبول داشتند.
در یک سخنرانی هم در سال ۹۵ که همراه راهیان نور به خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی رفته بودیم، آنجا همه فرماندهان نظامی و فراجا از جمله شهید سردار «قاسم سلیمانی» و هیئت دولت وقت هم حضور داشتند، مقام معظم رهبری جلوی همه فرمودند که «من به ایشان (سرلشکر باقری) اعتماد دارم»، این نکته بسیار مهمی بود.
چهویژگیهای بارز و متمایز دیگری را در شهید باقری تجربه کردید که بتوان بهعنوان مؤلفههای مدیریتی یا شخصیتی از آنها یاد کرد؟
نکته دیگری که میتوانم درباره شهید سردار باقری بگویم این است که فردی چندبعدی بود، معروف بود که سردار باقری فردی اطلاعاتی است، چون بعد از شهادت حسن باقری، او مسئول قرارگاه خاتم بود و فردی اطلاعاتی محسوب میشد، در عین حال عملیاتی بود. این نکته را هم باید اضافه کنم که فردی تشکیلاتی بود و منابع انسانی را خوب میشناخت، نسبت به منابع لجستیکی شناخت داشت، حافظه بسیار خوبی هم داشت و ساختار و تشکیلات را هم درک میکرد.
یک ویژگی دیگر در شهید سردار باقری این بود که هر مطلبی به او داده میشد، دقیق میخواند، گاهی یک جزوه هم به او داده میشد، آن را با دقت میخواند بهطوری که زیر برخی موارد خط میکشید و بعضاً هم برای مطالب حاشیه مینوشت، این در حالی است که بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت یکی از تشکیلاتی بود که به سردار باقری وصل بود، چند ده تشکیلات دیگر هم به ایشان وصل بود و برای همه این طور وقت میگذاشت، گزارش کارها و نامههایی که برای سردار میفرستادیم بعد از برگشت معلوم بود که همه را خوانده است و حتی دقت او در حدی بود که غلط املایی و انشایی را هم میگرفت، درواقع برای انجام دقیق کارها وقت میگذاشت و حوصله میکرد.
مورد دیگری که در سردار باقری مشهود بود این بود که حافظه خوبی داشت، گاهی نامهای به او داده میشد، میگفت؛ "دو سال پیش نامه دیگری نوشته بودید در آن مطلب دیگری را عنوان کرده بودید"! این دقت بالا نشان از حافظه قوی او داشت، خصلت دیگر ایشان این بود که مطالب را زود فرا میگرفت و فهم میکرد.
مدیری مسئولمحور؛ نه جزئینگر، نه مانعتراش
به اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی به سرلشکر باقری اشاره کردید، آیا شهید باقری در مدیریت خود به نیروهای تحت امر اعتماد میکرد؟ شیوه تعامل او با مدیران زیردست چگونه بود؟
بله، در مدیریت در ستادکل نیروهای مسلح جامعنگر و مسئولمحور بود و به افراد اعتماد میکرد. در تمام سالهایی که با این شهید بزرگوار کار کردم، انصافاً نهتنها هیچ جا مانع کار نبود، بلکه حتی به ما کمک کرد و خیلی اعتماد کرد، البته فرد زیرکی هم بود و در امور دقت داشت. اگر به فردی اعتماد داشت و او کاری را که باید، انجام نمیداد، بعداً اعتماد کردن برایش سخت میشد. در کارها هم مسئولمحور بود و وقتی روندی تصویب میشد، کار را به مسئول میسپرد و در امور وارد جزئیات نمیشد که تا آن فرد مسئول دچار مشکل نشود.
البته در تفویض اختیارات انصافاً فرد باجرأتی بود، در اداره جلسات هم استاد بود، چون یکی از افرادی که خوب جلسه را آغاز میکرد، خوب پیش میبرد و بهخوبی به پایان میرساند و نتیجه میگرفت، سردار باقری بود، در جلسات حوصله داشت و اجازه میداد همه حرفهای خود را مطرح کنند. جلسات زیادی در سطح بالا داشتیم و این خصلت سردار باقری را میدیدیم. یکی از جلسات، جلسه هیئت امنای بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت است که در آن هیئت امنا ۱۲ نفر از اعضای هیئت دولت عضویت دارند که ۱۰ نفرشان وزیر هستند، سردار باقری با صبر و دقت وارد میشد و اجازه میداد همه صحبت کنند و جالب این است که جمعبندیها و محصول جلسه مورد قبول همه واقع میشد، چون فردی حلیم و متواضع و باهوش بود، تواضع سردار باقری و احترام به دیگران بسیار مهم بود، او بسیار محترم و مؤدب بود.
نگاهی به سلوک مردمی شهید محمد باقری
یکی دیگر از خصوصیات سرلشکر باقری روحیه مردمی بود، منزل شخصی بالاترین شخصیت نظامی ما کنار منزل مردم بود و شغل فرزندش در خبرگزاری هم نمونه دیگر این روحیه مردمی بود. همین طور است، واقعاً روحیه مردمی داشت، برای همین بود که میخواست منزلش میان مردم باشد، همین منزلی که سردار را در آن ترور کردند میان مردم بود و در خانه سازمانی نبود، گاهی به او اعتراض میشد؛ «چرا خانه سازمانی نمیآیید؟»، میگفت «میخواهم با مردم رفتوآمد کنم»، حتی نوروز امسال هم به من گفت «نگرانم که بهخاطر حجم زیاد کارها از مردم دور میشویم»، ظاهراً نوروز امسال سفری رفته بودند و تعریف میکرد «در این سفر بیشتر متوجه شدم باید بین مردم باشیم، چون اگر مردم را داشته باشیم میتوانیم موفق باشیم».
ورود دختر سردار به عرصه رسانه؛ بدون رانت، بدون سفارش
درباره حضور فرزند شهید باقری در خبرگزاری دفاع مقدس نیز توضیحاتی ارائه دهید، این موضوع چگونه شکل گرفت؟
بله، حدود شش سال قبل، اوایل دوران کرونا بود که سردار باقری با من تماس گرفت و گفت «این بار که پیش ما آمدی موضوعی را با شما مطرح کنم»، چند روز بعد که سردار را دیدم موضوع را جویا شدم، گفت «میخواستم مطلبی را بگویم، اما رویم نمیشد!» تعجب کردم، گفتم «شما رئیس ما هستید، امرتان را بفرمایید». سردار باقری گفت «من دختری دارم که در رشته علوم اجتماعی درس خوانده است و علاقه دارد وارد کار خبری شود و من فکر کردم اگر ممکن است در خبرگزاری دفاع مقدس فعال شود»، گفتم «اتفاقاً ما هم میخواهیم چند خانم خبرنگار را در خبرگزاری دفاع مقدس بهکار بگیریم».
سردار با خضوع گفت «اگر ضوابط شما اجازه میدهد، دخترم بیاید با او مصاحبه کنید که مشخص شود برای این کار مناسب است یا نه». آن زمان آقای «سید مجید هاشمی دانا» مسئول خبرگزاری بود، نام خانوادگی دختر سردار افشردی است، اما چهرهای شبیه سردار باقری داشت، سردار باقری گفت «روز اول بگویم یک نفر او را بیاورد، اما روزهای بعد خودش میآید»، روز اول این دختر آمد و شروع به کار کرد، بعد از مدتی همکاران متوجه شدند او دختر سردار باقری است، اما همه کارکنان بنیاد و خبرگزاری از رفتار محجوب و سادگی این دختر تعجب میکردند.
وقتی فرزند عالیترین مقام نظامی با مترو سر کار میرفت
او همیشه با مترو رفتوآمد میکرد، بیشتر از ساعتی که باید میماند و کار میکرد، از نظر لباس پوشیدن و رفتوآمد سادهترین فرد در خبرگزاری بود، این نکتهها را نیروهای خبرگزاری میدانستند. البته خانواده افشردی واقعاً باشرافت، باعزت و بسیار ریشهدار هستند، این دختر هم تربیتشده همان خانواده بود. در طول شش سالی که فرزند سردار در خبرگزاری پیش ما کار میکرد، حتی یک بار سردار باقری درباره فرزندش صحبت نکرد که سؤالی بپرسد یا سفارشی کند، فرزندش هم بسیار متین بود و من هر بار به خبرگزاری میرفتم همیشه سرش پایین و مشغول کار خودش بود.
در دوران ریاست سرلشکر باقری بر ستادکل نیروهای مسلح، آیا طرحها یا برنامههایی با محوریت مردممحوری و توجه به افکار عمومی دنبال شد؟
سردار باقری با وجود اینکه فرمانده نظامی، عملیاتی و اطلاعاتی بود، وقتی رئیس ستادکل شد دیدیم که به مسائل فرهنگی و اجتماعی علاقهمند است و فهم بالایی در این موضوعات دارد، در عین حال بر مسائل سیاسی اشراف داشت، نظرات مردم خیلی برایش مهم بود، چون قبلاً من معاون اجتماعی ناجا بودم، به من گفت «تشکیلاتی راه بیندازید و رصد فرهنگی اجتماعی داشته باشید و کنار آن مرکز افکارسنجی هم راه بیندازید»، ما هم کار را انجام دادیم و نتیجه را به او منتقل میکردیم.
سردار باقری میگفت «ما نمیتوانیم در نیروهای مسلح بدون توجه به مردم و نظرات فرهنگی اجتماعی آنها کار را پیش ببریم، چون نظام جمهوری اسلامی مردممحور است.»
فرماندهای که دغدغهای برای رهبری ایجاد نکرد
از نظر سیاسی، آیا سردار باقری وابستگی یا گرایش به جناح خاصی داشت یا رویکردی فراجناحی را دنبال میکرد؟
باید بگویم سرلشکر باقری فردی فراجناحی بود، البته از این باب که در کارهایش سلیقه سیاسی را دخیل نمیکرد، اما بههرحال بهعنوان عضوی از جامعه، سلیقه سیاسی شخصی داشت، اما بعداً هم اگر خلاف رأی او فردی مسئول میشد، با او همکاری خوبی داشت. سردار باقری در سه دولت، یعنی دولت یازدهم تا چهاردهم، رئیس ستادکل بود و در تمام این مدت هیچ دغدغهای برای مقام معظم رهبری در کارها ایجاد نمیکرد و این سیره را در کار با همه قوا داشت.
شهید غلامعلی رشید؛ مغز متفکر نظامی جمهوری اسلامی
سرلشکر غلامعلی رشید هم یکی دیگر از فرماندهان ماست که در حملات اخیر رژیم صهیونیستی به درجه رفیع شهادت رسید، ایشان هم فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتم الانبیا (ص) بود، شناخت شما از این شهید بزرگوار بهعنوان یکی از چهرههای اثرگذار نظام چگونه بود؟
باید بگویم مغز متفکر نظامی جمهوری اسلامی ایران کسی نبود جز آقای غلامعلی رشید، فردی کمحرف ولی بسیار عمیق و واقعاً مجاهد بود، از نزدیک نگاهش میکردی، میدیدی سر به زیر و همیشه سرش پایین بود، چون از قبل در فعالیتهای مبارزه ضد رژیم پهلوی حضور داشت، یاد گرفته بود کمتر حرف بزند، با وجود این، فردی فوقالعاده مخلص و باتقوا بود. سرلشکر رشید سالها رئیس سردار باقری بود، اما وقتی سردار باقری رئیس ستاد کل شد در روز معارفه اتفاق قابلتوجهی افتاد، میان نظامیها رسم است وقتی یک فرمانده بالاتر وارد میشود، ارشدترین فرد در آن جمع باید خبردار اعلام کند، در آن روز وقتی سردار باقری وارد شد، آقای رشید خبردار داد، تصور نکنید اتفاق سادهای بود، سردار رشید با آن درجه بالا چنان خلوص و تواضع داشت که این عمل را انجام داد.
بعد از این ماجرا با سردار رشید تماس گرفتم و گفتم «درود بر شما!» این کار نشان داد که چقدر پاک بود، اگر فرد دیگری بود ممکن بود این کار نکند، اما سردار رشید این کار را کرد. همراه بودن سردار رشید و سردار باقری بیمانند بود، این دو نفر با هم همراه و رفیق بودند، با هم ورزش میرفتند و در هفته جلسات مشترکی گذاشته بودند تا کارهایشان را با هم هماهنگ کنند. سردار رشید بسیار آدم بزرگوار و باسوادی بود، ابعاد شخصیتی آقای رشید تقریباً ناشناخته است، در عین حال خیلی خانواده خوب و بسیار معتقد داشت، پسرش هم که در این ترور جنایتکارانه به شهادت رسید، طلبه بود.
مقام معظم رهبری خیلی به او اعتماد داشت، او فردی بسیار منظم، استراتژیک، کمحرف و درعینحال پرمایه بود یعنی زبان باز نمیکرد ولی وقتی زبان باز میکرد حرفهایش همه حساب شده بود، به مقام معظم رهبری هم بسیار علاقه داشت، خودش میگفت؛ "من فرمایشات مقام معظم رهبری را یک بار گوش میدهم و بار دیگر بهصورت مکتوب میگیرم و در آن بهصورت دقیق مطالعه میکنم. "، بهنظرم خصوصیاتی که در مورد سردار باقری گفته شد، در سردار رشید هم وجود داشت و آنها دو دوست همراه بودند.
سردار سلامی؛ سخنوری مقتدر و متدین
درباره سرلشکر حسین سلامی برایمان بگویید، هرچند مردم دوران فرماندهی ایشان را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با آن سخنرانیهای دلیرانه و دقیق و قرآنی، فراموش نخواهند کرد. سردار سلامی فردی بسیار متواضع، متدین، باادب و مهربان بود، به دنیا وابسته نبود، باید بگویم پایش روی زمین نبود، بسیار قلب پاکی داشت و بیش از اندازه مردمی و مهربان بود، ادب و احترام در برخوردها هم ویژگی بارز دیگر سردار سلامی بود.
حافظ کل قرآن بود و در عین حال به زبان انگلیسی تسلط داشت، دانشگاه دفاع ملی خیلی اصرار کرد آقای سلامی عضو هیئت علمی شود و حقوق هیئت علمی را بگیرد، اما او هیچ وقت قبول نکرد، فردی بسیار پرکار و محبوب بود. سردار سلامی، سردار باقری، سردار رشید و سردار سلیمانی همگی مصداق این آیه از قرآن هستند که خداوند میفرماید؛ «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا» که ترجمه آن این است؛ «بهیقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، [خداوند]رحمان برای آنان محبتی [در دلها]قرار میدهد.»، آقای سلامی واقعاً میان مردم و نیروهای سپاه و بسیج محبوب بود.
یکی از هنرمندیهای آقای سلامی تولید ادبیات بود، این تولید ادبیات در سخنرانی او مشخص بود، بهطوری که همیشه سخنان نو و کوبنده داشت.
شهید حاجیزاده؛ فرماندهای شجاع، نابغه و رشدیافته در مکتب تهرانیمقدم
یکی دیگر از شهدای عزیز ما که بهتازگی داغ شهادتش را چشیدیم، سردار حاجیزاده بود، از این سردار رشید اسلام بگویید. سردار حاجیزاده را از قدیم الایام میشناختم، چون تقریباً مدت شش سال معاون نیروی هوایی سپاه پاسداران بودم و پیش شهید تهرانی مقدم و سید مجید موسوی بودیم، آقای حاجیزاده یکی از سرمایههای نظام جمهوری اسلامی بود که اگر شهید نمیشد بهنظر من فرد قابل رشد بود، چه در نیروهای مسلح و چه در عرصه موشکی.
فردی باهوش، پرتلاش، حزباللهی و بهتماممعنا شجاع بود. یکی از ویژگیهای مهم این فرماندهان شهید ما شجاعت آنها بود که در آقای باقری، آقای سلامی و آقای حاجیزاده بهوضوح مشاهده میشد. آنها با شهید تهرانی مقدم کار میکردند و از ابتدا دنبال این بودند که کاری کنند که توانمندی جمهوری اسلامی به اوج برسد، همین روحیه بود که شهید تهرانی مقدم وصیت کرد؛ «روی قبر من بنویسید که این فردی بود که میخواست اسرائیل را نابود کند».
یکی از افرادی که خیلی به سرلشکر باقری از نظر نبوغ و هوش نزدیک میدیدیم، سردار حاجیزاده بود. اولین درجه که سردار حاجیزاده گرفت درجه سرهنگی بود، بعد سرتیپ شد و خیلی رشد خوبی داشت. البته آقای سید مجید موسوی که فرمانده هوافضای سپاه شده، الحمدلله او هم یک حاجیزاده دیگر و یک تهرانی مقدم دیگری است، خداوند انشاءالله به او طول عمر بدهد. قدرتی که امروز جمهوری اسلامی دارد که رژیم پلید صهیونیستی را به ستوه آورده است، نتیجه زحمات آقای حاجیزاده و آقای سلامی و همکارانشان بود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ 112